
امید: سلاااااام؛ دم در بده؛ بفرمایید تو...
******
سلام امید؛ یه مشکل حیاتى دارم. خواهشا جوابمو بده. چکار کنم چهره ام جذاب باشه؟
امید: من از تجربه های بحث های یکی - دو ساله باشگاه، جواب سوالت رو می دم. چند تا چیز، نقش مهمی تو جذاب شدن چهره داره. اول: خوب و مهربون بودن. یه بار قبلا گفتم که تو یه مجله ای نوشته بود: "آدم های خوب و مهربون، انگار رو پیشونیشون نوشته که مهربونن." دوم: تمیز و مرتب بودن و آراستگی ظاهر. با سلیقه، لباس انتخاب کردن و پوشیدن. می شه نظر بقیه رو پرسید. یادتونه گفتیم هر کس یه رنگ هایی به صورتش می یاد و باید رنگ خودش رو پیدا کنه؟ سوم: اعتماد به نفس. یادتونه گفتیم اگه کسی خودش قیافه خودش رو قبول نداشته باشه، تو چهره اش مشخص می شه. این یه واقعیته!
******
سلام؛ درصد کمی از انسان ها 90 سال زندگی می کنند. ما بقی یک سال را 90 بار تکرار می کنند...
(رضا ربیعی، تنها چهارمحالی باشگاه)
******
تصویر ذهنی :سلام به همه؛ این جمله رو از هم اندیشان شنیدم، خوشم اومد. توی دفترچه ام یادداشتش کردم. "مغز آدم بی کار، پاتوق شیطونه".
(بهناز اسدی، بروجرد)
******
یکى از شباهت هاى اکثر خانوم ها اینه که مدام طرز تهیه انواع استیک و ژیگو رو از برنامه آشپزى دنبال می کنن، آخرش شام، همون کوکو سبزى رو درست می کنن.
(پریا از تهران: شهریار)
امید: می گم حالا اگه از استیک و ژیگو بگذریم، دقت کردین که مثل خیلی چیزهای دیگه که قاطی پاتی شده و چپکی؛ خیلی از غذاهای جدید هم داره همینطور می شه. هزار جور چیز رو که معلوم نیست چی به چیه، با هم قاطی می کنن؛ فقط خوشمزه شدنش مهمه. یه بار یادمه با "پیام" در اینباره بحث می کردیم صحبت از این شد که قدیم، همه چیز حساب شده و با فکر بود. سبزی پلو با ماهی درست می کردن چون ماهی و برنج سرد بود و سبزی که بهش می زدن طبع گرم داشت تا تعادل برقرار بشه. واقعا الان غذاها چه قدر اصولیه؟! شما فقط به همین سالاد الویه دقت کنین! بیچاره معده، هنگ می کنه!!!
******
سلام به همه؛ من امروز صبح گردنه حیران بودم. به محض اینکه از ماشین پیاده شدم زباله هاى اطرافمو با کمک خانوادم جمع کردم و بعدش حالم بهتر شد؛ ولى کاش زباله نریزیم که مجبور نباشیم جمع کنیم! یه هفته اس ندیدمتون. دلم تنگ شده.
(عذرا از مشهد)
******
سلام به ها؛ می خواستم به دوستای کنکوریم بگم تو انتخاب رشته حسابی دقت کنن؛ چون بعدا پشیمونی فایده نداره. حواستون باشه که مهم علاقه است نه دانشگاه. این حرفم شعار نیست واقعیته که وقتی وارد دانشگاه می شی متوجه می شی.
(یه دوست 20 ساله از مشهد)
******
شقایق خانم! من کسیم که دقیقا راه شما رو رفته و الان که به آخر خط عاشقی رسیدم این تنها تجربه تلخمه: هیچ عشقی هر چند خوب، ارزش یه اخم پدر و مادرو نداره. من با دلی شکسته به این حرف رسیدم. تو اشتباه منو تکرار نکن!
(ستاره، 20 ساله، اصفهان)
امید: می گم اصلا بیاین یه کاری بکنیم! از اونایی که با مخالفت پدر و مادرشون وارد زندگی شدن بخوایم تجربه بعد از ازدواجشون رو بگن. چطوره؟ این دوستامون اول پیامکشون بنویسن: تجربه
******
فانتزی من اینه که ببینم واقعا آدم فضایی ها به زمین میان و میرن؟!!
(معصومه، 19 ساله)
امید: اگه ندیدیشون هم مشابهش رو تا چند وقت دیگه می بینی. واقعیتش اینه که با تغییراتی که زندگی ماشینی داره رو خلق و خوی آدم ها ایجاد می کنه تا چند وقت دیگه مطمئن باش آدم هایی می بینی که هیچ شباهتی به آدم هایی که تا حالا روی کره زمین زندگی می کردن ندارن! کمی به اطرافتون دقت کنین! به قول دوستمون وقتی به جای پدر و مادر، تلفن برا بچه ها قصه بگه... اینا چه نسلی می خوان بشن؟؟!!
******
سلام؛ یادتونه تابستون بعدازظهرا با حصیر بادبادک درست می کردیم. شعر دستمال من زیر درخت آلبالو... می خوندیم. لى لى بازى می کردیم. بچه های الان چرا ذوق اینکارا رو ندارن؟
(رویا بانو از کیانشهر)
******
تثبیت: سلام به دوستان؛ زمان مدرسه یه دوستى داشتم همیشه ب ما سفارش می کرد: "شبا اگه با وضو بخوابید، آرامش خاصى داره." منم امتحان کردم. راست می گفت. آرامش عجیبى داره. حس می کنى خدا نزدیکته. الان با گذشت سال ها این آرامش رو مدیون دوستم هستم. حتما شما هم امتحان کنید.
(زهرا، قم)
******
دیدین... دیدین... دیدین؟ آهنگ نمی زنما. قهرمانی بسکتبالیستای شجاعمون رو دیدین؟ تبریک می گم بهتون. خیلی! و پرغرور می گم: افتخار می کنم به ایرانی بودنم!
(پریناز پویان، مشهد)
امید: خب! تیم بسکتبالمون هم که قهرمان آسیا شد و می ره برا جام جهانی که فکر می کنم تو اسپانیا برگزار می شه. بالاخره هر کی زحمت بکشه یه روزی نتیجه زحمتهاش رو می بینه!
******
سلام ب همه؛ آقا امید! من این قضیه فیلم و عکس از زندگی رو قبول نداشتم؛ اما حالا یه اتفاقی برام افتاده که از بیرون خیلی قشنگه و باعث افتخاره؛ اما آرامشو از من گرفته. دعا کنید خدا دستمو بگیره.
(یکی از ی جا)
******
سلام امید؛ امروز رفتم پیش یه فالگیر. وقتی فالمو گرفت گفت: بختت بسته اس. باید باز بشه. امید! مامانم می گه دروغ می گن. نمی دونم چی کار کنم. ذهنمو مشغول کرده. به نظرت کی راست می گه؟ کمکم کن! من تازه به جمعتون اضافه شدم.
(رها، 18 ساله)
امید: آخه این کار بود کردی؟ فالگیرها ممکنه هر چیزی بگن. مالیات که نداره؟! تازه یه چیزی هم بابت اون حرف های بی سر و ته می گیرن. بدتر از همه اینکه حتی اگه فکر کنیم و در ظاهر، حرفهاشون رو قبول نکنیم، بازم اون حرف ها ذهنمون رو درگیر می کنه. خیلی ها به خاطر این حرف ها بدبخت شدن. خیلی زندگی ها به خاطر این حرف ها از هم پاشیده شده. البته یه کارشناسی تو تلویزیون