
امید: سلااااام؛ دیشب دخترم چشاش گرد شد. حتما می گید چرا؟ چون ازم پرسید که انسان چقدر تو اون دنیا زندگی می کنه و جواب شنید که: برای همیشه. با تعجب گفت: یعنی هیچ وقت تموم نمی شه؟ گفتم نه! و ادامه دادم: به همین خاطر، خیلی عجیبه که بعضی آدم ها همه چیز رو با حساب و کتاب های دنیایی می سنجن. راستش! یه لحظه یاد چالش های بحثمون افتادم. یاد اینکه امروزه زمینه بروز خیلی از استعدادها تو زمینه های مختلف برا مرد و زن فراهم شده که بعضی هاش لازم و ضروری و بعضی هاش هم کاذب و زائیده مصرف گرایی دنیای امروزیه. واقعا حد و حدودش چیه؟ با خودم گفتم: بهترین کار اینه که هر کسی شرایطی که داره رو بسنجه و ببینه با اون شرایط، چه انتخابی بکنه که خدا هم راضی باشه. مرد و زن هم نداره! خلاصه اگه ملاکمون سربلندی تو اون دنیا باشه تو خیلی از دوراهی ها، راهمون رو راحت پیدا می کنیم و از دیگرانی هم که ممکنه خیلی کارها بکنن، کم نمی یاریم.
******
سلام امید! درج نکردی مشکلی نیست؛ چون دیگه به این کار عادت دارم؛ ولی من کاملا مخالفم! مگه هر زنی می خواد پیشرفت کنه از غربی ها الگو گرفته؟ این طرز فکر واقعا دور از عقله! راستی! یکی از چیزایی که باعث شکوفا نشدن استعداد می شه مکان زندگیمونه! مثلا من تو تئاتر و بازیگری استعداد دارم؛ ولی امکان شکوفاییش اینجا نیست!
امید: فکر می کنین یه دلیل مهم متمایل نبودن زنان غربی به بچه دار شدن چیه؟ چرا تو این کشورها برای بچه دار شدن جایزه تعیین می کنن؟ حتی متمایل نبودنشون به ازدواج های دائمی که پایبندی ایجاد کنه. دلیل سرد بودن کانون زندگی ها و کمرنگ شدن عاطفه ها. دلیل عدم تمایل خانوم ها به درست کردن غذا و به دنبالش رایج شدن فست فودها و... و... و... همه این ها از زمانی آغاز شد که زن غربی سر کار رفت و از طرفی هم زمینه پرورش استعداد خانوم ها تو هر زمینه ای به راحتی فراهم شد و جذابیت هاش باعث کمرنگ شدن و حتی از بین رفتن چیزهای فطری شد که همیشه برای بشر اصل بوده؛ ولی دیگه نیست!
******
سلام؛ من با گروه اول (پیشرفت نامحدود خانوم ها) موافقم. نگرانی گروه دوم بی مورده. ربطی به "کانون گرم خونوادشون" نداره. مامان خودم شاغل بوده با 24 سال سابقه کار تو کارخونه. همیشه ام با نشاط و با طراوت بوده و فرزندان صالح تربیت کرده. خانوما یکم باید به ظرفیت خودشون نگاه کنن و دیگه الکی بلدم بلدم نکنن. اگه احساس کردن که به زندگی مشترکشون لطمه وارد می شه و کشش کار در بیرون رو ندارن حرف آقاشونو گوش کنن. درضمن لازم به ذکره که به ذات خود بچه ام برمی گرده که راه درست رو انتخاب کنه یا راه کج رو. والدین فقط توضیح می دن چی بده چی خوبه بچه انتخاب گره. آهان! راستی! همه آقایون مخالف نیستنا! باباجونم برا همچی ممنون! منم مثل دوستمون تمایلی به ازدواج ندارم؛ چون بابای گلم واسم از هیچی دریغ نکرد.
(عاطفه، رشت)
******
خانم مهری! بله! خدا هر کسی رو تو دنیا برای یه هدفی آفریده. یه هدف خاص و یه جایگاه خاص؛ اما یه هدف اصلی هم برامون مشخص کردن و اون رسیدن به کماله. رسیدن به خودشون و بندگیشون. بله! تو باید استعدادت رو کشف کنی؛ اما به چه قیمتی؟ به قیمت شکستن حریم الهی و انسانی؟
******
سلام چرا بحثو چالشی می کنین؟ به نظر من آدم باید از کارایی که می کنه لذت ببره چه تو خونه چه بیرون فرقی نداره! رضایت درونی مهمه!
(کوروش، علی آباد، 21 ساله)
امید: درسته! ولی باید مطمئن باشیم که کارمون درسته یا نه؟ این بحث ها بهمون کمک می کنه!
******
سلام امید به نظر من اگه خانم ها بتونن مهارتی کسب کنن که فردا روز خدایی ناکرده اتفاقی افتاد بتونن از پس خودشون بربیان و خدایی نکرده دستشون جلوی کسی دراز نشه عالیه و به نظر من یه حق طبیعیه؛ اما بهتره این مهارت رو در خونه پدر کسب کنن؛ اما اگر به هر دلیلی مثلا زود ازدواج کردن نشد با خواستگارشون صحبت کنن و از نظر او مطلع بشن و بعد درصورت توافق جواب مثبت بدن که بعد از ازدواج دچار مشکلاتی از این قبیل نشن.
(مریم از اسلامشهر)
******
سلام امید! چرا هر بحثی راه میندازیم آخرش به نتیجه نمی رسیم؟
(بنفشه)
امید: چون هر کسی یه شرایطی داره و باید با توجه به شرایطش، خودش به نتیجه برسه.
******
سلام "ها" و "پا" خوبین؟؟؟ یه چیز بگم؟؟ خیلی ها دیگه دارن شورش رو درمیارن. یعنی چی که اسم هم اندیشان رو تغیر می دید و می گید "گل اندیش، بکراندیش و..." بابا جان! اسم این باشگاه هم اندیشانه! "هم" "ان" "دی" "شان" نه چیز دیگه! اعصابم خرد شد! امید بدرج وگرنه فشارم میره بالا از اون چیزایی که نباید بخورم "قند و شکر و نمک" می خورما!
(مرضیه یارقلی)
امید: درست، انگشت گذاشتی رو نقطه ضعف من! دوستان! شنیدین که چی گفت؟ درضمن یادت باشه خیلی ها هم به همین "پا" و "ها" حساسن و تهدید به خوردن قند و شکر و نمک زیاد کردن.
******
سلام امید! فکر کنم یه هم اندیش پیدا کردم! نزدیک بلوار منجم، رو شیشه یه مغازه املاکى نوشته بود "لطفا با لبخند وارد شوید" فکر کنم رمز هم اندیش پیدا کردن این شد.
(پریسا از تبریز)
امید: د! د! د! از شما بعیده! (آهنگین شد) بابا! هر گردی که گردو نیست؟
******
سلام امید... (نظراتم شخصیه) من با آقا سعید موافقم. به قول معروف نمی شه هم خدا رو خواست و هم خرما رو... من خودمو می گم: پدرم عاشق این بود که مستقل بار بیام و قوی (البته الان پشیمونه که دیگه سودی نداره) کمربند مشکی دفاع شخصی دارم. قهرمان 2 دوره کشوری و 1 دوره استانی که امسال به دلیل آسیب دیدگی نرفتم مسابقات. هفته پیش یه مورد عاااالی واسه ازدواج داشتم؛ ولی رد کردم؛ چون دوست داشتم به علایقم برسم. خب شما