امید: سلااااام؛ منو به خاطر پر حرفی ببخشید! (پیش افتادم که پس نیافتم!) راستش می دونین؟ بحث حساسیه! باید حواسمون به همه جوانب کار باشه تا خدایی نکرده برداشت نادرستی، کار دست کسی نده؛ هر چند خیلی هاتون واقعا حواستون هست...
******
امید! موضوع این هفته خیلی تو زندگیم تاثیر گذاشت. فکر من رو باز کرد. تازه بعد از ده سال زندگی مشترک فهمیدم کنار چه فرشته ای زندگی می کردم و قدرشو نمی دونستم. من از اونایی بودم که قیافه شوهرم باب دلم نبود و بروشم میاوردم و سر هیچ و پوچ هم جر و بحث! خلاصه با حرفاتون فهمیدم که داشته هاش خیییلی بیشتر از این حرفاس. اخلاق و ایمانش عالیه. زحمتکش و خانواده دوست و... از الان می خوام گذشتمو جبران کنم و قدرشو بدونم. همه چیو مدیون شمام.
(ثنا از بیرجند)
******
امید: سلاااااام؛ آهاااااای هم اندیشان یزدی! نکنه ما رو دعوت کردین انتقام پیامک هایی که درج نشده رو بگیرین؟! ولی نه! می گن یزدی ها خیلی مهمون نوازن. خیلی مهربونن! راستش تو این چند روزی که برای پیگیری همایش، با چندتاییشون در ارتباط بودم، بیشتر متوجه این مساله شدم. خدا خیرشون بده. مخصوصا مسوولان جمعیت هلال احمر استان یزد رو که حاضر شدن سالن همایششون رو (که مجهزترین سالن همایش استان یزده) با کمترین هزینه، در اختیار ما قرار بدن. راستی! چون سالن، به اندازه کافی بزرگه می تونین جمعه با همراهانتون به ویژه پدر و مادر، تشریف بیارین؛ فقط تاکید می کنم که کودک، همراهتون نباشه. ساعت همایش و نشونی رو هم که دیروز دادم. درضمن؛ برای اینکه ما بدونیم دقیقا چند نفر حضور پیدا می کنن تا بتونیم بهتر برنامه ریزی کنیم؛ یه پیامک، حاوی تعداد نفراتی که هستین رو برامون ارسال کنین؛ مثلا اگه یه نفرین فقط عدد یک و اگه دو نفرین فقط عدد 2 رو به 3000048 ارسال کنین؛ یادتون نره ها!! ****** آقا امید! الان اخبار، تولد 110 سالگی یه پیرمرد رو نشون داد که 112 فرزند، نوه و نتیجه داشت و از زندگیش راضی بود. در آخر، این جمله رو به گزارشگر گفت: "از همسرم راضیم... تو زندگی باید محبت زن به شوهر باشه و محبت شوهر به زن." به نظرم قابل تأمله. هر چی باشه 110 سال تجربه، کم نیست! (سمانه، 17 ساله از رشت) ******
بقیه در ادامه مطلب...
امید: سلااااااام؛ دیدین! دیدین! دیدین! دیدین خواستن توانستن است. دیدین بالاخره داریم به امید خدا اولین همایش خارج از پایتخت رو جمعه این هفته توی یزد برگزار می کنیم؟ این تازه شروع کاره. همتون امیدوار باشین. ****** سلام امید؛ سلام هم اندیشان؛ اگه زن و شوهر، روزی نیم ساعت با هم حرف بزنن و درد دل و گلایه هاشونو بگن اختلاف نظر آنچنانی نمی مونه واسه اختلاف. مثل من هر چی می گم شوهرم می گه چشم. (پری، مامان فاطیما، عاشق شوهرم یاسر) امید: صحبت از گلایه شد خوبه چند نکته مهم رو تو این زمینه به هممون یادآور بشم. می دونین گلایه کردن اگه به دفعات زیاد صورت بگیره و اصولی هم نباشه؛ می تونه باعث اختلافات عمیق تر بشه. کسی که گله می کنه باید هدف خودش رو از این کار بدونه؛ اگه هدفش واقعا رسیدن به تفاهم بیشتر باشه و نخواد که فقط بدون فکر، یه سری مطالبی رو بگه و حق به جانب هم برخورد کنه، خوبه. اگه بخوایم همیشه تو بحث ها و اختلاف نظرها پیروز میدون باشیم؛ به عمق رابطه مون لطمه وارد می کنیم. این جمله کتاب "هفت عادت خوب خانواده" از "استفان کاوی" شاید منظورم رو بهتر برسونه: "پیروزی کوچکی که در دعوا نصیب آدمی می شود فقط به بیشتر شدن فاصله ها می انجامد و باعث محروم شدن از رضایت عمیق روابط زناشوئی می شود." لحن صحبت ها باید آرام و منطقی باشه. باید به ادبیاتی که به کار می بریم دقت کنیم؛ مثلا عبارت هایی مثل "صلاح می‌دونی که…" یا "بهتر نیست این کار رو…" و... می‌تونن حس بهتری رو ایجاد کنن و یه نکته مهم دیگه اینکه درسته که گلایه کردن به دفعات زیاد خوب نیست؛ ولی نباید هم خودخوری کرد و اجازه داد وقتی که توپمون خوب پر شد و دیگه نتونستیم رفتارهامون رو کنترل کنیم، وارد گلایه شیم. ******
بقیه در ادامه مطلب...
امید: سلاااام؛ بفرمایید پیامک.... ****** نامه ایی به همسرم: دو نفر که عاشق اند و عشق، آن ها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشیم. عشق از خود خواهی ها و خود پرستی ها گذشتن است؛ اما این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست. من از عشق زمینی حرف می زنم که ارزش آن در حضور است، نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری... عزیز من! اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد... بگذار در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید. (زهره 23 ساله از تهران) امید: این متن رو خانم اعظم شیخی از کرج، خانوم موسوی از ساری و... هم به اقتباس از پیام نمای شبکه دو، صفحه ۸۴۵، به هم اندیشان معرفی کرده بودن. ممنون از همتون. ******
بقیه در ادامه مطلب...
سلام؛ من الان یه هفته است که عروسی کردم. از دوستان عزیزم می خوام که کمکم کنن تا بتونم همسر خوبی واسه شوهرم و هم خانوم خونه باشم؛ درضمن، شاغل هم هستم. کمکم کنید که برنامه ریزی خوبی داشته باشم. دوست دار همه شما دوستان باوفا. امید: سلاااااام؛ آهااااای! اونایی که می گین: نمی دونیم شب خواستگاری از طرف مقابلمون چی بپرسیم؟؛ اونایی که می خواین درباره معیارهای ازدواج بیشتر بدونین؛ اونایی که زندگی رو شروع کردین و می خواین بدونین اول زندگی چطور باید با همسرتون برخورد کنین؛ اونایی که مدتیه از زندگیتون گذشته و به خاطر کم تجربگی و نداشتن مهارت تو زندگی، با کلی مشکل مواجه شدین؛ اونایی که مشکلات زندگی افسردتون کرده و... برا همتون راهکار دارم. هم اندیشان: علیک سلام امید خان! این جور که معلومه امروز از اون روزا است. از اون روزایی که نذاری ما حتی یه کلمه هم حرف بزنیم. امید: اتفاقا!!! هم اندیشان: پس چه طور می خوای جواب این همه آدم رو بدی؟ خودت گفتی برا همشون راهکار داری! امید: دارم؛ خوبشم دارم؛ فقط کافیه این هفته حتما به بخش کتاب هم اندیشان (صفحه 491 به بعد) سری بزنید. گفته بودم جبران می کنم... تازشم این هفته می خوایم با کمک خودتون درباره تفاهم تو زندگی مشترک صحبت کنیم. تفاهم در عین تفاوت؛ یعنی چطور با وجود تفاوت هایی که با همدیگه داریم به تفاهم برسیم. نکته همینه! ******
بقیه در ادامه مطلب...
سلام بر هم اندیشان گل و سنبل؛ می خوام یه خبر داغ بهتون بدم؛ ولی نه! می ذارم برا آخر پیامکا! البته اگه این کار رو بکنم ممکنه پیامکا رو با عجله بخونین! باشه همین الان می گم: شنبه و یک شنبه و دوشنبه هفته آینده قراره "پیام" بیاد باشگاه و پیاماتون رو درج کنه. حالا بریم سراغ بحث آزادمون... ****** در جواب دوستم مونا که گفته بود: کاش بتونیم جلوی دوستي با جنس مخالف وایسیم می خوام بگم: من 25 سالمه و تونستم این کارو بکنم؛ چون در همه حال خدا رو ناظر اعمالم می دیدم و کسب رضایتش از هر چیزی واسم مهمتره. (مریم، شهر ساحلي چادگان) ****** سلام داداش امید بگو چی کار کنم جمعه برام خواستگار میاد هیچی بلد نیستم بپرسم. بگین چی بگم؟ (هانی از تهران) امید: به پیامکای بعدی توجه بنمو! ****** بقیه در ادامه مطلب...
سلام دوستان گل و گلاب؛ می بینین! روزا داره یکی یکی با سرعت می یاد و می ره، خوش به حال اونایی که از هر روزشون درست استفاده می کنن. بریم سر بحث آزاد.... ****** سلام بروبچ! خوبین؟ شهرزاد خانوم برای اینکه بدونین در جلسه خواستگاری چه کار کنین و چه سوال هایی بپرسین، بهتون پیشنهاد می کنم کتاب: "سین جین های خواستگاری" نوشته: مسلم داوودی نژاد رو بخونین. خصوصا صفحه 177 رو. (فاطمه) ****** سلام؛ من امسال کنکور دادم و رتبم خيلي خراب شد؛ ولي توي اين يک سال هم خيلي خوندم، هم خيلي دعا کردم. از وقتي نتيجه ها اومده به دعا کردن ديگه اعتقاد ندارم. (منا، يه پشت کنکوري نااميد) امید: یادتونه گفتم ادیسون، پس از صد بار شکست، تونست لامپ رشته ای رو اختراع کنه. شما با یه بار شکست نباید از همه چیز ناامید بشی. خیلی لذت بخشه اگه بتونیم به جایی برسیم که تلاش کنیم و دعا کنیم و وقتی نتیجه کار، اونی می شه که انتظار نداریم بگیم: "خدایا راضیم به رضای تو". باید به خدا اعتماد داشته باشیم و اگه مطمئن هستیم که کار درستی داریم انجام می دیم، دوباره تلاشمون رو با جدیت بیشتری آغاز کنیم؛ حتی اگه هیچ وقت با تلاش، نتونستیم به نتیجه دلخواهمون برسیم یاد این آیه بیافتیم: "و چه بسا چیزی را دوست ندارید؛ در حالیکه خیر شما در آنست و چه بسا چیزی را دوست دارید و زیان شما در آن است. خدا همه چیز را می داند و شما نمی دانید." ****** بقیه در ادامه مطلب...
امید: دوستای باوفای هم اندیش، سلام! حال و احوالتون چطوره؟ قرار شده این یکی دو هفته، بحث، آزاد باشه؛ پس بریم سراغ پیامک ها و اول از همه، پیامک های مربوط به سوالات جلسه خواستگاری. البته بیشتر، خانوما دراین باره پیامک فرستادن. ****** خواستگاری؛ می خواستم به اون خانوم هم اندیشی که می خواست بدونه در جلسه خواستگاری چی بپرسه بگم: "کتاب گلبرگ زندگی 1" از آقای دهنوی رو بخونه. تمام سوالایی که تو خواستگاری باید بپرسه، توش هست. (فهیمه دلخوش، مامان نفس، مشهد) ****** من چند ماه پيش چنين موقعيتي برام پيش اومد، تو اينترنت "سوالات خواستگاري" رو جستجو كردم. خيلي سوال هاي خوبي پيدا كردم. (نرگس، تهران) ****** بقیه در ادامه مطلب...
امید : سلام بچه ها ! داشتم فکر می کردم امروز ، هم اندیشان رو چه طور شروع کنم که یکباره یاد خاطره های بچه ها افتادم. گفتم فکر بدی نیست با چند تا خاطره پیامک های پنج شنبه رو شروع کنیم . اصلا می تونیم همه پنچ شنبه ها این کار رو بکنیم. ****** خاطره ! سلام به برو بچه های هم اندیش و داداش امید! من وقتی هم اندیشان به روز می شه خیلی ذوق می کنم. چند روز پیش ما مهمون داشتیم و سر ظهر همه خوابیده بودن. من اومدم ببینم باشگاه به روز شده یا نه. یهو دیدم بله به روز شده . آقا از خوشحالی محکم شروع کردم دست زدن و بلند ایول ایول گفتن. وقتی برگشتم بشینم رو مبل ، دیدم همه از خواب پریدن و دارن با تعجب منو نگاه می کنن. مامانم گفت : این کار هر روزشه. من و مامانم عاشق هم اندیشانیم. (زهرا سادات میرسمیعی، از تهران ، 17) ****** خاطره : سلام! من شوهر کم حوصله ای دارم که 12 سال هم از من بزرگتره. چند وقت پیش چند سوتی و مطلب جالب از هم اندیشان رو براش خوندم. اونقدر خندید و خوشش اومد که من تعجب کرده بودم. حالا هر روز با هم ،هم اندیشان رو می خونیم و با هم حرف می زنیم. دم همتون گرم. مخصوصا شما آقا امید. شما زندگی سرد من رو گرم کردین. (ریحانه ، 20 ساله ، از همدان) ****** بقیه در ادامه مطلب...
.png)
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
