هم اندیشان یکشنبه 5 بهمن ماه 1393

امید: سلاااااام؛ نمی دونم اینو بهتون بگم یا نه؟!.... نه! نمی گم. بگم که بهم گیر بدین چرا اینقدر حرف می زنی؟ نه! نمی گم! التماس نکنین!

******

سلام؛ اندکی شوخی... اگه می خواین کسی به حرفتون توجه کنه با این جمله شروع کنید: "نمی‌دونم اینو بهت بگم یا نه..."

(مریم خدابنده، 69 خرداد، صفا دشت شهریار)

امید: نمی ذارین آدم دو دقیقه مورد توجه قرار بگیره که! فوری لو می دین! 

******

سلام امید؛ من به دلیل کمرویی و نداشتن اعتماد به نفس به خیلی از خواسته هام نرسیدم. به خاطر همین با خیال پردازی همه نداشته ها و آرزوهامو تو رویاهام به دست میارم و بیشتر مواقع این خیال بافیا باعث کلافگی و سرخوردگیم می شه. به نظرت بحثای این هفته کمکم می کنه؟

(رعنا از ابهر)

امید: کافیه فقط یوخده عمیق شی.

******

سلام؛ احساس خودکم بینی مانع رسیدن ما به بسیاری از هدف هامون می شه. در واقع دست کم گرفتن خود ناشی از تصورات ذهنی ما نسبت به خودمونه. اگر خودمان را باور داشته باشیم می بینیم که خیلی به ظاهر ناممکن های زندگیمون ممکن می شه. از امروز به طبیعت این موج رو بفرستید که من می تونم. آنگاه عکس العمل کائنات رو نسبت به خودتون حس کنید.

(بهنام.ص از تویسرکان)

******

سلام امید؛ گفتی راه های درمان خودکم بینی رو بگید. به نظر من فقط یک راه حل داره و اونم تقویت ایمانه. راستش تا حالا مومن خودکم بین ندیدم. ولی چیکار کنیم ایمانمون قوی بشه؟

(فاطمه طهرانی)

امید: فقط کافیه از "خودمون" یه وقتی بگیریم و بشینیم باهاش دو کلوم حرف حساب بزنیم. ببینیم بالاخره این دو روز دنیا رو می خواد چیکار کنه! یادت باشه که حتما چند بار بهش تاکید کنی که: "دو روز دنیا رو!" آخه طفلی توهم داره! اصلا چشاش آلبالو گیلاس می چینه! فکر می کنه این دو روزه تمومی نداره و کللللی روش سرمایه گذاری کرده! گاهی حوسش می شه به هر قیمتی خوش باشه! باید توجیهش کنیم که اگه توجیه بشه، حلللله!         

******

سلام امید و دوستای گلم؛ یه سوال فنی داشتم. یه عده می گن سالاد کاهو همراه با غذا مضره. یه عده می گن مفیده. آخر مضره یا مفیده؟

(مریم، نائین)

امید: آخه وسط بحث فلسفی، حرف کاهو می زنن؟... بی خیال! حالا نمی خواد خودت رو سرزنش کنی! ببین! جوابش سخت نیست. بر اساس قواعد طب سنتی، سالاد که خام محسوب می شه نباید با غذای پخته مصرف بشه. معده نمی تونه خام و پخته رو با هم هضم کنه. باید عادت کنیم سالاد رو با فاصله، قبل از غذا بخوریم. می شه پیش غذا! کلاااس هم داره!

******

سلام؛ آقا امید! دقت کردین طمع خوراکیا رابطه مستقیم داره با خاصیتشون؟؟؟ یعنی هر چقدر طمعشون بدتر باشه خاصیتشون بیشتره و بلعکس!!! یه نمونه اش همین شلغم خودمون!!!

(نجمه)

******

سلام؛ خدا قوت. آدم تا وقتی نتونه خودش رو اونطورکه باید قبول کنه قبول نکنه، اطرافیانش هم قبولش ندارن. کسی که از خودش عیب جویی کنه و ایراد بگیره به بقیه هم اجازه دخالت و عیب جویی رو هم می ده که باعث می شه روز به روز اعتماد بنفسش تحلیل بره. مچکرم!

(مریم، 19، تبریز)

******

سلام آقا امید و هم اندیشان؛ من حرفایی که تو باشگاهمون زده می شه رو یادداشت می کنم. تازه برا یکی ‌از دوستام که غرق گناه بود می فرستم!  باورتون نمی شه دوستم خیلی زیاد تغییر کرده. نمازشو سر وقت می خونه و... اون روزم بهش گفتم که قبل خواب وضو بگیره! قربون خدا برم تو اربعین قسمتش شد که بره کربلا. دیگه از آدم قبلی خبری نیست!

(سوناز)

******

سلام امید؛ امروز خیلی حالم بد بود. یه کاری کردم که فک می کنم درسترین کار بود. منم مشکل بعضی دوستانو داشتم که پشیمونن و توبه کردن و رابطشونو با نامحرم تموم کردن ولی طرف تهدید می کنه و... سپردم به خدا همه چیو. ای کاش زودتر با شما آشنا می شدم. به خدا با تمام وجودم پشیمونم. تو رو خدا امید بگو دوستان مراقب خودشون باشن که اینجوری مثل ما بدبخت نشن. ازتون می خوام شما دلتون پاکه برا من و همه کسایی که این مشکلاتو دارن دعا کنید. واقعا می شه گفت بزرگترین فاجعه است برا جوونا.

(فاطمه هستم از خرم آباد)

******

سلام امید؛ من بدجوری سرما خوردم. چیکار کنم خوب شم؟؟؟

(هدیه هستم)

امید: به خودت استراحت بده و شلغم بخور! مثل من نباش! البته من شلغمه رو خوردم فقط به خودم استراحت ندادم. راستش! استراحت، تو سرما خوردگی خیلی شرطه.

******

سلام؛ چه با حال! فکر کردم فقط خودمم که تنهایی فکر می کنم هم از بقیه زشت ترم هم بی عرضه ترم و... پس این طور نیست! این شیطونه باز داره موش می دوونه! عجب!! تو رو خدا راهکار اساسی بدید؛ چون واقعا من یکی کارم از افسردگی هم گذشته. به جاهای باریک مثل قهر کردن با خدا هم رسیدم.

(سمیه 72 از ملایر)

******

سلام بر دوستان؛ اول از هر چیز باید بگم که هم اندیشان حرف ندارید. خود کم بینی تو یه فرد بزرگسال بر می گرده به شیوه تربیتش در بچگی و نوجوانی. پدر، مادری که خودشون از کمبود اعتماد به نفس و عدم اراده قوی رنج می برن چطور می تونن تربیت کننده موفقی باشن؟ چه خوبه که من مادر اراده مثبتو با اعتماد به نفس سازنده رو در خودم تقویت کنم تا فرزندی با عزت نفس صحیح پرورش دهم. یا حق

(مریم، آمل)

******

سلام امید؛ چطوری؟ به نظر من قسمتی از خود کم بینی بر می گرده به اطرافیان ما! به کاراشون، تحقیرها، کم توجهی ها، حرف هایی که روح و قلب آدمو می شکنه و ذهنیت ما! ذهنی که مدام این عواملی که گفتم رو جذب خودش می کنه...

(ترنم)

امید: می گم چرا همه دست روی دست گذاشتین و منو نیگا می کنین؟ می دونین اگه به این سوال جواب بدیم، گره زندگی چند نفر باز می شه؟ واقعا کسانی که مرتب در معرض کم توجهی و حرف دیگران قرار دارن و روحیه شونو از دست دادن باید چیکار کنن؟ خواهشا فکر کنین و راه حل بدین. باید چیکار کنن تا نجات پیدا کنن؟ اول پیامک: راهکار 

******

کمی متنوع: سلام آقا امید و هم اندیشان: گفتگوی خواهرم با دخترش: (ساعت 1:15 دقیقه) خواهرم: کمند! ظرفا رو بشور! کمند: باشه! می شورم! (ساعت 4 و 53 دقیقه) و باز خواهرم: کمند! مگه نگفتم ظرفا رو بشور! کمند: مگه منم نگفتم باشه می شورم؟؟؟!!! حرفش اصلا انقضاء نداره! اونوقت آقا امید هی بگو ماشین ظرفشویی واسه چیتونه؟

(باوینه)

******

سلام به امید و هم اندیشان؛ تنوع: اعتراف می کنم وقتی بچه بودم کل فامیل می گفتن: تو به ما رفتی!!! حالا بزرگ شدم هیچکدوم مسئولیت حرفی که زدن رو به عهده نمی گیرن. مرتبا می پرسن تو به کی رفتی؟؟؟

(شیرین از قزوین)

******

سلام؛ سوال من اینه که چه جوری خودمونو دوست داشته باشیم که منجر به خودپسندی و غرور نشه؟؟؟ مرز بینشون چیه؟

(زهرا از درچه ی اصفهان)

******

سلام؛ هیچ وقت به خودت مغرور نشو. برگ ها همیشه وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند.

(میمنت)

******

سلام امید؛ الان ساعت ۲۳:۴۳ که پیام می فرستم. راستش خوابم نبرد داشتم با گوشیم بازی می کردم که رسیدم به مرحله "۳۷۰"! ناخودآگاه یاد شماها افتادم! خیلی برام جالب بود گفتم شمام در جریان باشین. ممنون که هستین.

(فرشته یه هم اندیش که از روز اول فکر کنم ۱۴ سالگی باشگاهو می خونه.)

******

سلام هم اندیشان!! چند توصیه برا کسایی که احساس خودکم بینی دارن: ۱. اگه دانش آموز یا دانشجو هستن تو مسابقات مختلف شرکت کنن و البته با تموم وجود براش مایه بذارن چون کسب رتبه در اینجور مواقع حس خوبی بهشون می ده. ۲. عضو کتابخونه بشن ۳. تا جایی که براشون امکان داره زیاد مهمونی برن و توی جمع قرار بگیرن. لازمم نیست کار خاصی کنن. همین که برن خوبه. بعدا متوجه تغییرات می شن ۴. یه هنری، حرفه ای رو یاد بگیرن. مثل زبان خارجی، کارهای هنری، رشته های ورزشی، عکاسی و... ۵. هم اندیشانو دائم بخونن.

(فاطمه، دختر عمو زینب از قم)

******

سلااااام امید؛ من یه پسر دارم که یه ماه دیگه سه ساله می شه. یه دختر و پسر دوقلو هم دارم که هشت ماهه هستن. خیلی دارم سختی می کشم. هیچ کس حتی یادی از من نمی کنه چه برسه به این که بیاین کمکم. انگار هر چی سختی تو دنیا هست من دارم می کشم. احساس می کنم خیلی بیکسم. شما بگو من چیکار کنم؟ خسته شدم به خدا.

(فاطمه، 1373 از شهر مرکبات)

امید: اگه گفتی جوابم چیه؟... راهنمائیت کنم؟... باشه! ولی فقط اولش رو می گما. بقیه اش رو دیگه خودت حدس بزن!... ببین! قبول کن بیشتر خستگیت روحیه و از فکرای منفیه تا کار زیاد! وقتی نیتت رو خدایی کنی، آروم می شی؛ چون می دونی خدا حواسش به زحمت هات هست. پیش خدام که کوچکترین زحمتی جایی نمی ره. پیش آدما شاید؛ ولی پیش خدا نه! 

******

بعضی از آیات هستند که وقتی می خونم شرمنده خدا می شم. مثل همین آیه: الیس الله بکاف عبده: آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟(الزمر/۳۶)

(زهرا، ۱۸، استهبان، رونیز)

******

سلام؛ امید قبول داری یکی از عوامل خود کم بینی قبول نکردن مصلحت خدا است؟ مثلا کسی که از چهره خودش از زادگاه و خانوادش راضی نیست اگه قبول کنه اینا همش خواست خداست همش حله. پس نباید آدم از خدا و خواستش انتقاد کنه. من فکر می کنم این یه جور کفره چون خودمم قبلا یه همچین حسی داشتم. پس قدم اول اینه که به خدا اعتماد داشته باشیم و هر چی که خودش خواسته قبول کنیم.

‏(زهرا از ری)

******

سلام بروبچ؛ خوبین که انشاالله؟ خواستم اول به دوستم معصومه جان بگم دلم برا تبریز خیییلی تنگ شده. بعدشم اگه طالب تغییر باشی واقعا می شه تغییر کرد. پسر 6 ساله من امیر محمد تغییر کرده شما که عاقله بانویی. پسرمو گذاشته بودم پیش عمه اش رفته بودم جایی. خونه که اومدم عمه اش گفت: امیرمحمد رو بردم بیرون براش خوراکی گرفتم. خوراکی رو براش باز کردم و آشغالشو انداختم رو زمین. بعد پسر من رفته ورش داشته تو دستش نگه داشته. عمه اش گفته: بنداز! آشغاله! پسرم گفته: نه! برسیم خونه می اندازم سطل زباله...! آخه من چند بار اینکارو کردم و به بچه هام گفتم: از هم اندیش بعیده که شهر رو آلوده کنه! این هم یه جور تغییر از تأثیر هم اندیشان جانه.

(صادقیان، 28 ساله، ساکن وحدت کرج)

******

سلام؛ تو برنامه اردیبهشت، روانشناسه می گفت: خود کم بینی به خاطر اینه که پایه شخصیت ما محکم بنا نشده!

(دختر بندر، 71)

******

خودکم بینی به خاطر اینه که الگوهامون تو زندگی غلطن. خودپنداری غلطی داریم. کسی که هدفش خداس و لایق "ولنهدینهم سبلنا" غنی عالمه دیگه. همه چی داره..خود کم بینی مسخره می شه وقتی آدم صفات خدایی رو در خودش پرورش می ده و تجلی گه صفات خدا می شه!

(مائده)

******

سلام دوستان؛ برای جذابتر شدن باشگاه چه راهکاری دارید؟

(سعید تقی پناه، ابرکوه، روستای مریم آباد)

امید: آقا سعید؛ دوستان الان تو قسمت عمیق تشریف دارن. بعیده صدات رو بشنون. البته شایدم شنیدن. تو این دنیا هیچ چیز بعید نیست!

******

سلام؛ یه چیز جالب! خواهرم دیروز بعد از اینکه تمام پیامکا رو با صدای بلند خوند، گفت: پس چرا امید ما رو به خدا نسپرده؟

(نیلوفر و فاطمه یوسفی از شیراز)

امید: همتون و همه عزیزانتون رو به خدا می سپارم.

تعداد پیامک های دیروز: 1388