امید: سلاااااام؛
دیروز دوستمون عجب کتابی در رابطه با بحثمون معرفی کرد؛ البته بیشتر، اسمش برام خیلی
جالب بود و ذهنم رو مشغول کرد؛ چون از محتواش خبر ندارم. "نیم کیلو باش، خودت
باش" ****** سلام به همگى؛ آقا امید! بعد خوندن حرفات
خیلى فکر کردم. خداییش به نکته خوبى اشاره کردى. اینکه: چرا عروس خانوما باید از صبح
برن آرایشگاه و عصر، خسته و کوفته تازه بیان عروسى خودشون! فقط می شه بگید پس این عروسا
چی کار کنن؟ لطفا جواب بدید ضروریه؟ (فرشته و ایوب، زوجی که نمی خوان عروسیشون مثل
بقیه باشه) امید: خب! اول از
همه که ایشاالله خوشبخت شین. بعد هم: این خیلی خوبه که تصمیم گرفتین مراسم
عروسیتون رو با فکر برگزار کنین؛ ولی یه نکته خیلی مهم وجود داره و اون اینه که
باید حواستون باشه و بدونید کجاها باید متفاوت باشید. بی جهت اسباب مخالفت پدر و
مادر و بقیه رو فراهم نکنید و عروسیتون با کلی حرف و حدیث همراه نباشه که اون هم
باعث می شه هم زیباترین روز زندگیتون پر از حاشیه باشه و هم تا مدت ها درگیر
پیامدهاش باشین. یادتون هم باشه که انجام بعضی کارهای متفاوت نیاز به مقدمه چینی
داره و باید کم کم ذهن بقیه رو آماده کرد تا دلخوری و یا مقاومت پیش نیاد. و اما
در مورد آرایش عروس خانوم. من خودم واقعا دوست دارم دخترم رو اونقدر آگاه کنم که
حاضر نباشه ساعات زیادی از بهترین روز زندگیش رو تو آرایشگاه بگذرونه. ترجیح بده
آرایش ساده تری داشته باشه. درضمن؛ این اصل مهم جهانی یادتون نره که: "زیباترین
زیبایی ها، سادگی است." گاهی یه لباس و آرایش ساده می تونه متفاوت و زیباترین
باشه. ****** سلام؛ نمونه: مثل مامان من در خریدن جهیزیه؛
چون همه فلان وسیله رو می خرن مام باید بخریم ولی از وقتی هم اندیش شدم از افراطش جلوگیری
می کنم. (نسرینم) امید: خدا خیرت
بده. من که بنده خدا هستم وقتی اینقدر از حرفات خوشحال شدم ببین خدا دیگه چقدر
خوشحاله. ****** سلام؛ آقا امید! می دونم سوالم به بحث ربطی
نداره؛ اما ذهنمو مشغول کرده. آیا جز با درس خوندن در دانشگاه دولتی می شه موفق شد
و کار پیدا کرد؟ مثلا دانشگاه علمی - کاربردی. (کبری از ورامین) امید: اصلا بحث ما
همینه: همیشه با خودمون بگیم: "راه دیگه ای هم وجود داره؟" و خلاصه، راه
های دیگه رو هم بررسی کنیم تا با توجه به شرایطمون، بهترین رو انتخاب کنیم. آبجی!
اگه مشکل مالی برای هزینه اش نداشته باشی شاید بهتر از دانشگاه دولتی بتونه زمینه
کار و موفقیتت رو فراهم کنه به شرطی که با توجه به تنوعی که رشته هاش داره، رشته
خوبی که متناسب با استعدادهات هست رو انتخاب کنی و برای موفقیت، تلاش کنی. ****** نمونه: ازدواج با آقا پسر سرباز و بی
کار که اکثرا هم عاقبت خوشی ندارن تو جامعه زیاد می بینیم؛ ولی انگار نه انگار. امیدوارم
خدا چشم و گوش همه رو حداقل در این مورد باز کنه. (یه مادر نگران 29 ساله از تبریز) ****** سلام؛ می دونم حرفم هیچ ربطى به بحث نداره؛
خانم زهرا از تبریز شما می گید مامان من هیچ تفاوتى با یه مامان بی سواد نداره.
مامانم بى سواده؛ اما با بی سوادیش خیلى چیزها یادم داده؛ پس دلیل نمیشه هر کى بی
سواده هیچى نمی دونه. (یه دوست) ****** سلام هم اندیشان و امید؛ نمونه این تاثیرپذیری
خود من؛ چون دوستام کلاسای کنکور شرکت کردن منم الکی شرکت کردم. درس که نمی خونم هیچ،
تازه تو شهریه اش هم موندم... (سمانه پشیمون، چند وقت دیگه بزرگ می شم، 18
ساله) ****** سلام امید؛ چرا اینقدر خودتو آزار می دی.
از حرفات کاملا مشخصه راجع به موضوع این هفته مصادیق زیادی تو ذهنته که هنوز بحث به
اونجا نرسیده. من توجیه نیستم درمورد موضوع هفته یکم ملموستر بحث رو بشکاف ببینیم چی
می خوای بگی. فکرامون یک جهت شه. (فهیمه، متولد 68) امید: گل گفتی!
درباره این موضوع که به نظر من یکی از مهمترین موضوعات باشگاهه تو دلم دریای حرفه؛
ولی چیکار کنم که به پرحرفی متهم می شم؛ اما این رو می دونم که هفته دیگه هم بحث
ادامه داره. ****** سلام آقا امید و هم اندیشان؛ اندکى تأمل...
نمى توانم فرمول موفقیت را براى شما بیان کنم؛ اما اگر فرمول شکست را مى خواهید آن
است که بکوشید همه را راضى نگه دارید! (احسان...) ****** سلام؛ من تا جایی که تونستم همیشه خودم
بودم. همیشه سعی کردم دیگران ازم تاثیر بپذیرن تا اینکه من کورکورانه ازشون تاثیر
بگیرم. (محمد علی، 71) امید: داداش!
نگفتی چند کیلویی؟ ****** سلام به تموم خوب اندیشان؛ یه بداندیشم. کمکم کنید. بهم بگید
چه باید
کرد؟! من و
نامزدم همو واقعا می خواستیم خیلی دوسش دارم. دنیامه؛ اما قبل از اون، دوستای پسر
داشتم؛ یعنی این دوستیا ازطرف همکلاسیام بود. هر کدومشون یکی رو داشتن و یه جورایی
بد نمی دونستن. خونوادم که می دونستن حتی یه بار بهم چیزی نگفتن. نمی دونم شاید
چون یکی یدونشون بودم. بعد از محرمیت با نامزدم سعی کردم فراموششون کنم؛ اما اونا دست
بردار نبودن تا اینکه نامزدم فهمید و از اون موقع انگار اصلا من براش مهم نیستم. جواب
تلفنمو هم نمی ده. چی کار کنم؟ موندم! (نگار از همینجا) ****** یه سلام گرم به امید و گل اندیشان عزیز؛
دوستان! حرفاتون خیلی خیلی جالب و آموزنده است. داداشم که به تلتکست اصلا اهمیت نمی
ده یه روز براش هم اندیشان رو خوندم خوشش اومد حالا از طرف دارهای خفن هم اندیشانه. (نازنین از یه جایی) ****** سلام؛ نمونه: امید تو روستاى ما پسراى بیست
و هفت هشت ساله با دختراى 14-15 ساله ازدواج
می کنن. اگه ازشون بپرسى چرا؟ می گن: دیگه همه دنبال دختراى کم سن و سالن. از دخترا
هم دلیلشو بپرسى می گن: همه دوستام نامزد شدن! به نظرم این بدترین مدل تاثیرى پذیریه! (زهرام) ****** سلام به همه؛ امید! این روزا همه چیز
از مدل مو و کفش و لباس گرفته تا مدل گوشی و ماشین و وسایل خونه و... تقلیدین و
نیازی به نمونه نیست. دوستان! غیر از اینه؟ نظر بدین لطفا. (نسترن) ****** سلام به همگی؛ گوش دادن موسیقی در
خودرو و بیشتر عمل های زیبایی، رفتارهای تقلیدیه که خیلی از ما انجام می دیم.
جالبه بدونین ایران رتبه اول رو در این جراحی ها داره... (عارفه) ****** سلام هم اندیشان؛ من امروز آجیم داشت مطالبتونو
می خوند. منم نشستم خوندم. خیلى خیلى خوشم اومد و از این به بعد به جمع هم اندیشان
پیوستم. (سانى، 22 ساله، اهواز) ****** سلام دوستای گل؛ امید می شه یه راهنمایی
کنی منظورتون از تاثیرپذیری از اجتماع اون کارایی هستن که ناخودآگاه از روی دیگران
انجام می دیم یا این ک چون می بینیم همه جا عرفه انجام می دیم؟ یا اصلا ولش کن فکر
کنم هر دو درست باشن؟؟؟؟ امید: تاثیرپذیری
از اجتماع شکل های مختلف داره؛ ولی اون چیزی که الان بیشتر مد نظر ما هستش مواقعیه
که ما بدون اینکه فکر کنیم، کاری رو می کنیم که دیگران دارن انجامش می دن. درواقع
چون انجامش تو جامعه عادی شده ما دیگه زحمت فکر کردن درباره درست و نادرست بودنش
رو به خودمون نمی دیم. مثلا همین عادی شدن مصرف شکر و محصولاتی که با اون درست می
شن. با اینکه شکر، "سم سفید" نامیده شده؛ ولی چون همه خیلی راحت دارن به
وفور ازش استفاده می کنن؛ انگار اشکالی نداره و ما هم می تونیم استفاده کنیم. ای
کاش اون چیزهایی که چند وقت پیش درباره شکر خوندم رو شماها هم خونده بودید.
واقعیتش اینه که من جلو مهمونامون هیچ وقت شیرینی و به ویژه شکلاتی که بیرون تهیه
می شه نمی ذارم. بهشون هم می گم: چون مهمون حبیب خدا است من هیچ وقت حاضر نمی شم
جلوش چیزی رو بذارم که می دونم برای سلامتش ضرر داره. این متفاوت فکر کردن براشون
خیلی جالبه؛ البته خودمون با خرما و شیره و عسل و اینجور مواد شیرین طبیعی، گاهی
یه جور شیرینی هایی درست می کنیم و برا مهمون ها هم می یاریم. ****** سلام به امید و پیام و هم اندیشان؛ موضوع
بحثتون واقعا آدمو از جلد نادونی درمیاره؛ ولی من به کمک نیاز دارم. خواهشا جوابمو
بدین! من یه پسری رو دوس دارم. اونم خیلی دوسم داره. قرار شد با هم نامزد کنیم. خیلییی
منو دوست داشت؛ ولی الان دیگه جوابمو نمیده. می گه دوستت دارم؛ ولی واسه ازدواج نه!
منم سختمه ازش جدا شم. چی کار کنم؟ ازتون خواهش می کنم کمکم کنین وگرنه کارم به تیمارستان
می رسه. دارم دیوونه می شم. ****** سلام؛ به یک نفر گفتن: با مادر جمله
بساز، گفت: من با مادر جمله نمی سازم دنیامو می سازم! (زهرا سنگین قصر از مشهد، روستاى برج آباد،
دانشجوى رشته کامپیوتر) ****** سلام؛ اگه می شه بگین که لوازم آرایش در
گذشته های خیلی دور از چه موادی (که بی ضرر بودن) درست می شدن تا خانوما توی خونه از
اونا استفاده کنن. مثلا من توی خونه به جای مداد چشم که خیلی مضره از سرمه طبیعی که
مادرم درست می کنه استفاده می کنم.... ****** سلام امید و هم اندیشان! داشتم به سوال
این هفته فک می کردم. خودم چیزی به ذهنم نرسید که کدوم کار رو از روی چشم و هم چشمی
می کنم. از بابام پرسیدم گفت: طرز پوششت کورکورانس و انتخاب خودت نیست. گفت: اولین
قدم واسه کنار گذاشتن این کار اینه که به هوای نفست گوش ندی و اون کار درست رو
انجام بدی. یکی دیگشم اعتماد به انتخاب خودته. سعی کن واسه خودت خودت تصمیم بگیری
نه بقیه... وای دستم درد گرفت!! (سنا، زریبار) ****** سلام تو شهر ما یه روسری فروشی هست که خیلی
شلوغ می شه. مخصوصا دم عید که قیامتی می شه. باورتون نمی شه ساعت ها صف می ایستن تا
نوبتشون بشه؛ درصورتیکه هم گرونن هم بد برخورد می کنن. (زهرام، 27 ساله از قائمشهر( ****** نمونه: مثلا چون همه یخچالشون رو ساید باى
ساید
می گیرن ما هم همین کارو می کنیم؛ درحالیکه حتى به اندازه اینکه
یه قابلمه توش بذاریم هم جا نداره! من که واسه جهیزیه ام نمی گیرم. مردم هم هر چى می
خوان بگن! (حانیه از خاوه قم) ****** سلام؛ از دیگران درس بگیر، عمر ما کفاف
نمی دهد همه چیز را تجربه کنیم. اینو یکی از هم اندیشان گفته بود. من وقتی می بینم
دوستی با جنس مخالف عاقبت خوبی نداره این کارو نمی کنم. وقتی می بینم آرایش زننده فقط
توجه هر کس و ناکس رو به خودش جلب می کنه آرایش نمی کنم؛ فقط درس می گیرم. (میترا، ۶۸، کرمانشاه) ****** سسسلااااام؛ حالتون خوبه؟ داداش امید
قراره شما تو نمایشگاه کتاب چی کار کنید؟ از یازدهم تا آخرین روز نمایشگاه شما همش
تو نمایشگاه حضور دارین؟ (زهره) امید: غرفه هم
اندیشان قطعی شده و قراره امید و احتمالا روح پیام هم تو اون غرفه حضور داشته باشن
تا رودررو درباره مسائل و موضوعات باشگاه هم اندیشان باهاشون صحبت کنید؛ فقط این
که چه ساعت و روزهایی، فردا بهتون می گم. تعداد پیامک های دیروز: 2584
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
