• چهارشنبه 1394/01/19 - تعداد بازدید 9 مرتبه
    امید: شرمنده می نموویید. تشویق شدم که سلام امروزم، بلندتر و باانرژی تر باشه. سلاآآآآآآآآآآآآآآم. حالا اگه راس می گین جواب این یکی سلامم رو بدی
  • سه شنبه 1394/01/18 - تعداد بازدید 19 مرتبه
    امید: خب! چرا همه وایسادین منو نیگا می کنین؟ حرفی، نظری، راهکاری، چیزی! اول پیامک بنویسین: "پاسخ" درضمن جواب سلام من رو هم بدین که واجبه!... چیه؟
  • دوشنبه 1394/01/17 - تعداد بازدید 39 مرتبه
    امید: سلااااام؛ چطورین با شروعی بی کلااااااام؟ اصلا یه چیز دیگه! از داستان خوشتون می یاد؟ بذارین با یه داستان شروع کنیم...
  • یکشنبه 1394/01/16 - تعداد بازدید 40 مرتبه
    امید: سلاااااام و عرض اعتراض. آقااااا من اعتراض دارم! آقا منم دلم می خواد پیامکم درج بشه. اجازه می دین؟ فقط همین یه بارو. جون من!...   
  • شنبه 1394/01/15 - تعداد بازدید 54 مرتبه
    امید: سلاااااامی خالصانه از دلی تنگ. تنگتر از اونی که فکرش رو بکنین. راستش امروز وقتی پیامکاتونو می خوندم دلتنگیم بیشتر هم شد. 
  • یکشنبه 1393/12/24 - تعداد بازدید 2320 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ می گم زمستون سال نود یادتونه؟ اون موقعی که تو باشگاه متولد شدم و شماها با هزار آرزو و امید، اسمم رو \"امید\" گذاشتین؟...
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان دوشنبه 13 آبان 1392

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1392 ، تاثیر تغییر در زندگی ،

هم اندیشان دوشنبه 13 آبان 1392

سلام؛ چه موضوع جالبی! چقدر پرانرژی! شما رو نمی دونم؛ ولی من با کوچکترین تغییری که به خودم یا محیط می دم در لحظه نظرم درمورد خیلی از چیزا عوض می شه. فکرای منفی از ذهنم پاک می شه. نکنه فکر کنین تغییرات بزرگ. نه! گاهی به اندازه عوض کردن یک کانال تلویزیون!! من به قدرت شگفت انگیز تغییر خیلی معتقدم. وقتی قدرتی دارم که می تونم تغییر کنم چرا باید کلی صبر کنم تا شرایط به نفع من تغییر کنه؟ شاید شرایط نخواست تغییر کنه! نه امید خان؟؟؟

(مرتضی، 21 ساله)

امید: سلاااام به همه دوستان خوبم که می دونم همشون مثل خود من خواهان تغییرن؛ وگرنه اینجا تو باشگاه چه کار می کنیم؟ راستش! تغییر، پاسخیه به نیاز فطری انسان و به همین خاطر هم هست که اینقدر تو حال و هوامون تاثیر مثبت داره. یکی می گفت: "دختر دو ساله ام دنیایی داره با عروسک های  کوچیکش. همه اش اون ها رو کنار هم می چینه و باهاشون بازی می کنه؛ ولی جالبه که هر بار اونا رو یه جا می چینه. یه بار توی اتاقش؛ یه بار توی هال؛ یه بار آشپرخونه؛ یه بار پشت مبل؛ یه بار روی میز؛ خلاصه مرتب جاشون رو عوض می کنه." فکر می کنم با همین مثال بشه یه جورایی درک کرد که تغییر، واقعا یه نیاز فطریه.

******

سلاااااام؛ می خوام در جواب خدیجه جان بگم که منم مثل شما فکر می کردم؛ حتی شدیدتر، تا جایی که خیلی از روزهای خوب زندگی رو برای خودم تلخ می کردم. حالا بعد سه سال ازدواج، خدا رو شکر خوشبختیم؛ ولی فکر می کنم تنها با بچه دار شدن می تونم تغییر ایجاد کنم (حتما بعدش هم می گم اگه بچم ازدواج کنه شادم و بعدش...) دوسته خوبم! این اشتباهه محضه! از زندگیت لذت ببر و شاد باش و در کنارش دعا کن تا شرایط ازدواجت هم فراهم بشه. انشاءالله. البته بگما! منم دارم سعی می کنم تا افکار اشتباهم رو تغییر بدم.

(م، ٢٦ ساله، تهران)

******

سلام بر آقا امید؛ ما شنیده بودیم سرشماری رو آخر پاییز انجام می دن. شما چرا آخر تابستون سرشماری کردین؟

(احمد بهاری)

امید: ببخشیدا! جوجه ها رو آخر پاییز می شمارن!

******

سلام؛ دیگران رو زمانی می تونیم تغییر بدیم که خودشون بخوان. من غافل از این ماجرا خواستم در شوهرم تغییر ایجاد کنم؛ چون بعضی از رفتارهاش برام قابل تحمل نبود. شاید 5 تا 6 سال کلنجار رفتم. بارها عصبانی شدم و حسابی حرص خوردم. دیدم دارم نابود می شم. تصمیم گرفتم نگرشم رو تغییر بدم و آروم شدم. بعضی اوقات اطرافیان تعجب می کنن درباره رفتار شوهرم چقدر من بی خیال شدم. درحالیکه برای اون ها هم قابل تحمل نیست. الان 22 سال از زندگی مشترکمون می گذره و خدا رو شکر همه چی خوبه.

(سارا از بابل)

امید: دکتر جمبالسکی می گه: من زمانی با مادر خویش به آرامش رسیدم که دیگر سعی نکردم او را تغییر دهم و دریافتم که یگانه راه آرامش من تغییر دادن او نیست.

******

مشاعره از غزلیات حافظ:

مرا عهدی است با جانان  

که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را

چو جان خویشتن دارم.

(فاطمه عزتی از ورامین)

******

سلام به ها و امید! من امروز لبخند خدا رو حس کردم. با برگردوندن بیماری که ایست قلبی کرده بود.

(حسام شریفیان پور، 20 ساله، دانشجوی کاردانی فوریت های پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان)

امید: راستش! قبل از اینکه بحثمون شروع شه، خوندن کتاب "فکرت رو عوض کن؛ زندگیت عوض می شود" رو شروع کردم تا به فراخور بحث، از مطالبش استفاده کنم. فکر کنم روش خوبی باشه. بازم جمله ای از این کتاب:

"وقتی آگاهانه به دیگران مهر می ورزی و کمک می کنی، بزرگی و کوچکی کارهایی که انجام می دهی مهم نیست؛ زیرا کار خدا را انجام می دهی؛ بنابر این از کار خود چنان لذت می بری که حتی شکوه ها و ناخرسندی های زندگیت را هم فراموش می کنی."       

******

سلام دوستان؛ دیروز رفتم کتابخونه شهرمون ثبت نام کردم. کتاب: "خود مقدس شما" از: "وین دایر" رو که دوست هم اندیشم معرفی کرده بود گرفتم. واقعا محشره. خیلی شبیه تغییراتی که من تو زندگیم کردم بود. خوشحالم.

(لیلا از شاندیز)

******

سلام؛ داداش امید و پیام! خیلی دلم گرفته! یه فال بین اومد امروز فالمو گرفت و گفت: بختتو بستن. خیلی ناراحتم! تو  فکرم! نمی تونم بخوابم. به نظرت بخت بستن درسته؟ خواهش می کنم منو از این عذاب نجات بدین.

(ط.ش، 20 ساله)

امید: یه کارشناسی یه بار تو تلویزیون گفت: "با اینکه بسته شدن بخت بسیار بسیار نادر پیش میاد؛ ولی همه تا نگران ازدواجشون می شن، تو این همه عامل مهم تاثیرگذار، ذهنشون می ره رو این عامل بسیار بسیار ضعیف" خب! فالگیرها هم خوب نقطه ضعف مردم رو می شناسن و به هر کی تو هر سنی نگران ازدواجه می گن: "بختت رو بستن!" کی می تونه تضمین کنه که شما از همون نوادر روزگاری؟! هان؟ مگه قرار نشد کسی پیش فالگیر نره!!! یه چیزی می پرونه و بعد هم بیرون کردنش از ذهن با وجودیکه می دونی مطلب اشتباهی بوده، کار آسونی نیست.

******

سلام به ها و پا؛ دیگه نوبت زنگ تفریحه: خنگول رفت دکتر. دکتر گفت: اول بهت بگم که ویزیت می شه 40 هزار تومن. خنگول می گه: آقای دکتر! اگر تخفیف بدی می گم کجام درد می کنه؛ وگرنه خودت باید بگردی پیداش کنی!

(لیلا بانو داراب خ پیروزی)

******

سلام خدیجه خانم من همسن تو که بودم مثل تو فکر می کردم؛ اما حالا که ۲۸ سالمه و ازدواج نکردم به این نتیجه رسیدم هر کاری در وقت مناسب خودش اتفاق می افته. تو این مدت چه مهارت ها که می شد یاد بگیرم و چه کارهای مفیدی که می تونستم انجام بدم تا بعدا در زندگی به دردم بخوره.

(سارا از تکاب)

******

سلام؛ تغییر مثل آب خوردن است؛ اگر تشنه باشی!

(رابین هود، 20 ساله از جنگل)

******

سلام؛ من به شدت دوست دارم تغییر تو زندگیم بدم اما وقتی شوهرم اجازه هیچ کاری رو به من نمیده چکار کنم؟ دوست دارم ادامه تحصیل بدم؛ یا برم کلاس خیاطی؛ یا کارای زیادی که تو ذهنمه؛ فقط یه آرزو شده من باید چکار کنم که خودم دوست دارم اما شوهرم نمی ذاره. اگه راهنماییم نکنید من افسرده تر می شم.

(... 18 ساله از اراک)

امید: خوبی تغییر اینه که اونقدر تنوع و گستردگی داره که هر کسی حتی با  محدودترین و سخت ترین شرایط ممکن هم می تونه سراغش بره. بی نهایت تغییر مثبت تو این دنیا وجود داره که همشون حال آدم رو خوب می کنه. "این یکی نشد یکی دیگه!" راستی تو چه چیزایی می شه تغییر ایجاد کرد؟ اول پیامک: تغییر  

******

ولتر: تصور می کنم اگر کسی روزی یک ربع ساعت، فقط در فکر زندگی خود باشد و بیندیشد که آن را اصلاح کند، هر ماه زندگی او بهتر از ماه گذشته خواهد بود.

(زهرا فرشادفر)

******

سلام به همه؛ من الان تو کارخونه ذوب آهن اصفهانم. ماموریت کارى اومدم. متاسفانه اینجا به تلتکست هم دسترسى ندارم. فقط خواستم بگم یادتون هستم و منتظرم برگردم تهران تا بخونم باز مطالب باشگاه رو. به امید موفقیت همه هم اندیشان.

(حسن اکبرى، لیسانس مترجمی زبان، 29 ساله)

امید: می بینین! تو دل ماموریت کاری، کنار کوره ذوب آهن هم یاد هم اندیشانن.   

******

سلام هم اندیشان گل؛ امید! بدجور تو آمپاس شدیدم. به استاد موسیقیم علاقمند شدم؛ اما خودش نمی دونه. خیلی پسر سر به زیر و خوبیه. نمی دونم چی کار کنم؟ خواهش می کنم کمکم کنین. نزارین به بیراه برم.

(کیمیا، 20، ساله)

امید: فقط درمورد حرف دوست هم اندیشت خوب فکر کن! گفت: "وقتی می دونم که قرار نیست با کسی ازدواج کنم؛ از همون اول اجازه ورودش رو به ذهنم نمی دم" درست می گه: چون وقتی چراغی روشن بشه؛ دیگه خاموش کردنش کار آسونی نیست. اگه فکر می کنی به ازدواج ختم نمی شه باید استادت رو عوض کنی. استاد خانوم این دردسرها رو نداره. اگه احتمال ازدواج رو هم می دی که راه خودش رو داره؛ ولی راهش قطعا این نیست که هیچی معلوم و مشخص نیست، وابسته بشی. هم اندیشان دست به کار شن! به نظرتون راهش چیه؟

******

عادت کرده ام هر چه از ذهنم می گذرد بدون لحظه ای فکر کردن به زبان آورم. چه می شود اندکی فرصت دهم دیگری هم حرف بزند شاید نکته ای بگوید و مرا تغییر دهد.

(زهره، کاشان)

******

تأثیر: به نظرم تغییر، باعث رهایى یافتن از روزمرگى و همینطور ایجاد انگیزه در انسان می شه؛ چون انسان ذاتا تنوع طلبه...

(رومینا)

******

سلام؛ با کمال احترام به دوستان عزیزم و آقا احسان، من مخالفم؛ اما نمی دونم چرا امید صدای مخالفو درج نمی کنه! من می گم سلامتی نعمت است نه ثروت! ثروت آن اندیشه درستی است که در جهت آرامش و آسایش ماست...

(از بام ایران)

امید: به نظرم یکی از زیباترین تعبیرها از ثروت بود.

******

سلام؛ هیچ تغییری در مرده ها نیست؛ پس لطفا زنده باشید...

(ملیحه از تهران)

******

سلام؛ چطوری احساس بدی که نسبت به خواهر شوهرم دارم رو تغییر بدم؟ اهل غیبت کردنه! پشت سر همه بدگویی می کنه؛ اما رودررو بهشون کلی محبت می کنه. دوست دارم ازش دور باشم؛ چون از رفتارهاش متنفرم؛ اما شوهرم شدیدا مخالفه و می گه: تو نمی تونی اونو تغییر بدی؛ چون یه عمری اخلاقش این بوده. سعی کن خودتو تغییر بدی. دلت رو صاف کنی و به خاطر من از خواهرم دلخور نشی؛ اما تا حالا نتونستم.

امید: یه سورپرایز! قراره از این به بعد یه کارشناس ارشد مشاوره هم تو باشگاه راهنمامون باشه. درسته که حضورش تمام وقت نیست؛ اما خیلی خیلی موثره. خانوم مهین عوض زاده. الان هم همین جا است. ببینیم پاسخ ایشون رو به این سوال...

مهین: سلام به همه دوستان عزیز؛ خوشحالم که تو جمعتون هستم. خب! به نظر میاد که شما احساس ناراحتیتون از "رفتار" خواهر شوهرتون هست؛ نه از خودش. باید بتونید تو ذهنتون این ها رو از هم جدا کنید. درسته! صلاح نیست ارتباطتون رو با خواهر شوهرتون قطع کنید؛ ولی یادتون باشه نباید احساس نامطلوب از رفتار غلط دیگران رو تو دلمون نگه داریم؛ چون باعث خودخوری، فرسایش اعصاب و... می شه. با ظرافت و صحبت کردن درست و منصفانه می شه مطرح و مساله رو حل کرد.      

******

یک روز قشنگ

یک دل خوش

یک لب خندان

یک تن سالم

آرزوى هر روز امید برا تک تک هم اندیشا!

امید! درج کن! اینم یه جور تغییره برا خداحافظی.

(زهره، همدان)

امید: دقیقا!

تعداد پیامک های دیروز: 2105

به اشتراک بگذارید...

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]

مطالب مشابه:

  1. هم اندیشان پنجشنبه 29 اسفند 1392
  2. هم اندیشان چهارشنبه 28 اسفند 1392
  3. هم اندیشان سه شنبه 27 اسفند 1392
  4. هم اندیشان دوشنبه 26 اسفند 1392
  5. هم اندیشان یکشنبه 25 اسفند 1392
  6. هم اندیشان شنبه 24 اسفند 1392
  7. هم اندیشان پنجشنبه 22 اسفند 1392
  8. هم اندیشان چهارشنبه 21 اسفند 1392
  9. هم اندیشان سه شنبه 20 اسفند 1392