
امید: سلام به همه دوستان من؛ می گم بخش هم اندیشان نخبه و دانشگاهی و هنرمند و... هم به روز شده ها! یه سری بزنید بد نیست! برین ببینین چه خببببره! به تدریج نوبت بقیه اسامی هم که ارسال کردین می شه؛ ولی اگه بعد از یکی دو ماه نشد؛ حتما دوباره ارسال کنین.
******
سلام امید؛ وقتی امشب دختر همسایمون اومد تا کتاباشو جلد بگیرم اون الگوی ذهنی رو که یکی از نعمت های خداوند اینه که مردم بهت نیاز داشته باشن رو تو ذهنم آوردم و کمکش کردم. واقعا لبخند خدا رو حس کردم.
(زینب از گناوه)
******
الهی! نرگس جون از ته دلم آرزو می کنم پدرت حالش بهتر شه. به تو هم تبریک می گم به خاطر حس کردن لبخند خدا. آخه هر کی این لیاقت رو نداره که نوکری پدر و مادرشو بکنه. خوش به حالت. موفق و هم اندیش باشین.
(محبوبه از مشهد مقدس، ساعت 11 شب)
امید: بابا! اینقدر با گفتن این ساعت های آخر شب رو اعصاب من راه نرین! مگه بارها تو باشگاه نگفتیم که خیلی از مشکلات و بیماری های مردم امروز به خاطر دیر خوابیه؟ مگه نگفتیم از زمان حضرت آدم تا همین چند سال پیش که لامپ و تلویزیون اختراع شد غاااالب مردم سر شب می خوابیدن؛ ولی الان غاااالب مردم...
******
آهااااای تویی که می گی: با یه نگاه به چشمای طرف عاشقش شدم..! تا حالا تو چشمای مادرت، نگاه کردی تا معنی عشقو بفهمی؟
(الی از اراک)
******
سلام؛ پیامکای روز دوشنبه که همه اش راهکار بود. مگه قرار نشد باشگاه جوری باشه که همه با هر نوع سلیقه ای اونو بپسندن. امید! یواش یواش حافظه ات داره مثل حافظه ماهی می شه ها.
(فاطمه)
امید: تقصیر خودتونه که این همه راهکار خوب دادین. تازه خیلی هاش رو با غصه حذف کردم. چاره ای نداشتم. مشکلی هم بود که واقعا این روزها خیلی اتفاق می افته و می تونست به درد خیلی ها بخوره. به هر صورت منو ببخشید. جبران می کنم.
******
سلام؛ آقا! من اومدم اس دادم و گفتم تعداد پیامک هارو هر روز بنویسید. تا قبل از اینکه من اینو بگم می نوشتنا؛ ولی از وقتی اینطور گفتم دیگه یادشون رفت. امید! من حرفمو پس می گیرم داداش. شما نمی خواد تعداد پیامک ها رو بدرجی.
(فاطمه)
امید: آخییییش! تعداد پیامک های روز دوشنبه: 3055
******
سلام؛ من 2 ساله هم اندیشم و تو بحثاتون شرکت می کنم. می خواستم بگم من یه مشکلی دارم؛ اما هرچی نذر می کنم و دعا مشکلم حل نمی شه. تو بگو چکار کنم؟
(یکتا، 19 ساله، مامان حسین از اراک)
امید: ببین! ما باید قواعد این دنیا رو بپذیریم. یکیش اینه که قرار نیست برای هر حاجتی نذر کردیم حتما حتما به اون شکلی که ما دوست داریم برآورده بشه. ممکنه اون نذر و دعا تاثیر بذاره و خدا هم مصلحت بدونه و خیلی زود به اون شکلی که دوست داریم برآورده بشه؛ یا با "گذررررر زمان" همونطور که دوست داریم برآورده بشه. ممکن هم هست خیلی زود به شکل دیگه ای برآورده بشه و یا با گذرررر زمان به شکل دیگه ای. ممکن هم هست اجر و ثوابش برای اون دنیا برامون بمونه. به هر حال خداوند با علمی که به همه چیز داره دلیل همه این کارها رو می دونه و متاسفانه ما نمی دونیم و بی تابی می کنیم. البته خیلی وقت ها هم ممکنه اتفاقاتی بیافته که دیر یا زود متوجه دلیلش بشیم. به هر حال، خدا حساب و کتابش بی نهایت دقیقه و هیچ وقت اجازه نمی ده عمل بنده اش بی اجر و قرب بمونه.
******
به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم. سلام؛ امید! عکس هاى همایش مشهد رو کى می ذارى تو سایت؟
(مریم)
امید: گذاشتیم. نشونی سایت و ایمیل باشگاه (رایانامه) هم که هر روز آخر پیامک ها درج می شه. راستی! اگه کسی خودش عکسی گرفته حتما به ایمیلمون ارسال کنه.
******
سلام امید؛ من 1 سال و 6 ماهه که همه مطالب هم اندیشان رو هر هفته دنبال می کنم. به جرات می گم متحولم کرده. قابل توجه کسایی که همیشه از دست خودشون و همه دنیا شاکی هستند. من کیمیا رحمتی هستم کسی که فوق العاده از چیزایی که داره راضیه و همین هم باعث شده کیمیا لبخند خدا رو حس کنه. به خدا ما نه گوشی و نه ماشین مدل بالا و نه خونه و... هیچی از اینا رو نداریم؛ اما عشق و تن سالم باعث شده با اعتماد به نفس و زیبا زندگی کنم. بچه کرد ایلامم و پرسپولیسی 2 آتیشه و فوتسالیستم.
امید: کیمیا خانوم! شر به پا می شه ها! کم، استقلالی دوآتیشه تو باشگاه نداریم!
******
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم. چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم و چه ارزان به اخمی می فروشیم لذت با هم بودن را. چه زود دیر می شود و نمی دانیم که فردا می آید و شاید ما نباشیم.
(سکینه کریمی، 25 ساله، شهرستان نورآباد ممسنی، لیسانس کامپیوتر از دانشگاه دولتی جهرم)
******
سلام به هم اندیشان. با اینکه دانشجوی روانشناسی هستم؛ ولی همه اش به این فکر می کنم ما که آخرش می میریم پس چرا باید اینقدر زحمت بکشیم یا درس بخونیم. شاید همین الان مردیم. پس واسه چی باید تلاش کنیم؟ دارم دیوونه می شم.
امید: نمی دونم دقیقا منظورت از زحمت چه چیزاییه؟ ولی از اونجایی که گفتی: "شاید همین الان مردیم" احتمالا منظورت همه ی اون چیزهایی هستش که می شه اسمش رو پیشرفت گذاشت؛ حتی کسب آگاهی های تازه. واقعیتش اینه که انسان اگه تو زندگیش دنبال پیشرفت نباشه و ازطرفی هم چون قراره دیر یا زود بمیره هر روز با کسب آگاهی های تازه زندگیش رو بهتر نکنه، احساس پوچی بهش دست می ده و باید تمام روزهایی رو که زنده است با همین احساس بگذرونه. ماجرای ابوریحان بیرونی یادته؟ تو بستر بیماری هم سوال می پرسید و دنبال کسب آگاهی بود. وقتی دیگران تعجب کردن گفت: "بدانم و بمیرم بهتره یا ندانم و..." فکر نکنید که این کارش بیهوده بود. من به خوبی می تونم حس کنم که این کارش باعث شد با چه حس خوبی از دنیا بره. نکته دیگه اینکه: خوب زندگی کردن و پیشرفت تو زندگی، باعث کسب اعتبار و سربلندی فرد و خانواده اش تو جامعه هم می شه که ارزش وصف ناپذیری داره. ضمن اینکه این پیشرفت ها اگه در راه رضای خدا باشه همه اش توشه ای هستش برای آخرتمون.
******
امید! شمایی که می گی دیرخوابی بده، ضرر داره؛ پس تکلیف مایی که ساعت ۱۱ یادمون می افته که فردا امتحان یا پرسش داریم چیه؟
(زینب، راستی! هم اندیشان! خیلی دوستون دارم)
امید: می دونین؟! واقعیتش اینه که امروزه به موقع خوابیدن، دیگه برا خیلی ها اولویت نداره و مهم نیست. دلایل مختلفی هم داره که یکیش جدی نگرفتن عواقبشه. وقتی هم چیزی برا آدم اولویت نداشته باشه و مهم نباشه...
******
برادر منم 4 ساله اسیر اشتباهش شده و براى اینکه خودش و اشتباهش رو توجیه کنه حاضر به ترک زندگى بی حاصلش با زنش نیست. 24 سالشه؛ ولى اونقدر سختى کشیده که 15 سال پیرتر شده؛ حتى تو روى مادرم ایستاد و بى احترامى کرد. براش دعا کنین.
امید: بی زحمت حالا که قراره هم اندیشان دعا کنن یه دعا هم برای همه هم اندیشانی کنیم که به خاطر مشکلات مختلف، التماس دعا دارن.
******
سلام به همگی؛ امید! چرا دیگه از مشاعره و زنگ تفریح خبری نیست؟ البته بیشتر لطیفه ها تکراری یا بی مزه اس و نمی شه به باشگاه فرستاد. لطفا به هم اندیشان خلاق بگو از این پیام های با خلاقیت خودشون بفرستن. من که انگار استعداد ندارم. خیلی به مخم فشار آوردم؛ ولی نتونستم. با تشکر
(زهرا، 18 ساله از کرج)
امید: آهان! یکی پیدا کردم.
******
سلام؛ اینم زنگ تفریح از نوع اصطلاحات انگلیسی:
East or west, Home is best
هیچ جا خونه ی خود آدم نمی شه.
Knowledge is power
توانا بود هرکه دانا بود.
(زهرا 20 ساله از تبریز محله ائل گؤلی)
******
سلام امید خان! این چه وضعشه؟ روز دوشنبه کل صفحات هم اندیشان شده بود راهکار. یعنی چی؟ مگه هم اندیشان فقط واسه یه نفره؟ اینجوری حق بقیه دوستان ضایع می شه.
(حمید رضائیان از ایلام، شهرستان دهلران، عاشق طبیعت و خدای خود)
امید: بابا! اینقدر ما رو نزنید. توضیح دادم که... بازم ببخشید!
******
سلام هم اندیشان و امید... کمکم کنید. الان یک ماه و نیم هست که زندگیمون شده جهنم. هر روز دعوا و قهر. بیچاره دختر کوچولوم. آخه شوهرم سیگار می کشه. هر کارى بگین کردم. منطقى حرف زدم. محبت کردم. دعوا کردم. انگار نه انگار. کنار نمی ذاره... می خام برم خونه مادرم.
(سهیلا)
امید: بابا! آدم برا یه همچین مساله ای که زندگیش رو از هم نمی پاشونه. اونم با یه بچه. یادتونه گفتم تو یه مجله ای یه روانشناس به این خانوم ها پیشنهاد کرده بود که با دوستی (البته نه دوستی همراه با نفرت و عصبانیت) با همسرشون همراه بشن و ازطرفی هم بتدررررریج با ظرافت بهش بفهمونن که این کارش داره همسفر و همراه زندگیش رو رنج می ده. می گفت: تو این دوران برای نشون دادن همراهیشون، حتی بهش اجازه بدن از سیگار کشیدن لذت ببره.
******
امید! خواستم ازت تشکر کنم و بگم به تو افتخار میکنم؛ چون تو تنها کسی هستی که هیچ وقت منو از سر کار گذاشتن خودت نا امید نمی کنی!
(صغری بامزد از گیلان)
امید: اینقدر ما رو شرمنده نکنین! با این همه شرمندگی اصلا دیگه تاب موندن برام نمونده؛ پس فعلا خداحافظ
مطالب مشابه:
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
