
سلام؛ امید، مشکوکی! نکنه سورپرایزت مثل خبر رفتن پیام باشه؟ نکنه مدیر یه جا دیگه شدی و می خوای بری؟؟؟؟!!
(طیبه ام از تهران)
امید: سلااااااام؛ می دونی؟ تقصیر منه که چند وقتیه حرف از اون عصام نمی زنم! بابا! کجا بهتر از اینجا؟ (آهنگین شد) کجا می تونه اینقدر حال آدم رو خوب کنه؟ دعا کنین همیشه امید تو باشگاه باشه. دعا کنین ناامیدی سراغ هیشکی نیاد! بریم ببینیم جناب حافظ چی می خواد بگه؟
******
غنیمتی شمر ای شمع، وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
برین رواق زبرجد نوشته اند به زر
که جز نکوئی اهل کرم نخواهد ماند
(مهدی کرزبر از بروجرد)
امید: جالبه! این شعر، بی ربط به سورپرایز امروزم نیست. یادتونه گفتم مهندس علیرضا فتحی پور، هفته ی قبل، تو تلویزیون، خاطراتی از اون دنیا رو گفت؟ آره! خاطراتی از دنیای پس از مرگ؛ چون بر اثر یه بیماری، چند لحظه ای از دنیا رفته و دوباره برگشته. متن صحبت هاش رو با کلی دردسر، خودم براتون پیاده کردم؛ چون عاقبت به خیری همتون برام مهمه. وقتی اون چیزا رو بخونین، به تنها نتیجه ای که می رسین اینه که باید راه عاقبت به خیری رو در پیش بگیریم. فرصتمون برای تصمیم گیری خیلی کوتاهه. یه وقت دیر نشه ها؟ اگه این فرصت رو از دست بدیم و عمرمون تو همین شک و شبهه ها تموم بشه، دیگه راه برگشتی نیستا! حافظ تو این شعر، تمام حرفش همین بود. برین مجله ی اندیشه (670) که سورپرایزم اونجا است...
******
سلام به آقا امید و هم اندیشان گل؛ امیدوارم حال دلاتون خوب باشه. آقا امید؛ از وقتی فهمیدم آرزو چیه، آرزوم برآورده نشده که نشده؛ فقط از خدا می خوام لااقل آرزوهایی که بهشون نمی رسم رو تو دلم نندازه. واسه شما و هم اندیشان هم همچین آرزویی می کنم. التماس دعا.
(ندا از خرم آباد)
امید: اگه برین سراغ اون سورپرایز، می فهمین آرزو یعنی چی؟ اون آرزو، کاملا دست یافتنیه؛ فقط کافیه راه خدا رو در پیش بگیریم. می گم موافقین هفته ی بعد در مورد عاقبت به خیری صحبت کنیم؟ موافقا 201 و مخالفا 202 رو به 3000048 بفرستین. اگه رای بیاره مجبوریم بحثی که نوبتش شده؛ یعنی "احساس خود کم بینی" رو عقب بندازیم.
******
سلام؛ امید گفتی یادآوری کنیم که حواست به زنگ تفریح هم باشه. اینم یادآوری!
(آتنا، 18ساله، اسلامشهر)
امید: اینم زنگ تفریح...
******
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟ شوهر: آره! خوب یادمه! گفتم: می خوام یه نفر رو تو زندگی خوشبخت کنم. زن: خب! پس چی شد؟ شوهر: خب! خوشبخت کردم دیگه! زن: کیو خوشبخت کردی؟ شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!
امید: عکسش هم هستا! بیشترشم به خاطر نداشتن مهارت های زندگیه! خیلی ها بعد از طلاق متوجه می شن. چند وقت پیش یه بنده خدایی که از همسرش جدا شده بود می گفت: اگه اطلاعات و تجربه هایی که الان داشتم رو اون موقع داشتم ازش جدا نمی شدم. خیلی از مهارت ها لا به لای پیامک های خودتونه؛ البته اگه عمیق شین.
******
سلام؛ آقا امید! شما ملکه ی کندوى عسل و ما هم اندیشان هم سربازان شما هستیم! با وجود پربرکت هم اندیشان، ما خوشبوترین شهد زندگى را پیدا خواهیم کرد. به قول دکتر امیر مهرداد خسروى: انشاالله که بتونیم با کسب مهارت و آگاهى، هنر زندگى کردن واقعى رو یاد بگیریم.
(کوچیک هم اندیشان: على تائب، متولد 70، شفت)
امید: ملکه؟؟؟!!!!! گرفتی که اون همه علامت تعجب برا چیه؟... نه؟! بابا! مامان هاچ زنبور عسل!... بازم نگرفتی؟!... هی می خوایم واضح نگیما! بابا! "من!"؛ "ملکه!!"؛ "مامان!!!"
******
سلام؛ من از اونایی هستم که تا به حال هزار بار توبه کردم. توکل کردم و اراده کردم درست شم، آدم شم؛ ولی انگار نه انگار! بدتر شدم؛ ولی بهتر نشدم! نمی دونم من ضعیفم یا شیطون زیادی قویه که حال و روزم اینه! حیف، حیف به اون همه انرژی، اون همه آرزو، اون همه امید، اون همه بلندپروازی، اون همه اعتماد به نفس، حیف! من گند زدم به زندگیم. داغونم؛ ولی... ولی ته دلم هنوز به خدا امیدوارم. ولی روسیاهتر از اونی هستم که روم بشه بازم توبه کنم! باور کنین شماها دلخوشیم هستین. ندیدمتون؛ نمی شناسمتون؛ ولی یه حس خوبی بهم می گه این کشتی هم اندیشان یه نشونه است که این دفعه آدم شم. برام دعا کنین. شما دلاتون دریا است.
(دختر اردیبهشت)
امید: راستش! خیلی هامون کارمون گیر یه خطای بزرگه! خودمون هم خوب می دونیم چیه! هر کی خودش خوب می دونه! ممکنه حسادت باشه؛ ممکنه دروغ و غیبت و ممکنه... خلاصه هر چی هست نمی ذاره حالمون خوب باشه! جالبه که شیطون هم نمی ذاره ازش خلاص شیم. تا می ره به سرمون بزنه که یه فکری بکنیم، حضورش تو دور و برمون برای ناامید کردن، پررنگ تر می شه؛ پس اینجور وقت ها که داریم تصمیم درست می گیریم باید بیشتر از همیشه، حواسمون به فکرای یاس آوری که تو ذهنمون می افته باشیم! باید بیشتر، از شر شیطان به خدا پناه ببریم. بعدشم بذارین یه چیز مهم براتون بگم. خیلی مهم! کار نیک، باعث می شه خدا تو این راه، کمکمون کنه. یه دفعه احساس می کنیم ترک گناه به این سختی، برامون آسون شد. کار نیک! مثل بوسیدن دست پدر و مادر. با عشق و از ته دل. شعار نیستا!
******
حلول ماه ربیع الاول رو به همه دوستان عزیز تبریک می گم. امیدوارم این ماه شروع خوبی برای خودسازی باشه.
(پریا)
******
سلام؛ خدا قوت آقا امید و دوستان هم اندیش؛ راستش تو بدترین حالت ناامیدی با شما آشنا شدم. اونم خیلی اتفاقی؛ فقط ازتون خواهش دارم برام دعا کنید.
(محسن چمنی، 25 ساله از قلعه گنج)
امید: می دونین گاهی خدا یه چیزایی رو سر راه آدم قرار می ده تا...
******
اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده... بزن تو سرش بیارش اینور الآن یه گلابی می خوره تو سرش چار تا فرمول جدید اضافه می کنه به فیزیک. همینطوریش هم افتادیم... والا...!
(آمنه)
******
سلاااااااام امیدخان؛ خوبی؟ تو حرفای روز دوشنبه، اون قسمتی که گفتی یه قانون معنوی وجود داره و اون اینه که... این قسمت رو نوشتم و چسبوندم به آینه. راستی! بیشتر وقتا هم اندیشانو برای مادرم می خوندم؛ ولی امروز تصمیم گرفتم با اجازه تون به طور رسمی بیاد تو جمعمون.
(محدثه)
امید: اون یکی از مهمترین قوانین معنویه.
******
چند روزیه دلهره گرفتم که نکنه امید هم اندیشان رو یک در میون به روز کنه؛ چون این روزا به علت تعطیلی، یک در میون به روز می شه، ممکنه امید براش عادت بشه.
(هاجر جباری از داراب)
امید: بدک هم نگفتیا!... بابا! نترسین شوخی کردم! یه ویژگی مهم هم اندیشان حضور روزانه اش تو زندگیامونه! ما هر روز به یادآوری نیاز داریم.
******
سلام؛ آقا امید واقعا راست می گید که انسان فراموش کاره. من دارم قرآن رو با معنی می خونم. در حینی که دارم می خونم خیلی تحت تاثیر قرار می گیرم؛ اما همین که قرآن رو می بندم همه چیز رو فراموش می کنم. چاره چیه؟
امید: باید به شکل های مختلف خودمون رو نگه داریم. چند روز پیش سوار ماشین یه پیرمرد شدم. موقع حرکت، دو بار بسم الله... گفت. بعد هم شروع کرد به ذکر. این روزها دارم بیشتر پی می برم به فلسفه ی این ذکر گفتنای قدیمیا! برکت این ذکرا باعث می شه خدا حال خوب به آدم بده! جالبه! تو ماشین های کنارمون بیشتر، صدای دوپس دوپس می اومد!!!
******
سلام؛ امید جات خالی پیاده رفتیم حرم. خیلی خوب بود. به هم اندیش بودنمم پی بردم. بعضی ها آشغالاشونو می انداختن تو خیابون و رفتگرا هم پلاستیک به دست اونا رو جمع می کردن. منم کمکشون کردم. یکی شون دعام کرد. گفت: "خدا خیرت بده. راهت نزدیک تر شد." منظورش این بود که راهم به حرم، نزدیک تر شد؛ دلم به دل امام رضا نزدیک تر شد. به امید روزی که همه هم اندیش بشن صلوات.
(عصمت رمضانی از مشهد، روستای عباس آباد)
******
خب آقا امید ادامه داستان چی شد؟ بگید دیگه.
(غزل)
امید: به موقعش که حس و حالش بیاد می گم. یه روزی که کمتر حرف زده باشم. نکته های خوبی برا خیلی هاتون داره. به خدا می سپارمتون. پیامک بعدی رو هم بخونین...
******
سلام؛ هیچ وقت امیدتونو از دست ندین. (دور از جون شما) کپک هم فکر نمی کرد یه روز پنی سیلین بشه.
(محدثه از همدان)
مطالب مشابه:
- هم اندیشان یکشنبه 24 اسفندماه 1393
- هم اندیشان شنبه 23 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان چهارشنبه 20 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان سه شنبه 19 اسفندماه 1393
- هم اندیشان دوشنبه 18 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان یکشنبه 17 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان شنبه 16 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان چهارشنبه 13 اسفندماه 1393
- هم اندیشان سه شنبه 12 اسفند ماه 1393
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
