هم اندیشان دوشنبه 11 آذر 1392

امید: سلاااام؛ می گم حالتون میزون که هست؟ امیدوارم با تلاش هامون هر روز بتونیم کاری کنیم که حالمون خوب و خوبتر بشه.

******

سلام؛ خوب هستین؟ دیگه برام فایده نداره که بخوام وایسم تا خوشبختی بیاد و بهم برسه. نه دوستان! اینجوری نیست. همه چیز با تلاش کردن به دست میاد. من سرم به سنگ خورده که دارم این حرفا رو میزنم. نذارید وقتتون تلف بشه. امسال چوبشو می خورید، چند سال دیگه چماقش رو. بچسبید به کار و زندگیتون تا برای آینده خودتون کاری کرده باشید. امروزه که فردا رو می سازه.

(محسن، 24 ساله، دانشجوی برنامه نویسی کامپیوتر، یاسوج)

******

سلام پا. دو سه ماهی هست باهاتونم. می خوام نقدتون کنم. باشگاهتون اینه: برید مسجد. بهم کمک کنید. تغذیه سالم داشته باشید. برای بهتر شدن خودتون رو تغییر بدید. فقط همین! به نظرم خیلی تکراری و خسته کننده شدید! آخه تکرار و یکنواختی باعث افسردگی می شه. باشگاه شبکه های دیگه اینقدر تنوع داره و آدمو به هیجان میاره که برای خوندنش لحظه شماری می کنم. می دونم درجش نمی کنید؛ چون قبلا هم فرستاده بودم. فقط گفتم که حداقل خودتون بدونید.

امید: وقتی تو همایش ها با هم اندیشان روبرو می شیم، همه صحبت از تغییرات ریز و درشتی می کنن که بعد از هم اندیشان، تو زندگی هاشون اتفاق افتاده. یه دلیل این تغییرات، تکرار شدن مطالب به شکل های مختلفه؛ چون انسان، به شدت فراموشکاره. غالبا یه چیزی می خونه، احساسی می شه و یه تصمیمی می گیره و بعد از چند وقت یادش می ره. هم اندیشان باعث می شه همیشه یادمون باشه که کمک به دیگران چه حال خوبی به انسان می ده، تغذیه سالم چقدر اهمیت داره و... و... و... درضمن؛ یه بار حساب کردم تو این دو سال فقط درباره حدود شصت موضوع کاربردی، یک تا دو هفته بحث کردیم. اگه درباره تنوع نکته هایی هم که تو این دو ساله گفته شده بخوایم صحبت کنیم فکر می کنم به هزاران هزار، نکته برسه.
کاش بتونم یه روزی این نکته ها رو جمع آوری کنم. سرگرمی هدف ما نیست؛ ولی برا عوض شدن فضا حتما به شوخی هاتون نیاز داریم. اینجوری...   

******

به مامانم گفتم: حس داشتن یه دختر خوب چه جوریه؟! گفت: نمی دونم! برو از مامان بزرگت بپرس!!

(الهه از بابل)

******

تجربه: سلام دوستای گلم؛ راستش من آدمی بودم که اعتماد به نفس فوق العاده پایینی داشتم؛ اما مدتیه که خیلی بهتر شدم. واسه خودم چند تا تمرین گذاشتم: 1. سعی کردم مطالعه ام رو بیشتر کنم. 2. توی جمع های مذهبی سعی کردم با صدای بلند قرآن بخونم. 3. سعی کردم با آراستگی بیشتری در خانه و بیرون خانه حضور پیدا کنم و... بازم هست ولی فکر کنم همین اندازه هم خیلی می تونه بهتون کمک کنه. امتحانش کنید!

(سمیه، مامان 26 ساله طاها از تهران)

******

سلام امید! وقتی پیام آقایی که نوشته بودن عاشق شده و مادرش مخالفه و جواب شما رو بهش خوندم دلم گرفت... آخه خودم تجربه کردم. همیشه هم بزرگترا درست نمی گن. بی انصافیه امید با یه بار دیدن و از رو ظاهر که نمیشه قضاوت کرد. خیلی وقته باشگاه رو می خونم؛ ولی هنوز هم اندیش نشدم.

(یه غریبه)

امید: درسته! از یه طرف بزرگترها کلی تو زندگی تجربه دارن؛ از یه طرف هم چون انسان همیشه در معرض اشتباه و خطا قرار داره ممکنه همیشه حرفشون درست نباشه. پس چشم و گوش بسته نمی شه همه چیز رو پذیرفت. به همین خاطر دیروز گفتم بشین ببین دلیلش چیه؟ حرفای بیشتری تو این زمینه هست که بهتره خودتون بزنید. اول پیامک بنویسین: راهکار  

******

برادر امید! اون کسی که عمل کرده بود، آقا ایرج بود که همسرش زهرا خانوم دعا کردن خوب شه و با هم بیان همایش. آقا مصطفی هم نامزد مریم خانومه که مریم جون ازطریق باشگاه ازش خواست جمعه زودتر بیدار شه تا دوتایی بیان همایش؛ یعنی اگه واسه درس خوندن یه همچین حافظه ای داشتم تا حالا ترور شده بودم.

امید: می بینین! پیری و هزار... بقیه اش رو نگفتم؛ چون انرژی منفی داره. کی گفته پیری و هزار درد بی درمون. اصلا کی گفته من پیرم. تازه اول جوونیمه! یاد اون پیرزنه که هشتاد و پنج سالش بود و تازه کاپیتان یه کشتی شده بود که می افتم با خودم می گم: چهل سال عمر، اصلا چیزی نیست.   

******

در یک رابطه دو نفره وقتی دو نفر هیچ مشکلی با هم ندارند حتما یکی از آن ها تمام حرفای دلش را نمی گوید... "شکسپیر" امید! نظرت راجع به این حرف چیه؟ با دادا شکسپیر موافقی؟

(اعظم از پشت کنکور...)

امید: دادا شکسپیر احتمالا خواسته با این جمله بگه: "نمی شه دو نفر با هم در ارتباط باشن ولی حرف و یا رفتاری که باعث ناراحتیشون از طرف مقابل بشه پیش نیاد. این چیزا طبیعیه" می گم: حالا که طبیعیه و پیش می یاد به نظرتون راه حلش چیه؟ خودخوری و تحمل. یا اینکه پذیرفتن این واقعیت طبیعی که شکسپیر بهش اشاره کرد و درنتیجه یه جور تغییر نگرش که کمکمون می کنه خیلی راحت از کنار اختلاف های جزئی بگذریم و اونایی رو هم که واقعا برامون مهمه، با گفتگوی ماهرانه، حلش کنیم تا نیازی به خودخوری نباشه. می گم: حالا مطمئنید که شکسپیر این جمله رو گفته؟! خلاصه هر کی گفته باعث حرفای خوبی تو هم اندیشان شد. خدا خیرش دهاد!

******

سلام به همه دوستان؛ خواستم به هم اندیشانی که بچه دارن تجربه شخصی خودم رو بگم. نذارین بچه هاتون شبیه جنس مخالفشون تربیت بشن و بار بیان! من یه دخترم؛ ولی دریغ از یه رفتار و ظرافت دخترانه. رشته تحصیلیم هم کم پسرونه نبود. عمران!! به خاطر رفتارام با دخترا زیاد راحت نیستم و شاید همین رفتارم بود که باعث شد کسی رو که دوستش داشتم از دست بدم.

(مریم، 27 سالمه، تهران)

******

سلام؛ امروز 10 آذر 17 ساله شدم. خیلی حس خوبیه که عضو رسمی باشگاهم. دیگه نظرامو فقط واسه خودم نگه نمی دارم. دوستم بهم کتاب: هفت عادت مردمان موثر از: استفان کاوی رو هدیه داد. خیلی خوب بود...

(فاطمه از ایلام)

امید: حس خوبت به همه ما هم منتقل شد. راستی! کتاب خیلی خوبی هدیه گرفتی. مواظبش باش! 

******

سلام؛ دیگه نتونستم طاقت بیارم. دیدم خودم که عشق کتاب و نمایشگاه هستم حیفه همشهریام بی خبر باشن. شهرمون دو هفته ای هست نمایشگاه کتاب زده و تا ۱۶ آذر هست. محل: اداره ارشاد شاهرود. من که حسابی حال کردم با کتاباش. اکثر کتابایی که معرفی کردین داشت. روحم خوب تغذیه شد. خدا از این اغذیه های روح بخش به همه مرحمت کند!

(سمیه، ۳۰ ساله از شاهرود)

******

سلام آقا امید! می شه بگید حجامت واسه چه کسانی خوبه؟

(شکیبا)

امید: پزشک طب سنتی با توجه به مزاج و شرایط جسمی هر کسی تشخیص می ده. سر خود نباید این کارو کرد.

******

سلام امید! کمکم کنید. یه حرفی به مادر شوهرم زدم از دستم کلی ناراحت شدش. آخه از من انتظار نداشت؛ چون همیشه با هم خوب بودیم. می خوام کمکم کنید یه جوری از دلش دربیارم.

(ناهید، 19 ساله از گالیکش)

امید: چون سابقه خوبی پیشش داری حتما خیلی زود می تونی جبران کنی.  در کنار ادامه رفتارهای خوب همیشگیت، یه هدیه کوچولو می تونه خیلی کارساز باشه. ولی بذارین یه نکته ای بگم. به ویژه به جوون های امروزی. تو فرهنگ ایرانی، به دلایل مختلف که یکیش عاطفی بودنه، اکثر خانواده ها پس از ازدواج فرزندانشون همچنان در زندگی اون ها حضور موثر و پررنگی دارن. باید از همون اول خیلی مراقب حرف ها و رفتارامون باشیم تا میونمون باهاشون به هم نخوره. بخش زیادی از خوشبختیمون به مهارتی که تو این زمینه داریم بر می گرده.         

******

مشاعره:

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند.

(رضوان چناری حالا که همه دختر یه قومین منم دختر بختیاری از دزفول)

******

خانم شیدا که تا یه هفته به دیوار سلام می دادین! مگه قرار نبود از باشگاه بوووق کپی نکنیم؟

(سه ستاره از قرچک)

******

سلام؛ خاله ام چند وقتى هست که قهر کرده اومده خونه بابا بزرگم؛ البته این اولین بارش نیست. هر موقع سر موضوعات کوچیک با همسرش بحثش می شه زودى پا می شه میاد. کلا مهارت همسرداریش خوب نیست و اجازه می ده دیگران واسش تصمیم بگیرن. می خوام بهم کمک کنید. چه کتابی رو بهش معرفى کنم تا راهگشاى این...

امید: شانست خانوم عوض زاده اینجا است. کتاب: "ازدواج بدون شکست" از پروفسور گلاسر رو پیشنهاد می کنه. البته خودت هم با این همه مهارتی که تو باشگاه یاد گرفتی حتما می تونی موثر باشی. راستی! بخش مشاوره روانشناسیمون با حضور ایشون تا چند روز دیگه داره راه می افته. صفحه 580   

******

کمک! سلام؛ فکرشو بکن امید! یه دختری که پارسال تو درساش موفق بود و بهترینای مدرسه شد امسال همه نمره هاش تکه و زیر ده. منی که همه رو دوست داشتم. باشگاه می رفتم. قهرمان استانمان بودم در زمینه کاراته الان یک ساله باشگاه نرفتم. منی که اگه مسجد نمی رفتم دیگران تعجب می کردن الان نمازم نمی خونم. افسرده شدم. فقط به خاطر یه عشق و عاشقی پوچ و گرایش پیدا کردن به اینترنت و گناه! امید! کمکم کن تو رو خدا...

امید: با کمک دوستانت و قدرت هم اندیشیمون حتما کمکت می کنیم. مهم اینه که خودت آماده تغییری. اول پیامک: راه حل

******

هم اندیشان سسسسلام؛ حالا که بحث راجب شوخ طبعی شد باید بگم تو مشهد یه باشگاهی به نام باشگاه خنده وجود داره! تا اونجایی که شنیدم تمرین های شاد زیستن رو آموزش می ده. فکر می کنم کلاسای جالبی باشه. امیدوارم لبخند همیشه رو صورتتون مهمون باشه.

(مهنازم)

امید: امیدوارم همیشه دل همتون شاد باشه. به خدا می سپارمتون

تعداد پیامک های دیروز: 2611   

تعداد پیامک های درج شده: 17