
الهی! چرا بگریم که تو را دارم و چرا نگریم که منم .
(علامه حسن زاده آملی)
پیام : سلام بر همگی . امیدوارم که حال همه تون خوب باشه ؛ اگه هم حال بعضی ها خیلی رو به راه نیست امیدوارم این چند دقیقه ای که با ما هستین یه کم بار دل تون سبک تر بشه و آروم تر بشید . آدمیم دیگه . یه روز حالمون خوبه یه وقتی هم خوب نیست . اما در هر حالی که باشیم دور هم بودن یه حس خوبی به ما منتقل می کنه . مخصوصا ما که یه جورایی به هم عادت هم کردیم . امید که از مشهد برگشت یه حرف جالبی زد . گفتش انگاری همه دوستانی که اومده بودن همایش از یه سنخ بودن!! نمی تونم خیلی دقیق معنیش کنم ولی به هر حال یه چیزی این جمع رو شکل داده دیگه . یه حس مشترک . کسی که به زور اینجا نیومده !! حلوا هم که تقسیم نمیشه. این همه هم برنامه تلویزیونی و غیر تلویزیونی هست. چرا اینجا ؟.... خیلی ها اومدن به این باشگاه و رفتن ؛خیلی ها هم اومدن و دیگه نرفتن . اونهایی که نرفتن ؛ یعنی یه فصل مشترک با هم دارن . یه چیز دیگه هم می خوام بگم . امید اینجا "کار" نمی کنه . امید داره اینجا "زندگی" میکنه . با شما می خنده ، با شما بغض میکنه و با شما فکر میکنه و همینه که رنگ و بوی دیگه ای به باشگاه داده . و حالا بعد از دوسال دور هم بودن و گپ زدن راجع به موضوعات مختلف ، جمع هم اندیشان خیلی خودمونی شده . آدم راحت حرفشو می زنه . خیلی راحت . پس خودمونی میگم : خوش آومدین .
******
سلام امید.یه دختره تو کلاسمون هست , معلوله. باهاش دوست شدم. خیلی دخترماهیه. باوجود معلولیتش داره تافل میگیره. ازمدرسه نمونه دولتی اومده. وقتی دستشو میگیرم و با هم تو حیاط قدم میزنیم واقعا لبخند خدا رو حس میکنم.
(دلسا)
******
سلام اميد و هم انديشان. ميدونم گفتين حباب بالاى سرمون بترکونيم ولى هرکارى ميکنم نمي تونم با نبودنش کنار بيام. تو رو به امام رضا کمکم کنيد. دارم ديوونه ميشم خواب و خوراک ندارم.
( م کرمى از همدان)
پیام : اختیار با خودته . مطمئنا تو اولین نفری نیستی که چنین حسی داری و آخرینش هم نخواهی بود . حداقل به این فکر کن که سرنوشت آدمهای قبلی که چنین احساسی داشتن چی شد ؟ این فکر رو هم که من با بقیه فرق می کنم رو بذار کنار . چون همه همین فکر رو می کنن . حسی که تو داری ازش حرف می زنی قبلا نبوده و بعدا هم نخواهد بود . یعنی این حباب خواهد ترکید . پس بهتره زمانی بترکه که تو رو با خودش نابود نکنه . نمی گم عشق بده ، عاطفه بده ؛ نه . دروغ بده ؛ فریب خوردن بده . انسان تشنه محبته اما این تشنگی نباید باعث بشه که "سراب" رو "آب" ببینه .
******
سلام هم اندیشای گل اندیش. الان بامامانم تو پارکیم. همینطور که کنارش نشسته بودم با محبت بغلش کردم. دستاشو بوسیدم. تو همین موقع یه پیرمرد ازکنارمون داشت رد میشد. وقتی این صحنه رو دید اومد کنارمون و این شعر خوند :یک لحظه محبت مادر در دل داشتن / بهتر از آن که صد تاج برسرداشتن. لبخندخدا روحس کردید!! من که باتمام وجود حس کردم. بچه ها قدر پدر مادراتون رو بدونید.
(فاطمه ام از کبودراهنگ)
******
بهترين تسکين براي اونهايي که شکست عشقي ميخورند اينه که، يک لحظه با خودشون فکرکنند که اگر طرف مقابلشون هم به اندازه اونها عاشقشون بود، هيچ وقت حاضر نميشد ترکشون کنه، پس يه همچين کسي اصلا ارزش فکر کردن نداره، چه برسه بخواهي براش غصه هم بخوري ياخداي نکرده به فکر خودکشي بيفتي؛ درضمن عشق اگرپاک و واقعي باشه هيچوقت شکستي نداره، اين هوسه که خودشو به دروغ عشق معرفي ميکنه و قطعا محکوم به شکسته؛ يادمونم باشه تشخيص عشق از هوس رو بايد بلد باشيم.
(يه دوست که عاشق خداست)
******
اندکی شوخی .....فکرشو بکن امید فشارش بی افته بهش آب قند بدهند آخ خدا نکنه
(یه هم اندیش بدجنس)
پیام : فکر کردی می خوره ؟ یه چیزی رو یادم رفت بگم دیروز دو تن از هم اندیشان اومدن پیش ما . البته همونطور که امید گفته بود لطف کردن و قبلش اطلاع داده بودن تا هماهنگی لازم قبلش صورت بگیره . یکی از میهمانان در عرصه موسیقی فعالیت میکرد و دوست داشت با هم اندیشانی که در تهران در کار موسیقی هستن آشنا بشه . گفتم باشه فردا در باشگاه اعلام میکنم تا اگه کسی بود اعلام آمادگی کنه . الانم گفتم ....!
******
سلام:امید تورو خدا کمکم کنید یه راهی جلوپام بزارید باورکنید الان ساعت4:46 دقیقه صبح هستش اما فکر و خیال نمیذاره بخوابم. من17سالمه، ازدواج کردم وطلاق هم گرفتم، بدجور افسرده شدم چون اونی که به خاطرش قید همه کس رو زده بودم حالا تنهام گذاشت.. اماپدر و مادرم قید منو نزدن و بهم کمک کردن . من واقعا مدیون پدر و مادرم هستم. مامان بابا به خدا دوستون دارم و به خاطرکار بدم شرمنده ام..امیدمیشه کمکم کنید میشه بگید من الان باید چیکارکنم سرم رو با چه کارهایی گرم کنم تا همه چی از یادم بره ؟راستی بچه ها قدر پدرمادرهاتون رو بدونید به حرفشون گوش بدید چون اونا واقعا واقعا صلاح شما رو میخوان
(یه هم اندیش تنها)
پیام : شاید زمان بتونه از میزان ناراحتیت کم کنه . مخصوصا اگه آینده موفقی رو برای خودت رقم بزنی . تو نمی تونی گذشته رو فراموش کنی ولی می تونی ازش پلی برای موفقیت بسازی .
******
سلام،اميد ميدوني اگه بخواي استفاده چيزي رو واسه يه خانم منع كني، راهكارش چيه؟ فقط کافیه بگي : عزيزم واسه پوستت خوب نيست! امتحان كن انقدر خوب جواب ميده.
(رضوان، همه گلن ولي گل باشگاه! از همدان)
******
سلام، امیدبه دادم برس، الان ۲۶ سالمه، ماهی بیش از پنج تا برام خواستگار میاد اما بابام بخاطر وابستگی شدیدی که بهم داره به همه جواب رد میده. حتی نمیذاره باهم حرف بزنیم و یا همدیگه رو ببینیم، وقتی هم مادرم علت کارش رو ازش میپرسه، میگه: میخوای بد بختم کنی؟ میخوای از دوریش بمیرم؟ چیکار کنم دارم دیونه میشم. آیا خودکشی کنم؟ یا تو روی پدرم وایسم؟
( جنت از قزو ین )
پیام : من نمی فهمم آخه این چه جور دوست داشتنیه ؟؟؟ اگه دوستت داره باید قاعدتا خوشبختیت رو بخواد نه اینکه به خاطر دلش تو رو بیچاره کنه.!! مگه میشه آخه ؟ ببخشید اینقد رک میگم ولی من فکر میکنم این یه جور خودخواهیه. باهاش صحبت کن . حتما . خودت نمی تونی با یه واسطه این کار رو بکن .
******
عشــق همین خنده های ساده ی توست وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا از تمام غصه هایم رها شوم.
(مهسا69 ازشهر باران هاي نقره اي)
******
سلام داش اميد و داش پيام و هم انديشان گل. من چهل وهفت سالمه. حدودا دوساله همراه شما هستم. هرازگاهي پيام دادم .از شماها خيلي چيزا يادگرفتم. ممنونتونم. حيفم اومد اين را برايتان نفرستم: زندگي نهري روان است بسوي ابديت و ماسنگها كف نهريم .ميدويم وميرويم همراه با آب همسو با موج آرام آرام؛ بي آنكه بفهميم ساييده ميشويم.
(محمد از ساوجبلاغ)
******
سهیلا خانوم شوهرمنم قلیون میکشید،ازش پرسیدم چرا قلیون میکشه؟ گفت سرگرمم میکنه! از اون روز به بعدسعی کردم بیشتر باهاش باشم و بیشتر بهش محبت کنم. شاید باورت نشه ولی الآن خودش از بوی قلیون متنفره چی برسه بخواد بکشه.... " اینو یه جا خوندم که مرد اگه احساس تنهایی و پوچی کنه برای ارضای خودش به سمت قلیون وسیگار و... میره"
(دوستدارهمگی.باران)
******
یه رابطه از اون جایی خراب میشه که تو ناراحتش کنی و یکی دیگه آرومش...! تجربه کردم که میگماااا
(لیلاتک سرنشین قایق باشگاه اون عقب صدامیرسه ای بابا انگارهمه خوابن داریم میرسیم ب جزیره گفته باشماااا)
******
سلاااام; امروز تو سایت عکسای همایشو دیدم. عجب جمعیتی اومده بود! میدونم چون من نبودم زیاد بهتون خوش نگذشته!! حالا شااااید همایشای بعدی ایشاا... تونستم بیام. ولی قول صد در صد نمیدما؟!!
(ریحانه از مشهد، یه هم اندیش دو آتیشه)
پیام : امید میگفت خیلی خوش گذشت !
******
سلام اميد از درج نشدن پيام هاييي كه ميفرستم ناراحت نيستم.و قتي خودمو به جاي شما تصور ميكنم ناراحتيم بر طرف ميشه. نميدونم چي بگم فقط ميتونم بگم خسته نباشيد. ممنون از همتون.
(مهدي لياقت از مشهد 17ساله تو همايش رديف اول بودم، پيراهن و شلوار كرم رنگ پوشيده بودم)
******
سلام،وااایییی!خطر خطر!دوستان هم اندیش حرف امیدو درمورد دیرخوابی جدی بگیرید! یه جایی خوندم در طول استراحت شبانه میزان تولید غلاف میلین(که پوشش سلول های عصبیه) در بدن افزایش پیدا میکنه و درصورت دیرخوابی یا کم خوابی این پوشش ها تخریب میشه و لازمه بدونین همین تخریب زمینه ساز بیماری ام اسه! ازما گفتن بود!
(شیوا،دختر پاییز،از سرزمین باران،گیلان)
******
روی کوله پشتیم نوشته بودم ۳۷۰. دیروز تو مدرسه یه دفعه دیدم یه پس گردنی خوردم .برگشتم دیدم یه دختره بهم گفت توهم اندیشی؟ از تعجب شاخ دراورده بودم !!!آخه خواهر من این همه خشونت چرا؟ داداش امید تو یه چیزی بهشون بگو.
(زینبم از ارومیه، مدرسه فاطمیه)
پیام : اینه نتیجه هم اندیشی آره ؟!!!! باید بزنی پس کله رفیقت ؟!!
******
سلام،امروز توحرم امام رضا نشسته بودم كه نگاه يك دختر معلول ذهني منو متوجه خودش كرد، معصوميت خاصي تو چهرش بود، رفتم كنارش نشستم و دستاشو گرفتم، گفتم: گلم اسمت چيه؟ (به سختي گفت زهرا) مامانش اومد گفت ببخشيد الان ميبرمش. گفتم نه من اومدم پيشش! مامانش خيلي خوشحال شد. گفت تو اولين نفري هستي كه دستشو گرفتي! مردم جوري به دخترم نگاه ميكنن كه انگار مريضيش واگيرداره، ازش فاصله ميگيرن، اميدخيلي شرمنده شدم و با گريه بوسيدمش.
(ندا ازمشهد)
******
سلام به همه. من تازه توسط يكى از اعضاى فعال باشگاه(حسن آقا)، عضو هم انديشان شدم. امروز شانس اين رو داشتم تا از نزديك اميد و پيام و بقيه عوامل زحمتكش باشگاه رو از نزديك ببينم. توى اون جمع باصفا جاى همتون خالى بود. انشاا... بيشتر بتونيم باهم همكارى داشته باشيم.
(احمدى از تهران- كارشناس محيط زيست و نوازنده عود و٣تار)
******
نامه خنگول به نامزدش. اینقدردلم برات تنگ شده که میخوام از دوریت گریه کنم ولی یاد قیافت که میفتم خندم میگیره .
(فرزانه ام ازیه جا همین دوروبرا)
******
هیچوقت رازت روبه کسی نگو،وقتی خودت نمی تونی حفظش کنی چطورانتظارداری کس دیگه ای برات راز نگهدار باشه.
(محمداردلان قزلسفلی18ساله ازمینودشت)
******
پیام : بسیار خوب . ممنون از همراهی تون . واقعا بعضی پیامکها به اندازه یک کتاب حرف دارن . خیلی ممنون از این همه پیامهای مفید . روزگار خوبی داشته باشین . خداحافظ
مطالب مشابه:
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
