امید: سلاااااام؛ خدا حفظتون کنه دوستان بامرااااام
******
سلااااام؛ خداقوت. به نظر من این فیلم های ماهواره واقعا قدرت اصلاح پذیری رو از مردم جامعه ما گرفته. دیگه کسی با شنیدن خبرهای بدی که یه زمونی رعشه به بدن هممون مینداخت ککش هم نمی گزه و فکر نمی کنه که اگر مثلا فلان رفتار یا گفتارش رو اصلاح نکنه ممکنه همچین اتفاق مشابهی برای خودش هم بیفته. خدا عاقبت هممون رو ختم بخیر کنه. (مرضیه موسوی واسعی، خرمدره)
من نمی دونم واقعا چرا بعضی ها می گن که با دخترعمو یا دخترخاله نباید راحت بود؟ اینا همش شعاره به نظر من. الان تو زندگی روزمره امروزی کی دیگه با اقوام نزدیکش راحت نیست؟ والا من به شخصه صبح تا شب با دختر عمه و دختر عمو گپ می زنیم. راجع به هر چی که فکرشو کنید. خدا شاهده تا حالا یک لحظه فکر هم به یه عمل منفی نکردم. بستگی به آدمش داره. بعضی از پسرا اگه جنس مخالفشون جواب سلامشون رو هم بدن به خودشون می گیرن. (سعید از یاسوج)
امید: سلاااااااام؛ می گم اگه یه راننده به پلیس بگه: "باور کن تا حالا من یواشکی بارها با سرعت 180 تا هم رفتم و هیچ اتفاقی نیفتاده. بذارین من راحت باشم. باور کنین بستگی به آدمش داره. بعضیا با سرعت چهل تا هم تصادف می کنن. باید فرق بذارین بین آدما. راننده داریم تا راننده! من یه عمر تو جاده ها هر جوری خواستم رانندگی کردم و هیچی هم نشده!" به نظرتون پلیس بهش چی می گه؟
امید: سلااااام؛ می دونین الان تو ذهنم داره چی می گذره؟ اینکه شماها خیلی خوبین. خیییییلی!... دلیل دارم براش. فکر نکنین رو هوا دارم حرف می زنم. دلیلش هم اینه که تو این دوره و زمونه که خیلی چیزا خیلیا رو سرگرم کرده، دنبال حرف حساب می گردین. خدا حفظتون کنه.
******
سلام؛ من واقعا دختر باحجاب و باوقاریم. اصلا هم اهل عشوه و چیزی نیستم که بخوام جوری رفتار کنم که طرف مقابلم باهام راحت باشه. اتفاقا ما خودمون تو فامیلمون، دخترای فامیل ارتباطشون با نامحرم فقط در حد سلام و خدافظیه؛ ولی چند ماه پیش اتفاقی افتاد که من واقعا چهارستون بدنم لرزید. آقا پسری تو فامیل که متاهل هم هست به من ابراز علاقه کرد. شمارم رو از توی گوشی خانومش برداشته بود و پیامک داده بود. نه با هم رابطه داریم نه من با اون صحبت کردم. اونوقت من نمی دونم علت کارش چیه؟ (دختری از مشهد)
امید: می دونین؟ آدم وقتی از خدا دور می شه، محبت خدا رو از خودش می گیره؛ اونوقت می شه مثل ماشین بی ترمز و ممکنه دست به هر کاری بزنه!!!! کارایی که بعدها خودش هم باورش نشه!... این از اون آقا. از این مساله که بگذریم، همونطور که گفتیم بعضی وقتا خانوما ممکنه ندونن که یه کارایی می تونه دردسرساز بشه. صرف محجبه و باوقار بودن، کافی نیست. مثلا همین حرف های زنانه و خصوصی و شوخی هایی که خانوما تو فضای مجازی یا با پیامک، با همدیگه دارن؛ غافل از اینکه ممکنه یه نامحرم، تصادفی و یا از روی عمد، به این مطالب، دسترسی پیدا کنه!... واقعیت اینه که فضای مجازی، درواقع یه فضای عمومیه! نباید خصوصی به حساب آوردش. اصلا قرار بود خود آقایون هم نظر بدن و بگن کدوم یک از رفتار خانوما باعث می شه آقایون برداشت بدی بکنن؟ راستی! بعضی پیامکا رو کوتاه کردم که مطالب، تکراری نباشه و به موارد بیشتری هم اشاره بشه.
امید: سلاااااام؛ می گم حواستون که هست؟ حواستون به اینکه از بحثا برداشت اشتباه نکنین! آخه ممکنه از اونور بوم بیفتیم. آخه می شناسم کسانی رو که با برداشت اشتباه و افراطی از حرفایی که تو مجالس مذهبی می شنون، روابط فامیلیشون کمرنگ می شه. چون جوری برخورد می کنن که دیگه برا دیگران خیلی سخته ارتباط باهاشون برقرار کنن! حالا سر اینم حتما بحث می کنیم که: "تو فامیل باید چیکار کرد؟" فعلا بریم سر سوال دیروزمون که چطور بفهمیم یکی جنبه نداره و اگه نداشت، باید چیکار کرد؟
******
جنبه: سلام؛ به نظرم بهترین و ساده ترین راه اینه که همیشه فکر کنیم طرفمون کم جنبه اس و رفتارمون کمی سرد باشه تا زمانی که شناخت کافی ازش پیدا کنیم و با توجه به اون شناخت، باهاش رفتار کنیم. لطفا برام دعا کنید تا حاجت روا شم. (سوگند)
امید: خب! حالا سوال اینه که وقتی شناخت پیدا کردیم و خیالمون بابت "چشم پاکی" طرف، مطمئن شد، حد و مرز رفتارمون باید چطور باشه؟ فرقی می کنه؟ مخصوصا این که بعضی مواقع، روابط، پیوسته و ادامه داره؛ یعنی با هم بودنا یکی دو روز و یکی دو ساعت نیست!
سلام؛ اگه اینطوره پس چرا بعضیا با رعایت نکردن این حد و حدودها به کجاها که نرسیدن. زندگی مشترک، شغل خوب و... طرف اونقدر با این و اون جیک تو جیک و خودمونی می شه که 3 سوته همه کاراش رو ب راه می شه و همه جا می سپرن براش واسه کار. چند نفرم جذبش می شن و آخرم زندگی مشترک! (زینب نامجو)
امید: سلاااااااام؛ امروز یکی از همکارا بهم گفت: "باورم نمی شه! فردا چهلم مادر آقای رزاقه. چه زود گذشت! مگه می شه؟ انگار، دیروز بود!" انگشت به دهن، مونده بود! واقعیت اینه که زمان داره به سرعت می گذره. به سرعت برق و باد. چشم باز می کنیم و می بینیم رسیدیم ته خط و پیش خدا، دستامون خالیه! اینه که همیشه باید ببینیم برا خدا که قراره برا همیشه بریم پیشش، چی مهمه! یادمون باشه که خوشی های دنیا زودگذرن...
سلااااام بر خانواده بزرگ هم اندیشان؛ بحث این هفته تون واقعا جوابش در حد چند خطه. امید! آخه اینم شد موضوع؟؟؟ (زهرا از ساری)
امید: سلاااااام؛ راستش یه لقمه غذا رو اگه دوبار بجوی، می شه غورتش داد؛ ولی فرقش با لقمه ای که خوب جویده بشه از زمین تا آسمونه. باور نداری مجله پزشکی (750) رو بخون. گرفتی که منظورم رو؟
******
سلام؛ من با نظر آقا مهران تا حدودی موافقم. اونجا که گفتن جانب رسمی بودن رو در روابط حفظ کنیم. ببینید؟ من کلا آدم شوخ و شادیم. اصلا هم نمی تونم جلوی خودمو بگیرم. من می گم آدم وقتی طرف مقابلشو می بینه متوجه می شه که باید لحن برخوردش بر چه اساسی باشه. من نه با نامحرم شوخی می کنم و نه عینهو میرغضب نگاش. در واقع رفتارم رو تعادله؛ یعنی این حرفو که گفته می شه به هیچ وجه نباید حرفید و خندید (که چه بسا باعث بشه....) رو قبول ندارم. خدایی از این موردا هم ندیدم که می گن طرف دلباخته می شه و از این حرفا... من نمی دونم! باید منو قانع کنید....! (آیدا حیدری، انزلی)
امید: سلاااااام؛........... راستش صبح تا حالا دارم فکر می کنم که بحثو چه جوری شروع کنم؛ یعنی منظورم اینه که از کجا شروع کنم. یه دفعه یاد حرف یکی از دوستام افتادم. یه بار داشتم باهاش درباره همین حد و حدود ارتباط ها صحبت می کردم. گفت: "تو شرکتی کار می کردم. دوست و همکارم که "متاهل" بود، اومد بهم گفت: اگه آدم عاشق بشه باید چیکار کنه؟ گفتم: چطور؟ گفت: آخه من عاشق یکی از همکارا شدم. گفتم: عاشق کی؟ گفت: خانم... گفتم: اون که خیلی خانوم سنگین و باشخصیتیه. آخه چطور این اتفاق افتاد؟ گفت: یه مدت که ارتباط کاریمون بیشتر شد، حس کردم کم کم دارم بهش علاقمند می شم!!!" با شنیدن این حرفا به دوستم گفتم: مطمئن باش اگه ریشه ی این علاقمندی رو بررسی کنی می بینی چیزی جز رعایت نکردن حد و حدودا نبوده! گاهی یه شوخی ناخواسته! یه تعارف! یه خنده! یه.... می دونین؟ خیلی وقتا آدم خودش هم نمی دونه که بعضی رفتاراش می تونه چه عواقبی داشته باشه. به همین خاطره که باید حد و حدودی وجود داشته باشه. تا اینجا موافقین یا مخالف؟ حتما نظرتون رو با دلیل بگین. 5 نمره داره ها! اول پیامک بنویسین: "نظر"
******
سلام بر هم اندیشان گل؛ طبق آیات قرآن اگر مردى نگاه خودش رو از نامحرم حفظ نکند، مقدمات گناهان بزرگتر را فراهم می کند. پس آقایون داداشام، گفته باشم: کنترل نگاه حرف اول رو می زنه. ممنون از بودنتون. (حامدم از خرم آباد)
امید: سلااااااام؛ آخیییییش!... راحت شدم. تو این دو سه روزه، مردم از کنجکاوی! امروز صبح اولین کاری که کردم شمارش آراء نظرسنجی بود. دستی انجام شد. می دونین چرا؟... چون "نرم افزار" داره کار سرشماری رو انجام می ده. راستی! می دونین گل کاشتین؟... استقبالتون از نظرسنجی، بی نظیر بود. 6517 نفر تو نظرسنجی موضوعات شرکت کردن. حرف آقا حامد هم درست از آب دراومد. بحث "حد و حدود ارتباط با نامحرم" (کد 376) با 693 رای، اول شد. اما بقیه اش: بحث "شبکه های اجتماعی" (کد 370) با 676 رای، دوم؛ بحث "کنترل زبان" (کد 383) با 565 رای، سوم؛ "آثار و تبعات زندگی بدون نماز" (کد 373) با 432 رای، چهارم و "چرا امروزه عشق و عاشقی ها بیشتر شده؟" یعنی کد 372 با 310 رای، از میان 24 موضوع پیشنهادی شما، پنجم شد. بقیه موضوعات، رای کمتری آوردن و از گردونه، خارج شدن؛ ولی از اونجایی که همیشه لا به لای پیامکا، درباره همه چیز تو باشگاه حرف زده می شه، حتما یه جورایی درباره اون ها هم حرفایی زده شده و خواهد شد. حالا اگه سوالی چیزی ندارین برم سراغ انتخاب پیامکا. نوبت دوم، می بینمتون...
******
سلام به همگى؛ می گم با این همه موضوعى که براى بحث داریم نتیجه می گیریم حالا حالاها هستیم. نگران نباشین. بازم هر چى خدا بخواد! صلوات. (مامان سارا و سبحان از چناران)
امید: سلاااااام؛ امروز سرم حسابی شلوغه؛ چون دارم موضوعات پیشنهادیتون برا نظرسنجی رو سر و سامون می دم. فعلا این پیامکا رو داشته باشین، تا نوبت دوم که نظرسنجی شروع بشه...
******
سلام؛ امیدوارم حال دل همتون خوب باشه. خیلی از ماها مثل الان من ناشکریم. همیشه احساس می کنیم خیلی از چیزا رو کم داریم. انگار همیشه از خدا طلبکاریم!! وقتی مریض می شیم، به اون بیمارایی فکر کنیم که مریضی های لاعلاج دارن. یا اینکه می گیم: "چرا زندگیمون یکنواخته؟" خب یه کم به اطرافمون و چیزایی که داریم، نگاه کنیم. به خانواده مون. اگه خدای نکرده یکیشونو از دست بدیم حاضریم تمام روزامون تکراری بود؛ ولی اون می بود. اول به خودم می گم: تا دیر نشده قدر داشته هامون رو بدونیم. (نسرین هستم از دیار بختیاری ها، الیگودرز)
امید: س.. س.. سلام؛ می گم ببخشید که دارم نفس - نفس می زنم، آخه دارم از قسمت عمیق می یام. عمیییق. شماهام زودتر برین که واقعا ارزشش رو داره.
******
سلام؛ یه نکته قرآنی: "شما طی راه مستقیم را نخواهید خواست مگر آنکه خدا پروردگار جهانیان بخواهد." (سوره تکویر / آیه 29) عمیق که شدین دوستان؟ مفهومو گرفتین؟ هدایت شدن نعمت خدا است. دست کم نگیرینشا! (فاطمه ام، 20 ساله)
امید: دو تا آیه بریم عقب تر؟ اگه بریم اینجوری می شه: "این قرآن چیزی جز تذکری برای جهانیان نیست. برای کسی از شما که بخواهد راه مستقیم در پیش گیرد. و شما اراده نمی کنید مگر اینکه خداوند، پروردگار جهانیان بخواهد." می دونین یکی از عوامل مهمی که باعث می شه خداوند بخواد تا ما اراده کنیم تا تو مسیرش قرار بگیریم چیه؟ کار خیر. کار درست. یکی می گفت: پیرزنی رو سوار ماشین کردم و تا نزدیک خونه اش رسوندم. خیلی دعام کرد. شبش یه دفعه هوای زیارت شاه عبدالعظیم حسنی به سرم زد. بدجور. جوری که صبح زود خواب شیرین رو رها کردم و رفتم زیارت. وقتی برمی گشتم با خودم گفتم: چی شد؟ یه دفعه، این همه حس خوب معنوی و اراده، از کجا اومد؟ یاد اون پیرزن و دعاهاش که افتادم، همه چیز رو فهمیدم. فهمیدم که در ازای اون کار خوب، خداوند خواست که من اراده کنم که...
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا