هم اندیشان شنبه 7 تیرماه 1393

امید: سلااااام؛ می گم یه فکری دارم که فکر می کنم حال و هوای باشگاه رو هم عوض کنه. تغییر و تحول، کلا چیز خوبیه! خب! فکرمو بگم؟ راستش! فکرم اینه که از شنبه تا چهارشنبه، پیامک ها رو با شماره، درج کنیم و هم اندیشا به پیامک ها و یا جوابایی که خیلی می پسندنشون، رای بدن. چه جوری؟ کافیه شماره مربوط به اون پیامک رو؛ البته فقط و فقط شماره رو، به 3000048 ارسال کنن. اگه تو طول هفته از چند تا پیامک هم خوششون اومد می تونن جداگانه شماره هر کدوم رو بفرستن. محدودیت نداره ولی باید جداگانه باشه. شنبه هر هفته نتیجه رو اعلام می کنیم. یه فایده دیگه این کار هم اینه که من بهتر می فهمم چه جور پیامک هایی رو باید درج کنم. راستی! شاید به صاحب پیامک ها هم زنگ بزنیم. چطوره؟ می خواین این هفته، آزمایشی امتحانش کنیم؟ پس از همین الان با دقت رای بدین...          

******

101-  سلااااااااام؛ وقتی هم اندیشانو خوندم و حرف شکرگذاری شد، گفتم من که واسه شکر هیچی ندارم. یه دنیا غم اومد تو ذهنم. چراغو که خاموش کردم برم بخوابم همه جا تاریک شد. خوردم به در و دیوار و زمین. گفتم: خدایا شکرت! چشم، عجب نعمتیه و بی خبر بودم.

(مرضیه از اصفهونم)

******

102- سلام؛ یه سوال بی ربط اما مهم. استابلایزر (مواد نگهدارنده) که تو اکثر بستنی ها و مواد خوراکی هست تا چه حد ضرر که چه عرض کنم سمیت داره؟

(الهه از مشهد)

امید: ببینین! می گن یه کمش اشکالی نداره. این خوبه؛ چون باعث می شه حالا اگه گااااااهی چیزی خوردیم که نگهدارنده داشت، استرس بهمون وارد نشه؛ ولی یادتون باشه! برای اینکه اون "گاااااهی"، "اکثر اوقات" نشه باید خیلی تلاش کنیم؛ چون زندگی های امروزی داره یه جوری می شه که اکثر چیزهایی که می یاریم تو خونه، نگهدارنده داره. باید به مرور سعی کنیم از چیزهای طبیعی و غیر کارخونه ای استفاده کنیم. راستش! اولش سخته ولی کم کم می شه برا دونه به دونه اش جایگزین پیدا کرد. به جای آبلیمو و رب  کارخونه ای از لیمو و گوجه فرنگی تازه که الان همیشه هم تو بازار هست و یا رب خونگی؛ به جای کیک کارخونه ای، کیک خونگی؛ به جای... خلاصه شاید باورتون نشه؛ ولی با همین کارا می شه کلللی به خدا نزدیک شد. عشق به سلامت خانواده؛ یعنی عشق به خدا.      

******

103- سلام؛ حرف از تغییر شد خواستم منم تشکر کنم ازتون. من خیلی دیر با همه جوش می خوردم. اصلا روابط اجتماعی بالایی نداشتم. خجالت می کشیدم با کسی حرف بزنم حتی بهترین دوستمو به خاطر همین رفتارام از دست دادم. اما از وقتی با شما همراه شدم، سعی کردم عوض شم. بالاخره تونستم؛ به طوری که دوستم وقتی تغییرمو دید برگشت. آره! آدم اول باید خودش عوض شه؛ اون موقع رفتار دیگرانم نسبت بهش فرق می کنه. من خیییلی احساس خوشبختی می کنم. این حسو مدیون شما دوستانم هستم.

(دوستدار شما، مهنازم از مشهد)

******

104- سلام دوستان؛ اگه می خواین بهتر بتونیم با دیگران کنار بیایم و اطرافیانو درک کنیم خودمون رو جای اونا قرار بدیم تا بهتر طرفو بفهمیم و احساس اونو درک کنیم تا تحمل مسأله براتون راحتتر باشه. حالا هم شماها یه مدتی اینو درمورد همه چه مادرشوهر، شوهر، فرزند، دوست، همسایه، کسی که مریضی یا مشکل داره، تو ذهن خودتون و جای اون قرار بدین و فکر کنین. می بینین اون شخص رو بهتر درک می کنید. لطفا این راهکارو عملی کنین حتی شده برا مدتی. حتما تغییر احساستونو حس می کنید و این باعث می شه آرامش داشته باشیم.

(غزل)

******

105- سلام؛ می خواستم بگم دیروز تو خیابون لبخند خدا رو حس کردم وقتی یه خانم مسن با کلی بار تو دستش و لبای تشنه دنبال یه بانک می گشت. سریع واسش یه تاکسی گرفتم و یه آب معدنی. یه دعاهایی کرد که اگه یکیشم در حقم بگیره کافیه...

(سونازم از اردبیل)

******

106- سلام به همگی؛ اون هم اندیشی که گفته بود پروانه اسیر رو از پشت شیشه گرفته و رها کرده تو باغشون، این خیلی حس خوبیه اما زندگی خیلی بدتر از اونه که بخوای با گرفتن یه پروانه حس خوب ایجاد کنی. حس خوبش شاید برای چند لحظه باشه اما فایده نداره...

(با تشکر از درج نکردنتون!) 

امید: اگه "تعداد" این حس های خوب زیاد بشه؛ اونوقت می بینیم که همیشه حالمون هم خوبه. حالا چه جوری تعدادشون زیاد می شه؟ اینجوری که هر کاری که می کنیم حواسمون باشه که به قصد رضایت خدا باشه؛ ولی حواسمون باشه که شیطون نمی ذاره از این حس های کوچیک و بزرگ لذت ببریم؛ چون زمینه نزدیک شدن به خدا رو فراهم می کنه.    

******

107- امید امروز شیطون نذاشت نماز ظهر و عصرمو بخونم. می گفت واسه چی اینهمه داری خودتو به آب و آتیش میزنی؟ اون که تو رو نمی بینه. اصلا واسش مهم نیستی. د! اگه بودی که خواستتو اجابت می کرد. دم غروب که داشتم هم اندیشانو می خوندم وقتی نعمتهای بیشمارش اومد تو نظرم اشکام سرازیر شد. حالا دیگه روم نمیشه برم سمتش. کاش اونقدر که شیطون رو می بینم و به حرفش عمل می کنم خدا رو می دیدم.

******

108- سلام به دوستان هم اندیش؛ می خواستم یه کتاب عالی بهتون معرفی کنم. "معجزه ی شکر گذاری" نوشته: راندا برن. اینم یه جمله از کتاب: "بامدادان، هنگامی که از خواب بر می خیزید، برای دیدن روشنایی صبح سپاسگزاری کنید، برای غذا و شادی زندگی تان سپاسگزار باشید. اگر هیچ علتی برای سپاسگزای نمی یابید، پس مشکلی در خود شما هست.

(مهدی کرزبر از کتابخانه امام رضا (علیه السلام) در بروجرد)

******

109- سلام امید؛ بهترین جمله ای که تو عمرم خوندم تو هم اندیشان بود. واقعا هر کاری خواستیم انجام بدیم رضایت خدا رو در نظر بگیریم دنیا گلستان می شه. جنگ و خونریزی، قتل، دزدی، آزار و اذیت مردم بی معنی می شه. به امید اون روز. دعا کنید واسه ظهور آقا امام زمان (عج).

(رضا، 26 ساله از رباط کریم)

******

110- سلام امید؛ امروز حالم خیلی خوبه به خاطر راهنمایی خوب همتون سعی کردم به حرفای دیگرون که واسه به هم ریختن زندگیم می زنن اهمیتی ندم. به هر کسی اعتماد نکنم. واقعا از خدا به خاطر همه لطفهاش سپاسگذارم؛ چون هست مشکلات برام آسون می شه. این یعنی خدایا همه جوره بهت اعتماد دارم یعنی اگه به خاطر یه مشکل اشکم دربیاد دست خدا رو بعدش رو صورتم حس می کنم.

(فاطمه و احمد، خوشبخترین زوج دنیا)

******

111- سلام به نیک اندیشان، خیلی خوبه که تغییراتتون رو بعد از هم اندیشان می فرستین. به خوندنش امیدوار شدم.

(تنها از فاروج "شهر آجیلی")

******

112- راهکار: سلام علیکم؛ قبل از هر چیز حلول ماه پر خیر و برکت رمضان رو تبریک می گم. آقا امید! تو قرآن کریم خدای متعال به تمام کارها و راه هایی که موجب تقرب و نزدیکی بنده به حضرتش می شه اشاره کرده. مثل: عبادت، نیکی به والدین، دوری از گناه، محبت به مردم، بخشش و... اگه با توجه و دقت بیشتری آیاتشو بخونیم حتما اون راه ها رو پیدا می کنیم.

(نجمه آل بوبالد "دختر عرب" از اهواز)

امید: هی با خودم گفتم: بدرجم، ندرجم! بدرجم، ندرجم! خداییش شماها بودین با این همه پیامک نجمه خانوم و البته بقیه دوستان! چی کار می کردین؟ محتوا رو هم می بینین که!      

******

113- راهکار: سلام امید؛ به نظرم بهترین راه نزدیکی به خدا خدمت به پدر و مادره. من که واقعا یه حس خوب بهم دست می ده وقتى این دو فرشته زمینی در حقم دعا می کنن.

(لیلا، بیجار)

امید: هممون خوب می دونیم که چقدر خداوند رو این قضیه حساسه. بارها به صراحت توی قرآن کریم تاکید کرده. هممون خوب می دونیم که توجه به پدر و مادر، یعنی لبخند خدا و عاقبت به خیری؛ یعنی برآوردن شدن حاجت ها و آرزوها؛ یعنی آرامش؛ یعنی... خب! پس مشکل چیه؟ چرا خیلی ها دست به کار نمی شن و همه جوره نوکری پدر و مادرشون رو نمی کنن؟ چرا اینقدر ازشون توقع دارن؟ چرا تا یه کاری هم براشون می کنن اینقدر غر می زنن؟ چرا...؟ دلیلش اینه که هر چیزی ارزشش بیشتره به دست آوردنش هم سخت تره. آره! کار آسونی نیست با وجود اختلاف سنی، اختلاف اخلاق و سلیقه و هزار جور اختلاف دیگه، حتی به پدر و مادر "اف" هم نگفت؛ ولی اونایی که بتونن کارشون تمومه؛ یعنی منظورم اینه که کار رو تموم کردن؛ چون خدا رو این قضیه خیلی حساسه. راستی! حواستون باشه شیطون هم اینجور جاهای حساس، خیلی موش می دووونه!    

******

114- امید! این روزا وقتی با شوخی جواب هم اندیشا رو می دی، به جای خنده، گریه ام می گیره؛ چون می دونم خیلی واست سخته تو این شرایط شوخی کنی! من با اینکه مادربزرگم زنده اس، اینقدر خسته و بی حالم، چه برسه به شما که... حتما فکر می کنی مادربزرگم چقدر باهام خوب بوده که اینقد دوسش دارم ولی من تا حالا یه ذره محبتم ازش ندیدم. نه فقط من، کل خونواده! ولی ما اونو همینطور که هست پذیرفتیم و بدون هیچ توقعی بهش محبت می کنیم و مثل پروانه دورش می گردیم.

******

115- سلام امید؛ الان ساعت از 11 شب هم گذشته. من تو بیمارستانم. مامانم یه خورده کسالت داره. امروز ساعت ملاقات، یه خانم میانسال اومده بود عیادت مریضا. به همه بخش ها سرمی زد و احوال همه رو می پرسید. همیشه هم میاد. شاید به موضوع هفته ربط داشته باشه. نکته ش اینه که: اگه کسی هدفش لبخند خدا باشه کوه کندن هم براش سخت نیست.

(محبوبه علوی زاده، 1373، بیرجند، مهرشهر)

******

116- سلام؛ یکی از راه های خیلی ساده برای نزدیک شدن به خدا اینه که: هر مشکلی رو واقعا مشکل ندونیم. شاید خدا می خواد بهمون چیز ارزشمندی بده واسه همین ما رو تو سختی قرار می ده.

******

117- سلام؛ دیدی امید؟! دعامون برا فوتبالیا، بی اثر بود!

(رویا، شیراز)

امید: جوابت تو پیامک بعدیه...

******

118- سلام؛ اگه دعا نکرده بودیم ممکن بود همین یه گل رو هم نزنیم؛ اما من مطمئنم تو کارای خدا حتما یه حکمتی هست. مطمئئئننن.

(گل زری از نجف آباد...)

امید: تازه یه چیز دیگه هم هست: تیم مقابل هم برا خودشون دعا می کنن. نمی کنن؟ بعدشم! اگه تلاش های اونا بیشتر بوده باشه خدا که نمی یاد به خاطر دعای ما زحمتای اونا رو نادیده بگیره. خداوند فرموده: "برای انسان چیزی جز آنچه که از راه تلاش و کوشش به دست آورد نیست." (سوره نجم، آیه 39) یادمون باشه! در کنار زحمت ها و تلاش های ما، دعا، کمک کننده است.

******

119- سلام دوستان؛ اول بحثی بیاین دلیل این دور شدن رو پیدا کنیم بعدش سراغ راهکار بریم. به نظرم تا وقتی حمایت خدا رو باور داشته باشیم و تا وقتی حضور خدا رو احساس کنیم، هیچوقت سمت گناه و هیچوقت سمت یاری خواستن از دیگران نمی ریم. دقت کردین هر روز تو نمازامون می گیم: "ایاک نعبد و ایاک نستعین" عجیبه که می گیم: "فقط" تو رو می پرستیم و از تو یاری می خوایم ولی درست بعد از سلام دادن نماز، برا اینکه بچمون بره فلان جا سر کار، زنگ می زنیم به فلانی که: دادا "هوای این بچه ما رو داشته باش "، "مخلصتم هستم"، "جز شما کسی رو نداریم"، "فکر کن اینم مثل پسرت…" نمی خوام بگم که من قدیسم. که من اینجوری نیستم؛ فقط می گم که بیاید تمرین کنیم. اینقدر از خدا دور نشیم. من واقعا دور شدن از معبودمو حس می کنم و این واقعا تأسف باره… یکی دیگه از دلایل دور شدن، دور شدن از اصلمونه. امید! نظرت چیه؟

(مهسا حسن زاده، ٢٠ ساله، خواهر آسیه و مریم، شیرگاه "سواد کوه شمالی")

امید: می گم با این حرفای قشنگت دیگه جایی برا حرفای من باقی گذاشتی؟ باهات موافقم که اول بریم سر موانع دوری از خدا؛ پس اول پیامک بنویسین: مانع  

******

120- سلام امید؛ می خوام بدونم شما و هم اندیشان در برابر زخم زبون و نیش و کنایه های اطرافیان چه عکس العملی نشون می دید؟ فقط نگو بی تفاوت باش که نمی شه.

(یه هم اندیش از اراک، روزه هستم، دعاتون می کنم)  

امید: اولین کار اینه که ریشه های این زخم زبون ها رو پیدا کنیم و به فکر چاره باشیم. بعد هم تا اونجایی که دستمونه با تغییر خودمون، باعث تغییر اطرافیانمون هم بشیم. اگه ما عمیقا تغییر کنیم اونا هم بالاخره کم می یارن و رفتارشون نسبت به ما عوض می شه. حالا اگه یه درصد، کاری ازمون ساخته نیست باید اونقدر دلمون رو بزرگ کنیم که این چیزا نتونه باعث اذیتمون بشه. چه جوری دلمون بزرگ می شه. اینکه عمیقا باور داشته باشیم که دنیا دو روزه و ارزش این ناراحتی ها رو نداره! دیر یا زود باید بریم پیش صاحبمون؛ با دست پر، نه با دلی پر!!! این کینه و نفرت ها هم دل و دماغ برا آدم نمی ذاره و آدمو از خدا دور می کنه. 

******

121- سلام؛ می خواستم بگم نزدیک شدن به خدا آسونه، نزدیک موندن به خدا سخته. اونم تو این دوره و زمونه. پس بهتره بحثمون و راهکارایی که می دین در مورد حفظ این ارتباط هم باشه.

(دختری از دیار خراسان)

******

122- سلام دوستان؛ من ۲۱ سالمه. با خودم حساب کتاب کردم دیدم ۱۲ سال کاهل نماز بودم. یه روز می خوندم و ده روز نمی خوندم اما حالا تصمیم گرفتم خودم نماز قضاهامو بخونم. بهتر از اینه که بعد مرگم یکی با منت واسم همچین کاری بکنه؛ درضمن به خدا نزدیک تر می شم. دوستتون دارم

(ململ)

******

123- راهکار: حتما مجله اندیشه رو بخونید. در آستانه ماه خدا و برای نزدیک شدن به خدا خیلی خوبه.

(زهرا محمدپور)

******

124- سلام؛ بعد مدت ها دارم از تلویزیون هم اندیشان رو می خونم. خیلی لذت بخشه.

(پیوندزنی، ساکن یزد، فعلا در اصفهان. امید! فقط ساعت پیامکم رو نبینیا)

امید: آره خب! تلویزیون یه چیز دیگه است؛ ولی وقتی چاره ای نیست، سایت پیام نما بهترین گزینه است. با دقتی که خانوم لطفی تو کارش داره، "مرتب" هم به روز می شه. سایت سیصد و هفتادیا هم با همکاری آقای وفا همین کارو می کنه. امیدوارم ماه خوبی در پیش داشته باشیم. پر از تغییر باشه و تحول و معرفت. راستی! حواستون باشه چه موقع سحر و چه موقع افطار، رو هم خوری نکنین! یعنی چیزهای مختلف رو تو یه زمان با هم نخورین. غذا، حلوا، شله زرد، خرما، انواع میوه، زولبیا بامیه، چایی... بابا! چه خبره؟! این معده چه گناهی کرده؟ راستش! اینا رو چون دوستتون داشتم گفتما. در پناه حق باشین.