هم اندیشان دوشنبه 19 اسفند 1392

امید: سلااااام؛ قضیه اعتقاد به جبر و پس کله دیروز که یادتونه؟ جالبه که مولوی هم دراین باره حرفایی داره. حکایت کسی رو نقل کرده که بدون اجازه از میوه های باغ یه بنده خدایی می خوره و وقتى صاحب باغ، اعتراض مى‏‌کنه، مى‌‏گه: من کاره‏‌اى نیستم. جبر الهى منو وادار به بالا رفتن از درخت کرد. صاحب باغ هم جوابى جبرگرایانه بهش می ده و می زنه پس کله اش؛ البته جناب مولوی مثل جناب امید خان! از لفظ پس کله استفاده ننموییدن! از لفظ چوب کاری استفاده کردن! اینم ماجرا....

آن یکى مى‌‏رفت بالاى درخت

مى‌‏فشاند آن میوه را دزدانه سخت‏

صاحب باغ آمد و گفت اى دنى!

از خدا شرمیت کو چه مى‌‏کنى؟!

گفت از باغ خدا، بنده خدا

گر خورد خرما که حق کردش عطا

عامیانه چه ملامت مى‌‏کنى؟

بخل بر خوان خداوند غنى؟!‏

گفت: اى ایبک بیاور آن رسن

تا بگویم من جواب بوالحسن‏

پس ببستش سخت آن دم بر درخت

مى‌‏زد او بر پشت و ساقش ‏‌چوب سخت‏

گفت: آخر از خدا شرمى بدار!

مى‌‏کشى این بى‌‏گنه را زار زار

گفت: از چوب خدا این بنده‌‏اش

مى‌‏زند بر پشت دیگر بنده‌‏اش‏

چوب حق و پشت و پهلو آن او

من غلام و آلت فرمان او

گفت: توبه کردم از جبر اى عیار

اختیار است! اختیار است! اختیار!

******

سلام؛ امید خان! راستشو بگو. خودت چقدر گریه کردی وقتی پیام رفت؟

‏(سمیه، 18 ساله)

امید: آخه مرد و گریه! حرفایی می زنیا!

******

سلام؛ تقدیر الهی من این بود که پدرم 26 سال پیش وقتی که نوزاد بودم گذاشت و رفت. با هر رنجی که بود بزرگ شدم؛ ولی نتونستم از این تقدیر جدا شم؛ چون به خاطر کار اشتباه پدرم، نه کسی باهام دوستی کرد، نه کاری بهم دادند و نه هر جا که رفتم خواستگاری جواب مثبت. پس دوستان! نمی شه که از تقدیر و سرنوشت جدا شد.

(یه هم اندیش قدیمی از اصفهان)

امید: درکت می کنم؛ ولی واقعیت اینه که بخشی از زندگی و سرنوشت هر کسی در اختیار خودش نیست. هر کسی، یه جورایی! ولی اون قسمتش که هست چی؟ آیا ما واقعا تمام تلاشمون رو تو اون قسمت می کنیم؟ نه! خداییش اینکارو می کنیم؟ اتفاقا همه حساب و کتابای خداوند سر همون قسمتیه که دست خودمونه! ضمن اینکه با اون تلاش ها، کلی سرنوشتمون هم تغییر می کنه. "لیس للانسان الا ما سعی (نجم، 93)  براى انسان، جز حاصل تلاش او نیست." راستی! خیلی از انسان های مهم و تاثیر گذار تاریخ، از بچگی یتیم بودن و یا متعلق به خانواده های بی بضاعت.    

******

سلام من به نیک اندیشان؛ آبجی اعظم! شما درست شنیدید. امام صادق می فرمایند: دعا، تقدیر الهی را تغییر می دهد، هر چند محکم و قطعی باشد. امید! منم با آبجی اعظم موافقم که دعای دسته جمعی مثلا در ساعت 11 هر شب داشته باشیم. اون حس و حال معنوی و سرخوشی که به آدمی دست می ده اصلا قابل توصیف نیست.

(آذین کشکولی، دختر آذربایجان از سنندج)

امید: باشه! امشب "امتحان" می کنیم؛ ولی نه ساعت یازده. اون موقع هممون باید خواب هفتم باشیم. ساعت "نه" چطوره؟ بعدشم لا لا! حس و حالتون رو حتما پیامک کنین. از لالا، نه! از دعا! راستی! علامه طباطبایی هم درباره دعا اینچنین گفته: "دعا از علل وجود است. امکان دارد چیزی که درصورت دعا نکردن حاصل نمی شده، با دعا حاصل گردد و یا چیزی که درصورت دعا نکردن واقع و حاصل می شده، با دعا رفع گردد."

******

سلام دوستان؛ ما یه چیزی داریم به نام قضا که حتمی است؛ و یه چیزی به نام قدر که تو سرنوشت ما نوشته شده و قابل تغییره. مثلا با دعا می شه تغییرش داد.

(فاطمه از کرج)

******

سلام امید؛ خواهش می کنم کمکم کنین. دو ساله که ازدواج کردم و همسرم دایم چه تو مهمونی چه تو خونه در حال اس ام اس بازی کردنه؛ حتی نمی گه به کی اس ام اس می ده! دیگه اعصابم خرد شده. گاهی اوقات بهش شک می کنم که نکنه با زن دیگه ایه. همه کار کردم که توجهش رو جلب کنم تا دیگه اس نده؛ ولی باز کار خودشو می کنه. بارها بهش گفتم این کارش ناراحتم می کنه؛ ولی اصلا اهمیت نمی ده. تو رو خدا بگو چی کار کنم؟ دارم دیونه می شم!

(زهرا ت از ساوه)

امید: با چه زبونی بهش گفتی؟ تو چه شرایطی بهش گفتی؟ حال و حوصله خودت چطور بود؟ حال و حوصله اون چی؟ اینا خیلی مهمه! بعد هم بیش از هر چیز باید ریشه این کارو پیدا کنی.

******

سلام امید! فقط جواب من چند کلمه است. پیام چرا رفت؟ کجا رفت؟

(محمد از سیرجان)

امید: دوست داشت بره! (شوخی بودا؛ جدی نگیرین بهتون بربخوره!) رفت رادیو! راستی! تا یادم نرفته بگم: اسم بخش جدید، "هم اندیشان دیروز" باشه چطوره؟ قرارمون یادتون که نرفته؟ قرار شد موافقای این بخش، عدد 11 و مخالفا عدد 12 رو بفرستن و برا اسمش هم پیشنهاد بدن. قراره پیامک های قدیم هم اندیشان دوباره درج بشه که هم یادآوری و تجدید خاطره بشه برا قدیمی ها و هم مورد استفاده ی تازه واردها که دیگه موضوعات تکراری، تو باشگاه مطرح نشه!

******

من با "هم اندیشان دیروز" مخالفم؛ این یعنی کسانی که دیروز هم اندیش بودن اما الان نیستن. باید اسمشو بذاریم "دیروز هم اندیشان".

(مینا بانو)

امید: واقعا اینجوریه؟ البته بستگی داره که اینجا منظورمون از هم اندیشان، چی باشه؟ خود هم اندیش ها یا باشگاه هم اندیشان؟ اگه باشگاه باشه؛ درسته! اونوقت یعنی: "باشگاه هم اندیشان دیروز" نظرتون چیه؟

******

سلام؛ به نظر من نصف تقدیر و سرنوشت انسان رو خدا تعیین می کنه و بقیه اش بستگی به ما آدما داره. بستگی به این داره که ما چه راهی رو انتخاب می کنیم؟ تو چه راهی حرکت می کنیم؟ و اینکه چقدر تو زندگی واسه داشتن یه تقدیر و سرنوشت خوب تلاش می کنیم؟ به قول معروف از تو حرکت و از خدا برکت. پس واسه داشتن تقدیر خوب باید تلاش کرد.

(کوچیک همه فاطمه از کازرون)

امید: همیشه بحث های کلامی زیادی درباره جبر و اختیار مطرح بوده و مکاتب مختلفی هم دراین باره شکل گرفته؛ ولی در عین حال، این جمله امام صادق (ع) می تونه ما رو از بلاتکلیفی دربیاره: "لا جبر و لا تفویض ولکن امر بین امرین." یعنی نه جبر مطلق و نه اختیار مطلق، بلکه یه چیزی بین این دو.

******

سلام امید! چرا باز برنامه تلویزیونیتون صبح افتاد؟ چی شد؟ از روابط عمومی خبری نشد؟؟ ما که ازشون درخواست کردیم!

(مرضیه، ١٨ ساله از اندیشه، فاز دو)

امید: اتفاقا همین دیروز، روابط عمومی، درخواست هاتون رو به اطلاع مدیر شبکه رسوند. خودم هم تاکید کردم؛ ولی خب! به این سادگی ها هم نیست. مهم اینه که داریم تلاش می کنیم. مطمئن هستم اگه واقعا بخوایم، این کار انجام می شه و دیر یا زود، جواب می ده. ممنونم از همتون! دوستان خوبم!

تعداد پیامک های دیروز: 2224