هم اندیشان چهارشنبه 15 بهمن ماه 1393

سلام امید؛ خواستم به جاریم هم اندیشان رو معرفی کنم. کلی چیز گفتم آخرش می گه: خودم مهارت و آگاهی دارم. حوصله این چیز میزا رو ندارم. وای امید نمی دونم چرا بهم برخورد؟! ولی حرفی نزدم. مهم اینه خودم هم اندیشم. کلی بیشتر مهارت کسب می کنم تا پیشرفت کنم. مگه نه؟

(فاطمه، 25 ساله)

امید: جالبه! دیشب قبل از خواب، داشتم با خودم می گفتم فردا که برم باشگاه، اینجوری شروع می کنم: سلااااااام؛ خدایا قربونت برم که با اون قدرتت جهان رو چنان آفریدی که آدم هر چی بیشتر می فهمه، متوجه می شه که کمتر می دونه! این دانش و آگاهی، تمومی نداره. سه ساله تو باشگاه مرتب داریم از همه چیز می گیم، تازه من دارم می فهمم که اول خطم!

تا بدانجا رسید دانش من

که بدانم همین که نادانم

******

سلام؛ دنیای عجیبیه! به یه کچل که بخندی بی بروبرگرد کچل می شی؛ ولی به آدم پولدار قهقهه هم بزنی اتفاق خاصی نمیفته! فکر کنم حکایت افکار منفی و مثبت ما هم اینطوریه. کلا افکار منفی قدرت جذبشون بالاتره.

(مامان غزل)

******

سلام؛ کمک!!! مغزم پوکید از بس به "سال صفر" و چگونگی تشکیل جهان و ذات خدا فکر کردم و هیچی نفهمیدم!! چیکار کنم؟؟

(زهرا محسنیان، 73، سیسخت)

امید: بشر، هر چقدر هم به این چیزا فکر کنه، بازم به قول شیر فرهاد، ن و فهمه! آب در هاون کوبیدنه! شیطون مشغولت کرده به تفکرات بی ثمر!

******

کائنات، شما را مجازات نمی کند. برکت هم نمی بخشد. کنترل هم نمی کند. کائنات تنها به آن ارتعاشى که از جانب شما ارسال می شود پاسخ می دهد. شاد بیاندیشى، شادمانى نصیبت می شود. منفى بیاندیشى، آنچه نصیبت می شود منفی است. هر سیگنالی که از تو به بیرون ارسال شود، مثل بازگشت صدا به سویت باز می گردد.

این جهان کوه است و فعل ما ندا

سوى ما آید نداها را صدا

رنج نباید تو را غمگین کند، این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه می کنند. رنج، قرار است تو را هوشیار تر کند؛ چون انسان ها زمانی هوشیارتر می شوند که زخمی شوند. رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند. رنجت را تنها تحمل نکن، رنجت را درک کن. این فرصتی است براى بیداری. وقتی آگاه شوی بیچارگی ات تمام می شود. اگر به جاى محبتی که به کسی کردید از او بی مهری دیده اید، مأیوس نشوید؛ چون برگشت آن محبت را از شخص دیگری، در زمان دیگری، در رابطه با موضوع دیگری خواهید گرفت. شک نکنید! این قانون کائنات است.

(حدیثه، هم اندیش مازنی، مدل 70)

******

مصیبت ها و بدبختی های آدمی مولود یک سوء تفاهم است. هنگامی که شب فرا می رسد و اشباح و سایه ها زمین را می پوشاند، ما تنه درخت و شاخه هایش را به جای دزدی طپانچه بر دست می بینیم و از آن به وحشت می افتیم. مصیبت های ما در این دنیا، این گونه اند. اگر خوب فکر کنیم!!

(مریم میرزایی نسب هستم از شهریار)

******

سلام به همه؛ نمی دونین چه حالی داره سرباز باشی و هم اندیشان رو تو پادگان، داخل آسایشگاه بخونی و به عشق خدا و خانواده و باشگاه، خدمت کنی! امید واقعا دست خوش!

(رابین، 72، مشهد، سرباز تیپ 364، مهاباد)

امید: همه هم اندیشان به احترامش خببببببببر دار! 

******

سلام امید؛ این جمله رو از تلویزیون شنیدم. حیفم اومد براتون نفرستم. "بسیاری از مشکل ها حل می شود؛ اگر رو به روی هم حرف بزنیم نه پشت سر هم!"

(فاطمه باقری، خشکبیجار)

******

سلام؛ من امشب تا صبح بیدارم! نترسی امید... تو بیمارستان، شیفت شبم.

(مریم باقری، 22 ساله، اهواز، دانشجوی مامایی)

امید: ما هم صبح تا شب بیداریم. تو هم نترسی! شیف صبحیم! 

******

سلام بر همگی؛ خواستم بگم افکار منفی به مرور زمان باعث افسردگی و خیلی چیزای دیگه می شه. من خودم خیلی افکارم منفی بود که کم مونده بود زندگیم از هم بپاشه؛ ولی با وجود شما زندگیم رو نجات دادم.

(یه هم اندیش از اهر)

امید: ناامیدی و افکار منفی، توپ ترین ابزارهایی هستن که شیطون ازشون استفاده می کنه. اینجوری...

******

سلام بر باشگاه هم اندیشان؛ راستش دوستان، من از اوایل باشگاه باهاتونم. تو این مدت همه پیام ها رو هر روز می خوندم؛ ولی می خوام از باشگاه برم چون لیاقت با شما بودنو ندارم. دیگه خسته شدم؛ چون یه مشکلی دارم واسم عادت شده. هر کاری کردم نشد ترکش کنم؛ دلم واستون تنگ می شه. خداحافظ

(یه دل شکسته و ناامید از زندگی)

امید: وایسا ببینم! کجا می ری؟ د! وایسا دیگه! نه! مثل اینکه شیطون دستش خیلی قویه! شوخی شوخی، گذاشت و رفت!  

******

سلام؛ چند راهکار برای مثبت اندیشی، لیستی از صفات مثبت خودمون تهیه کنیم. در گفتار و برخوردهای روزانه مون از جملات و عبارات مثبت استفاده کنیم. افکارمون رو متوجه جنبه های مثبت زندگی  کنیم. با خوش بینی دستوری به ذهن بدیم تا اندیشه های مثبت شکل بگیره. مشکلات رو به عنوان محکی برای ارزیابی خودمون ببنیم. به خدا ایمان داشته باشیم و به خودمون بگیم: من لایق بهترین ها هستم. از افراد منفی نگر و موقعیت هایی که باعث افکار منفی و ناخوشاید می شه فاصله بگیریم. هر وقت افکار منفی به سراغمون  اومد وضعیت خودمون رو تغییر بدیم و به کاری مشغول بشیم.

(طوبا از تالش)

******

تا می تونید افکار منفی داشته باشید، تا می تونید گریه کنید و غصه بخورید، تا می تونید عصبی بشید و از زمین و زمان گله کنید... ببینید زندگیتون درست می شه یا نه؟ اگه درست شد یه خبر به ما هم بدید.

(مخلص شما از رشت)

******

سلام؛ هر وقت فکر منفى اومد تو ذهنتون واسه اینکه دیگه بهش فکر نکنین بگین: "افوض امرى الى الله إن الله بصیر بالعباد" (غافر/44) من که هر وقت می گم این ذکر رو، خود به خود اون فکر منفى از بین می ره.

(رقیه، یه دهه شصتى از بابل)

******

سلام؛ "شما می توانید با تغییر افکارتان، احساسات خود را نیز تغییر دهید. افکار شما تأثیر مستقیمی در احساستان دارد و احساس شما موجب رفتار شما می شود."

(افشانه از سلماس)

******

سلام به امید و هم اندیشان؛ الان1:50 بامداده. دارم فکر می کنم فردا حتما پیامم درج می شه. راستش می خوام  ببینم این مثبت اندیشی من جواب می ده آیا؟؟ در هر صورت، ممنون که هستید.

(مامان غزل و کسری از فومن)

******

سلام دوستان؛ مارالم از رشت. یه ماهه و هفده روزه نامزد کردم. نامزدم با یه خانومی در ارتباطه. شب ها خواب ندارم. کمکم کنید. ازتون خواهش می کنم بگین چکار کنم؟

******

سلام؛ دختر یا زنی که با خوش نمایی در حضور مردان، مهر و الفت میان خانواده ها را از آن ها می رباید، جرمش از دزد اموال بسی بیشتر و سهمگین تر است.

(زهرا، دانشجوی مهندسی پلیمر، گرگان)

******

سلام آقا امید؛ با اینکه پیامامو تا حالا لطف کردی و درج نکردی، سوالامو جواب ندادی و تحویل گیرتم خراب شده و بوده؛ اما من باز تشکر می کنم از باشگاه خوبتون.

(سمیه هستم، دختر شب زنده دار، ساعت چهار و یک دقیقه بامداد)

امید: چه خوش شانسی هستم من! این همه بلا سر یکی بیار، بعدم کلللی ازت تشکر بشه!

******

سلام دیکتاتور؛ پیامی جهت اعتراض.

(مجید، ۶۶، بهمنی، خردمند)

امید: فکر کنم چشم زدم خودمو!

******

سلام؛ منم می خوام هم اندیش بشم. خیلی افکار منفی دارم. از طرفی هم هیچ دوست خوبی ندارم. فقط بعد از خدا یه همسر مهربون دارم. خدا یه پسر تازه گیا بهمون داده چهار ماهشه. خیلی شیرین و بانمکه. با این حال مشکلات زیادی تو زندگی داریم؛ اما همسرم همیشه حتی تو بدترین و سخت ترین شرایط پشتیبانم بوده و هست.

امید: هیچ وقت یادم نمی ره این حرف دکتر خسروی رو که: اگه بشینیم و نعمت هایی که خدا بهمون داده رو فهرست کنیم و در کنارش، مشکلاتی رو که داریم، اونوقت می بینیم که نعمت ها خیلی خیلی بیشترن. از نعمت نفس کشیدن و نعمت دیدن و... بگیر تا بقیه! چیه؟ نکنه نفس کشیدن زیاد مهم نیست؟! آدم وقتی یاد این آیه قرآن می افته شرمنده خدا می شه. "فاذکرونی اذکرکم واشکروا لی و لا تکفرون: پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکرانه‏ام را به جاى آرید و ناشکری و کفران نعمت نکنید" (بقره/152)

******

سلام؛ من حدود یکسال بود فکر کردن به مرگ و از دست دادن یکی از عزیزانم خیلی خیلی آزارم می داد. طوری که روی تمام زندگیم تاثیر منفی گذاشته بود. خلاصه یک شب تصمیم گرفتم و با تمام وجودم خواستم که این فکر رو از ذهنم برای همیشه محو کنم و به صورت برعکسش و مثبت تصورش کنم و موفق شدم؛ فقط کافیه اول از خدا بخواهید و بعد خودتون واقعا بخواهید

(مرضیه، مامان مهدی، البرز)

******

سلام به امید و دوستان گلم؛ من چند وقتی از شما دور بودم. تو این مدت خیلی بد شدم. خیلی! از خدا دور شدم و به سمت گناه رفتم؛ ولی می خوام خوب شم. تو رو خدا کمک کنید. چیکار کنم؟

(فاطمه، 20 ساله، تهران)

امید: فقط نذار شیطون از هم اندیشان دورت کنه. مگه می شه آدم هر روز این همه حرف حساب بشنوه و هیچ تغییری نکنه؟ 

******

سلام به هم اندیشای گل و ناخدا امید؛ من واقعا به این جمله که "آدمی ساخته افکارشه" ایمان دارم. تا الان به هر چی فکر کردم همون شده. تا 8 ماه پیش خیلی مثبت اندیش بودم. نمی دونم چه جوری فکرای منفی اومد سراغم راجع به همسرم و زندگیم و...!!! به هر چی هم فکر می کردم همون می شد. داشتم عذاب می کشیدم. به همه چیز حتی دوست داشتن همسرم شک داشتم! از یک هفته پیش تصمیم گرفتم بشم همون آدم خوشبخت و شاد قبلی. کلی اتفاق خوب تو این هفته واسم افتاد. بحث هم اندیشانم که باهام همراه شد خیلی به موقع بود. باعث شد بهتر بتونم افکارمو کنترل کنم. ممنون که هستید.

(مامان محیا از پاییز 90 هم اندیشم)

امید: یعنی از اول اول اولش؟ خوش به حالت؛ چون من از زمستون 90 هم اندیش شدم. آق پیام دستمو گرفت و از رادیو آوردم. و اینجوری شد که ناخدا امید سکان کشتی هم اندیشان رو به دست گرفت. بالا رفتیم دوغ بود، پایین اومدیم ماست بود، قصه ما راست بود.

******

سلام امید؛ وسط بحث می خوام دهنتون رو آب بندازم. جات خالی امشب مامانم اینا می خواستن سرخ کردنی بخورن؛ ولی از اونجا که من یه هم اندیش بودم گفتم نمی خورم! یه خورده اسفناج گرفتم بخارپز کردم با ماست مخلوط کردم و یه کم نمک زدم. اونقدر خوشمزه شد که بابام گفت هر هفته یه شب ماست و اسفناج می خوریم. امتحان کن خیلی خوش مزه است.

(عاطفه جوانبخت از فیروزآباد)

امید: نوش جان؛ فقط یادتون باشه اسفناج بعد از پخته شدن، نباید بیشتر از چند ساعت بمونه. به مقداری درست کنین که مصرف بشه؛ چون وقتی زیاد بمونه ترکیباتی تولید می کنه که برا سلامت خوب نیست. اینو از دکتر مظهری، متخصص تغذیه شنیدم. طب سنتی هم اینو تایید می کنه. اسفناج، خون ساز خوبیه. راستی! خیلی هم خودتون رو اذیت نکنین. سرخ کردنی، زیادش خوب نیست. گاهی یه ناخنک زدن بدک نیست. بابا! آدم گاهی دلش می خواد!

******

امید؛ داستانای کوتاه تو مجله گوناگونتون خیلی قشنگ بودن. تا حدی که اومدم بهش رأی بدم از هولم اشتباهی رمز گوشیمو زدم!!!

(؟)

امید: قبول دارم. خودمم لذت بردم وقتی داشتم آماده شون می کردم. قابل شماها رو نداره. خب! رسیدیم ته خط! البت که ته خط پیامکا. خدا کنه وقتی ته خط زندگی می رسیم برا رفتن آماده باشیم. باید همیشه از خدا بخوایم تا ما رو عاقبت بخیر نکرده از این دنیا نبره. آخر هفته خیییییلی خوبی داشته باشین. آخر هفته ای، اگه سرتون خلوت بود حتما این مجلات رو اگه راست کارتونه، تو پیام نما بخونین.

مجله تربیت (630):

پوشش مادر در مقابل فرزند پسر

مجله اندیشه (670):

افکار گناه آلود (2)

مجله طب سنتی (710):

شش اصل ضروری برای زندگی سالم

مجله پزشکی (750):

وسواس فکری –  عملی

مجله روانشناسی (790):

خواستگارهایم پشیمان می شوند.

مجله گوناگون (870):

داستان های کوتاه آموزنده

تعداد پیامک های دیروز: 2413