هم اندیشان سه شنبه 29 مرداد 1392

امید: سلاااااام؛ چه خبرا؟ خواهشا یه خبر خوب بدین حال و هوامون عوض شه...

******

سلاااااام؛ یه خبر خوب... نذرم قبول شد... چون محمد طاها همون بچه ای که گم شده بود و عکسش رو در ماه عسل نشون دادن پیدا شده. خیلی خوشحالم.

(آرزو، 18)

امید: خدا خیرت بده. واقعا هیچ خبری بهتر از این برامون نبود. این اتفاق یه تجربه هم بود برای پدر و مادرها که وقتی بیرون می رن حتی یه لحظه هم از بچه هاشون غافل نشن. مادر محمد طاها فقط چند ثانیه اونو تو کالسکه، جلو یه مغازه، تنها گذاشته بود. فقط چند ثانیه...       

******

به مامانم می گم: می خوام از این به بعد زباله های تر و خشک رو جدا کنم. می گه: مگه تا حالا اینکارو نمی کردی؟! می گم: اگه از یه فروشگاه چند تا جنس خرید کردم نمی ذارم فروشنده هر کدوم رو تو نایلون جدا بذاره. می گه: من خیلی وقته برای همه خریدام از یه نایلون استفاده می کنم! می گم: باید از سرخ کردنی ها دوری کنم. می گه: مگه نمی بینی من بادمجون (مامانم خیلی بادمجون دوست داره) رو آبپز می کنم! کم آوردم راستش! تازه بگذریم از اینکه خودش هر سال رب، آبلیمو و آبغوره درست می کنه! مامانی دارما! به افتخارش...!

)الهام، 1370، سین برخوار اصفهان(

******

سلام دوستاى گلم؛ اینم چن تا نکته خوب: بگیم هدیه براى شما نگیم قابل نداره؛ بگیم باتجربه شده نگیم شکست خورده؛ بگیم مناسب من نیست نگیم ب درد من نمی خوره؛ بگیم با این کار چه لذتى مى برى؟ نگیم چرا اذیت می کنى؟؛ بگیم خدا سلامتى بده نگیم خدا بد نده.

(مریم هم اندیش از پذیرایى خونمون)

******

سلاااام گل اندیشان؛ اندکی شوخی: قدرت دید خانم ها! یه تار مو رو از فاصله سه متری روی کت شوهرشون می بینن؛ ولی تیر برق رو هنگام رانندگی نمی بینن!

(همون مامان میترا)

******

سلام امید؛ می خوام یه چیز بگم واسه اونایی که فکر می کنن خدا دوسشون نداره و منم جزو همونا بودم. دیشب که می خواستم بخوابم به خدا گفتم اگه منو دوست داری خودت واسه نماز صبح بیدارم کن، خدا دقیقا پنج دقیقه قبل از اذان، بیدارم کرد... خدا! دوستت دارم.

(خاطره از همدان)

امید: درواقع، کار اصلی رو اراده خودت کرد؛ خدا هم هوات رو داشت... چون خدا وقتی اراده ای باشه همراهی می کنه...

******

سلام؛ خبر... خبر... بخش هم اندیشان دانشگاهی بعد از مدت ها به روز شده. صفحه۵۲۰ پیام نما هستش. یه سری بهش بزنید.

(فاطمه نصری از رشت)

******

سلام؛ بعد از چند وقت دوری بازم اومدم م م م م. ای بابا! چرا کسی سراغ من رو نمی گیره ه ه ه؟ چرا ا ا ا آخه ه ه؟

(امید ملک حسینی از نسیم شهر)

امید: امید خان! منظورت از چند وقت، حتما یکی دو روزه؛ چون پیامک هات همیشه راه به راه جلوی چشم منه...

******

سلام آقا امید و پیام و هم اندیشان عزیز؛ غرض از مزاحمت گفتن یه مطلب  بود از آنتونی رابینز: همونطور که حالات روحی شما بر جسمتان اثر می گذارد حالات جسمانی نیز به همین شکل اثر گذار است؛ یعنی همین طور که وقتی افسرده می شید این ناراحتی تو چهرتون دیده می شه که مثلا اطرافیان می گن چرا ناراحتی؟ اگه به خندیدن هم عادت کنی و بخندی مغزت باور می کنه شادی و شرطی می شه. اگر هم ندرجیدین به "ها" بگین تا امتحان کنن. با آرزوی لبخند واسه همتون.

(زینب از گرگان)

******

سلام امید؛ به نظرم اون شعر قیصر امین پور تلمیح داره به تیتراژ ماه عسل سال 90:

بیزارم از اینکه تمام عمر

از روی عادت عاشقت باشم

گاهی پرستیدن عبادت نیست

با اینکه سر رو مهر میزاری

گاهی برای دیدن عشقت

باید سر از رو مهر برداری

خیلی قشنگه، نه؟!

(سهام، دانشجوى فیزیک، اهواز)

******

تفسیر شعر قیصر امین پور: فکر کنم منظورش اینه که به جاى اینکه فقط اتوماتیک وار خدا رو عبادت کنیم. هر چیزى رو که رنگ و بوى خدایی داره رو پاس بداریم و این یعنى عبادت واقعى.

******

یه آبمیوه خوردم روش نوشته نوشیدنی بدون گاز محتوی ۲۵ درصد آبمیوه. الان تو شوک اینم که ۷۵ درصد بقیه چی بود که خوردم. خدایا من هنوز جوونم.

(رقیه، ۲۱ ساله، ملکان)

******

سلام علیکم امید خان و پیام خان و ها...؛ خدا قوت...! در رابطه با عادت کردن در عبادت شعری از آقای اصفهانی به ذهنم رسید. شاید زیاد مرتبط نباشه؛ ولی دوست داشتم بفرستم:

عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تسکینه پرستیدن تجارت نیست

حالا جدا از این بیت، نظر بنده اینه ک وقتی ما ب عمق و کنه و حکمت عبادت پی نبریم و ب چشم تجارت بهش نگاه کنیم و نفهمیم ک عبادت فقط برا ما منفعت داره ن زحمت اون وقته ک به خاطر دیکته کردن دیگران و عادت، عبادت می کنیم و نکته دیگه هم اینه ک انگار عبادت کردن از نسل های گذشته مون ب ما ارث رسیده بدون اینکه ما خودمون ی خورده درموردش اطلاعات داشته باشیم. باید فراموش نکنیم ک عبادت فقط نماز و روزه نیست. این دو تا جلوه هایی از عبادات واجب ما هستن!

(مریم محمدی، 18 ساله)

******

سلام آقا امید و ها؛ امیدوارم که حالتون مثل حال من خوب باشه. من تو زندگی همیشه احساس می کردم یه چیزی رو گم کردم. خیلی جاها دنبالش گشتم. از دوستی های خیابونی گرفته تا... اما بالاخره گمشده ام رو پیدا کردم. از وقتی خدا رو پیدا کردم به اون آرامشی که خیلی وقت بود دنبالش می گشتم رسیدم.

(زهرا از قم)

******

سلام؛ مبارزه = تلاش، تحمل، صبر، آرامش، لبخند، گاهی جنگ مثل امام حسین (ع)، گاهی مصالحه مثل امام حسن(ع)، گاهی دعا مثل امام سجاد (ع)، جالبه! نه؟

(آرزو، لیسانس حسابداری، اصفهان)

******

سلام امید؛ من خیلى سختى کشیدم از خانواده؛ اما دارم سعی می کنم تحمل کنم. می خوام ازدواج کنم. کارم درسته؟

(زینب از کرج)

امید: چند روز پیش داشتم کتاب "خانواده خوشبخت" اصغر کیهان نیا رو می خوندم. جالب بود! نوشته بود ازدواج هایی داریم با عنوان ازدواج های "خود تحمیلی" و اون وقتیه که شخصی فقط برای گریز از تنهایی؛ ترک خانه پدری برای فرار از مشکلات؛ برآورده شدن نیاز جنسی؛ واجب بودن ازدواج؛ نگرانی از حرف و حدیث های اطرافیان؛ یافتن حامی و یا بچه دار شدن ازدواج کنه. یعنی به این دلایل، ازدواج رو به خودش تحمیل کنه و با دقت و حوصله و فکر، تصمیم به این کار نگیره؛ خلاصه حواستون باشه!

******

سلام امید! قرار بود پیشنهاد منم (قدرت نه گفتن) تو نظرسنجی باشه. چرا نبود؟

(بهناز)

امید: واقعیتش اینه که تعداد موضوعات خیلی خیلی زیاد بود. نمی شد همه رو گذاشت؛ ولی با این حال این موضوع رو می ذارم برا نظرسنجی بعدی. باید صبور باشی...   

******

سلام به امید و پیام و ها؛ یه چیزی کشف کردم .گفتم شاید به دردتون بخوره. تو خدمات جیرینگ همراه اول، تو قسمت نیکوکاری، می تونید سریع و بدون زحمت به موسسه محک کمک کنید. التماس دعا.

(علیرضا، 19 ساله، ارومیه)

******

سلام به هم اندیشان گل و آقا امید و روح پیام؛ یه کتاب می خوام معرفى کنم براى کسایى که شکست عشقى خوردن یا نمی دونن عشقى که دارن به جا هستش یا نه! کتاب: "راه ها و بى راهه هاى عشق" نویسنده اش: حمیدرضا مظاهرى سیف هستش. خیلى خوبه حتما بخونیدش.

(شیما)

امید: بابا! روح پیام چیه؟ تازه این هفته می خواد به جز پنجشنبه، چهارشنبه هم تو باشگاه باشه. باور نمی کنین؟ فردا معلوم می شه.

******

سلام؛ امثال من که با این موضوعات نظرسنجی تون موافق نیستن باید چکار کنن؟ آهان! فهمیدم! تا ۵ هفته آینده هم اندیشان نخونن... واقعا امید؟؟؟

(زهرا، 73، مشهد)

امید: اتفاقا دیروز داشتیم با پیام صحبت می کردیم که موقع بحث های هفتگی ممکنه یکی از بحث خوشش نیاد. باید چی کار کرد؟ به این نتیجه رسیدیم که لا به لای بحث، به مطالب متنوع بیشتر توجه بشه. مثلا پنجاه درصد پیامک ها مربوط به بحث هفته باشه و پنجاه درصدش هم مطالب متنوع دیگه.

******

سلام؛ اگه مقدوره واستون یه مقدار در مورد رشته و دانشگاه علمی - کاربردی اطلاعات بدین. تنها منبع من شماها هستین. خواهش می کنم امید.

(سحر از تهران)

امید: من فقط بگم رشته هاش خیلی خیلی متنوعه (مثلا کاردانی پیرایشگری مردانه و زنانه، طراحی لباس، مربیگری شطرنج، پرورش قارچ و...) تو چهار گروه "صنعت"؛ "کشاورزی"؛ "فرهنگ و هنر" و "مدیریت و خدمات اجتماعی" رشته های متنوع داره. شهریه اش از دانشگاه آزاد خیلی خیلی کمتره. یکی می گفت حداکثر ترمی چهارصد هزار تومان. بدون آزمون هم هست و کلاس هاش از مهر شروع می شه. ثبت نامش از شنبه شروع شده و ظاهرا چند روز دیگه هم بیشتر فرصت نداره. اگه اینترنت دارین که هیچ؛ اگه ندارین به یه کافی نت برین و تو سایت سازمان سنجش، دفترچه راهنمای شرکت در دوره های کاردانی فنی و کاردانی حرفه ای دانشگاه جامع علمی – کاربردی رو دانلود کنید. همه چیز ازجمله اسامی رشته ها و محل برگزاری کلاس هاش رو نوشته. آآآآخ که انگشتام درد گرفت.

******

سلام به همه هم اندیشان مهربون؛ من اولین باره که توی این باشگاه شرکت می کنم ولی حدود سه ماهه که هر روز پیام های زیباتونو می خونم. آقا امید! خسته نباشی! ایول به این همه محبت. منم از امروز هم باشگاهی. با اجازه همگی!!!

(افسانه، 43 ساله از تهران)

امید: ممنون از همتون که هستید!

تعداد پیامک های دیروز: 4312