هم اندیشان دوشنبه 18 شهریور 1392

سلام؛ امشب اولین شبیه که ب عقربه های ساعت زل زدم تا خوابم ببره.  شبای قبل چشمم ب صفحه مانیتور گوشیم بود تا پیام بده و ب دقیقه نکشیده جواب بدم؛ اما امروز بعد 1 سال و 1 ماه و 1 هفته، بعد همه ی دوست داشتن ها و ابراز علاقه ها و اس ام اس بازی ها و رفتن و اومدنا و با خانواده و اطرافیان جنگیدن، همه چی تموم شده.... ب آسونی. هم گذشت هم گذشتم. واسه اون دختر قحط نیست؛ اما من دیگه ن اعتماد دارم، ن رو، ن آبرو. خوش باشید.

(نیلوفر)

امید: سلام دوستای خوبم! راستش! امروز داشتم مطالب همین دو روزی که بحثمون شروع شده رو مرور می کردم و دسته بندی. دیدم واقعا چه قدر نکته گفته شده. مثلا درباره اینکه "چرا شکست عشقی پیش می یاد؟" گفتیم:

- چون بعضی عشق ها یکطرفه است و معلومه که عشق یکطرفه حاصلی نداره.

- چون اولش اونقدر داغیم که فکر نظر خانواده نیستیم و حتی اونا رو در جریان نمی ذاریم؛ ولی بعد که مساله مطرح و جدی می شه با مخالفت شدید اونا روبرو می شیم.

- چون عشق نیست، هوسه.

- چون عشق کورکورانه است که باعث می شه خیلی چیزها رو اولش نبینیم و اگر هم می بینیم با خودمون بگیم درستش می کنم.

- چون قبل از شناخت دقیق و سنجش "امکان" این پیوند، روابط عاطفی به وجود می یاد و ناشیانه عواطف زیادی هم خرج می شه که هر چه بیشتر باشه شدت ضربه روحی هم بیشتره.

خب! به نظرتون تو این زمینه، ناگفته ای هم مونده؟ اگه مونده اول پیامکتون بنویسین: "دلیل"  

******

س ها و پا؛ عوارض جانبى بعد از یک شکست عشقى: در آوردن گوشى از حالت سایلنت. نبردن گوشى ب دستشویى و حمام. برداشتن رمز صندوق ورودى پیامک. پاک کردن آثار جرم. زندگى و خواب راحت. آرامش همراه با گریه شبانه...!

(معصومه)

******

سلام؛ امید! من تا حالا با هیچ دختری رابطه نداشتم؛ ولی می خوام تجربه کنم. چرا؟ چون به محبت احتیاج دارم. وقتی پدر و مادرم بهم محبت نمی کنن چی کار کنم؟ باهاشون حرف زدم ولی...

(کمیل، تهران)

امید: یه دلیل دیگه هم پیدا شد. کمبود محبت! درسته! تو این دو سال، من تو پیامک ها زیاااااد دیدم که به خاطر کمبود محبت، وارد دوستی هایی شدن که باعث شده یه دونه مشکلی که داشتن بشه چند تا. کمیل جان! حتما برای اینکه مشکلت با پدر و مادرت حل بشه راهی وجود داره. من با تمام وجودم اعتقاد دارم که غالب اوقات "کار، نشد نداره"؛ مشکل اینه که یا دنبال راهش نیستیم؛ یا هستیم و نمی تونیم پیداش کنیم. باید بتونی پیداش کنی! باید!

******

سلام؛ امید خان! بحث این هفته عالیه؛ ولی ما که شکست عشقی نخوردیم چی؟ چیکار کنیم؟ بریم شکست بدیم یا شکست بخوریم؟!!!

(یه هم اندیش)

امید: هیچ کدومش! به خودت و دیگران رحم کن! رححححم! به جاش بشین از این همه تجربه استفاده کن. جای دیگه ای گیرت نمی یادا! 

******

سلام؛ دیشب مهمون داشتیم. بعد از رفتن مهمونا مامانم خسته بود و خوابید. منم می خواستم برم بخوابم که دیدم ظرفای شام خیلیه. تا 3 شب ظرفا رو شستم و بعد خوابیدم. زمانی که سرم رو بالش بود لبخند خدا رو حس کردم و با آرامش خوابیدم! خیلی خیلی شما رو دوست دارم. خیلی تو زندگیم تأثیر گذاشتین؛ چون همیشه منفی فکر می کردم. با این که نامادریمه اما شما باعث شدیدن که نظرم نسبت بهش عوض بشه.

(مریم، 20 ساله از گیلان)

******

سلام اینم یه زنگ تفریح دیگه: خنگول میره یه جا دزدی. بعد هیچی پیدا نمی کنه ببره. صاحب خونه رو بیدار می کنه و می گه: ما که رفتیم؛ ولی این وضع زندگی کردن نیست. هه! هه! هه! بخندین دیگه!

(تنها فرشته باشگاه از ساوه)

******

سلام؛ من قراره شکست عشقی بخورم. داره ازدواج می کنه. لطفا کمکم کنید. چی کار کنم؟ دارم دیوونه می شم.

(زهرا، ۱۸ ساله از اراک)

امید: دوستمون چی گفت؟ گفت: "وقتی که داشت می رفت التماسش نکردم که بمونه؛ چون اگر می خواست بمونه هیچ وقت نمی رفت." البته مواقعی هم پیش می یاد که طرف، می خواد بمونه؛ ولی مجبوره بره؛ چون تازه که چشماش رو باز کرده با واقعیت هایی روبرو شده که اجازه موندن بهش نمی ده؛ واقعیت هایی مثل مخالفت جدی و اصولی خانواده (گفتم اصولی؛ چون خانواده ها "گاهی" بی دلیل و به خاطر نداشتن شناخت از طرف مقابل، مخالفت می کنن)؛ واقعیتهایی مثل جور نبودن شرایط طرف مقابل با ملاک و معیارهایی که همیشه تو ذهنش بوده و... در اون صورت هم بازم نمی شه کاری کرد. اونایی که به زور سعی می کنن این مشکلات رو حل کنن، نمی گم همیشه؛ چون استثناء وجود داره؛ ولی "غاااالبا" نتیجه خوبی نمی گیرن.

******

سلام دوستان هم اندیش؛ منم مثل خیلیای دیگه شکست خوردم؛ ولی واقعا نمی تونم فراموشش کنم. همیشه و هر ساعت به گذشتم فکر می کنم. می ترسم دیگه نتونم بهش فکر نکنم. می ترسم اگه ازدواج هم بکنم بازم بهش فکر کنم و با اینکار به همسر آیندم خیانت کنم. کمکم کنید...

امید: یه خطر خیلی بزرگ همینه! من تو پیامک ها دیدم کسی رو پانزده سال از ازدواجش گذشته؛ ولی هنوز... می دونین! دلیلش هم اینه که چون بهش نرسیده و باهاش "زیر یه سقف" نرفته (زیر یه سقف رو تو گیومه گذاشتم تا تاکید کنم که واقعا آدما اونجا خود واقعیشون معلوم می شه، نه قبل از اون) فکر می کنه که چه موجود خارق العاده ای رو از دست داده. با قدرت هم اندیشیمون بیشتر درباره راه های رهایی از این مشکل، صحبت خواهیم کرد. 

******

ه ه هوووم. بوی کیک تمام خونه رو خوشمزه کرده. وقتی رفتم و دیدم کیک این هواااا پف کرده منم از پف اون دهنم کف کرد. وقتی دونه های هویج زیر دندونم احساس می شد احساسمو مدیون فک و فامیل امید بودم. حیف! حیف! که مامان از خواب بیدارم کرد وگرنه قسمت بعدشم می گفتم. آقا مسابقه 4321 رو دیدم رفتم تو داستان گویی خلاق. بله ما یه همچین هم اندیش جوگیری هستیم!

(فدایی، دانشجو، دختر)

******

سلام؛ شما می گین بعد از شکست عشقی باید هر چیزی ک ما رو یاد عشق از دست رفتمون می ندازه از بین ببریم؛ پس مایی ک طرف فامیل نزدیکمونه و زیاد می بینیمش و با هر بار دیدن داغمون تازه می شه باید چی کار کنیم؟

(نرگس)

امید: آره دیگه اینم یه مشکله! ببینین! این یه بخش کاره. مهمترین قسمتش پشتوانه های فکریه که باید برای رهایی از این مساله تو ذهنمون ایجاد کنیم که قطعا با پیگیری مطالب هم اندیشان میسر می شه.

******

امید جان! دلبندم! اون تابه است نه تاوه!!

امید: چه می شه کرد؟ با اون سرعتی که ما کار می کنیم اگه اینجور سوتی ها داده نشه عجیبه!

******

سلام امید؛ بعد 4 سال تو روم گفت من یکی دیگه رو دوست دارم. خورد شدم. خودکشی کردم؛ ولی نمردم. خوشحالم که الان زنده ام. با پیامک آبجی سحر به خودم اومدم. دیگه می خوام ولش کنم. مرسی آبجی سحر!

(فاطمه، 18 ساله از تهران)

******

سلام؛ پیشگیری: قبل از اینکه به کسی دل ببندید و وابسته اش شوید با خودتان سبک و سنگین کنید، در کنار کوه احساس زودگذر جوانی فقط کمی، شاید اندازه کاهی منطقی فکر کنید...

(اعظم، ۶۸)

******

سلام امید! گفتی اسم فامیل یاد یه خاطره افتادم. یه شب که با بروبچ داشتیم اسم فامیل بازی می کردیم از "ی" گفتیم. حالا من که تو غذا و میوه مونده بودم نوشتم یه پرس کوبیده و یه کیلو موز؛ ولی نمی دونم چرا قبول نکردن. بازی بلد نبودن که!

(مریم، 23 ساله از پاکدشت)

امید: راستش ما چند تا چیز جدید هم به اسم فامیل اضافه کردیم که کلی باعث جذابیت بیشترش شده. پوشاک؛ برند (مارک های محصولات مختلف؛ البته ماشین رو حذف کردیم چون تو برند می گنجه)؛ اعضای بدن؛ اسم معنی (چیزهایی که لمس کردنی نیستن؛ مثل بی خیالی با حرف "ب") شما هم می تونین چیزهای جدید دیگه ای بهش اضافه کنین. ما به اصرار یکی یه بار "بیماری" رو هم اضافه کردیم. بیماری هایی مثل ترک پا؛ لنگ درد و... از توش دراومد.

******

انتقاد: سلام به آقا امید و همه ی دوستان؛ می خواستم بگم آقا امید! چرا هی می گین عاشق شدن و عاشقی جرمه یا که بعضی از دختر خانوما می گن پسرا نامردن!؟ دختری که می خواد عاشق پسری بشه که خودشو مثل دختر کرده همون بهتر که شکست عاطفی بخوره. اینو به دختر خانومای بانجابت می گم: اگه می خواین پسر زندگی تون رو پیدا کنید، ببینید چقدر به عقاید و عرف جامعه پایبنده. همین آقا امید!

(میلاد مرادی بهروز، گل فروشی از شهرک مدنی همدان)

امید: آقا میلاد! تو کار گل و بلبل هم که هستی؟ خوش به حالت! چون مثل من هر روز کلی آدم برداشت اشتباه از حرفات نمی کنن و بهت گیر نمی دن. منظورم شما نیستیا! اصلا! ولی واقعا ما کی گفتیم عاشقی جرمه! هان! کی؟ اتفاقا ما می خوایم ببینیم عشق اصولی و سالم و درست و پیمون چیه؟ مهارت های عاشقی چیه؟ تا چنین مشکلاتی به وجود نیاد. خب! به ته خط رسیدیم. به اتفاق آقا میلاد از همتون خداحافظی می کنم. راستی! آمار پیامک ها رو هم داشته باشین...      

تعداد پیامک های دیروز: 5214