• سه شنبه 1394/02/08 - تعداد بازدید 7 مرتبه
    امید: سلااااااام بر دوستان بامرااااااام؛ راستش! آدما گاهی به دلایل مختلف، گیج می زنن. گاهی بدجور و گاهی هم کم جور! منم ظاهرا دیروز بدجور گیج ز
  • دوشنبه 1394/02/07 - تعداد بازدید 37 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ خدا حفظتون کنه دوستان بامرااااام
  • یکشبنه 1394/02/06 - تعداد بازدید 51 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ می گم اگه یه راننده به پلیس بگه: "باور کن تا حالا من یواشکی بارها با سرعت 180 تا هم رفتم و هیچ اتفاقی نیفتاده. بذارین من راحت ب
  • شنبه 1394/02/05 - تعداد بازدید 61 مرتبه
    امید: سلااااام؛ می دونین الان تو ذهنم داره چی می گذره؟ اینکه شماها خیلی خوبین. خیییییلی!... دلیل دارم براش. فکر نکنین رو هوا دارم حرف می زنم. دلی
  • چهارشنبه 1394/02/02 - تعداد بازدید 75 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ می گم حواستون که هست؟ حواستون به اینکه از بحثا برداشت اشتباه نکنین! آخه ممکنه از اونور بوم بیفتیم. آخه می شناسم کسانی رو که ب
  • سه شنبه 1394/02/01 - تعداد بازدید 81 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ امروز یکی از همکارا بهم گفت: "باورم نمی شه! فردا چهلم مادر آقای رزاقه. چه زود گذشت! مگه می شه؟ انگار، دیروز بود!" انگشت به دهن
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان سه شنبه 4 شهریور ماه 1393

مجموعاً 2 امتیاز از 5 توسط 5 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، بحث آزاد ،

هم اندیشان سه شنبه 4 شهریور ماه 1393

خداوندا به داده ات شکر و نداده ات شکر که داده ات رحمت است و نداده ات حکمت. ای کاش ما آدما همیشه باور داشته باشیم که خدا تنها کسیه که خیرمون رو می دونه و هر لحظه شکرگزارش باشیم. چرا همیشه باید شکایت داشته باشیم؟ یه جمله معروفه که خیلی ها می گنش: "خدا قدیما زورش بیشتر بود" اما تا به حال به این فکر کردن چون امید آدما بیشتر بود امیدشون بیشتر بود. چون ایمانشون قوی تر بود؛ اما ماها چی؟ فقط خودخواهانه از خدا انتظار داریم. تا حالا با خودمون خلوت کردیم؟ به میزان ایمانمون فکر کردیم؟ آقا امید! اینا که می گم شعار نیس ها، از ته دلمه؛ چون اگه نبود به این فکر نمی کردم که شاید یه جای کار خودم می لنگه. منم می گفتم خدایا صدامو می شنوی؟ چرا نیستت... جمله خیلی از ناامیدا.

(فاطمه، 21 ساله، دانشجوی مدیریت بازرگانی، یک آزاده از آغوش خدا)

******

راهکار واسه اینکه خانومای خونه دار کلافه نشن: باید زمان هایی رو فقط به خودشون اختصاص بدن که فکر نکنن این خونه داری باعث دور شدنشون از جامعه شده. در کنار خونه داری، باشگاه برن. تو کارگاه های آموزشی شرکت کنن. عضو کتابخونه شن. کار با اینترنت رو یاد بگیرن. سعی کنن از تکنولوژی های روز عقب نمونن و فقط زن خونه نباشن و به افرادی تک بعدی تبدیل نشن.

(پریسا)

******

سلااااااام؛ امید! بدرج که مهمه. ظروف سرامیکی که تو تی وی تبلیغ می کنه خوبن؟ آخه می خوام ظروف باکیفیت بگیرم. عاشق افراد هم اندیشم.

(مریم از همدان)

امید: اول سلام به همگی؛ بعدم بذارین چند تا نکته رو بگم. بگم؟ بگم؟ ببینین! اول از همه باید تلاش کنیم تا سرخ کردنی ها رو تو رژیم غذایی مون کم کنیم که زیادش برا سلامت زیانباره. حالا که کم شد؛ پس می تونیم برا سرخ کردن، از روغن مرغوب که قیمتش گرونتره، استفاده کنیم. روغن کنجد و... و ترجیحا صنعتی نباشه. سرخ کردنی ها رو با صبوری و حرارت بسیار ملایم سرخ کنیم که حرارت بالا، زیانبارش می کنه. زیاد هم سرخشون نکنیم تا تیره و سوخته بشن. روغن مصرف شده رو هم دوباره استفاده نکنیم. اینایی که گفتم نتیجه دو سال تجربه ام تو گروه علمی – پزشکی خبر رادیو بود. خب! حالا برا سرخ کردن از چه ظروفی استفاده کنیم؟ تفلون که هرگز؛ به ویژه اینکه خط و خش دار هم باشه. بهتره ماهی تابه ای که لعاب سرامیکی داره بخریم. کیفیتش رو هم از روی ضخامت و کیفیت لعاب سرامیکی که داره می شه تشخیص داد. حتما باید اسم و رسم و ضمانت نامه داشته باشه. 

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 700 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان سه شنبه 28 مرداد ماه 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار ،

هم اندیشان سه شنبه 28 مرداد ماه 1393

سلام!!! به داستانی که می گم دقت کنید. مربوط به بیست سال پیشه! از آموزش و پرورش میان دنبال مادرم و ازشون خواهش می کنن که بیان معلم نهضت بشن؛ چون خیلی زرنگ بودن! مادرم اون موقع منو باردار بودن و سه تا بچه کوچیک دیگم داشتن و فقط به خاطر موندن پیش بچه هاشون و اینکه تنهاشون نذارن به این موقعیت عالی جواب منفی می دن!

(دقت کن امید! ادامه اش در پیام بعدمه)

امید: سلااااام؛ د! بقیه پیامکت کوش؟ هیچی! پیداش کردم... 

******

خلاصه از اون روز به بعد خانومای شاغل فامیل، به مادرم فخر می فروشن و مامانم میاد و در زیرزمینی خونه، خیاطی راه می ندازه. بچه هاشو بزرگ می کنه و از مدرسه که میان در آغوششون می گیره. غذای گرم پیششون می ذاره. جلسه مدرسشونو می ره و خلاصه حواسش به همه چیز هست! حالا بچه هاش همه تحصیلکرده هستن و همه فامیل بهمون حسرت می خورن! خود مادرم شده بهترین و معروفترین خیاط شهر! و جالبتر از همه دختری که من باشم و اون زمان مادرم معلم نشد به خاطر این که منو باردار بود، حالا دانشگاه فرهنگیانم و معلم شدم! واقعا آدم از هر دست بده از همون دست می گیره و مادر منم مزدشو گرفت... و ما بچه هاش همیشه به بودنش و همتش و وجودش افتخار می کنیم چون به هر جا رسیدیم و برسیم خودمونو مدیون مادرمون می دونیم.

(مرضیه)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 615 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان شنبه 20 اردیبهشت 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، کمبود محبت ،

هم اندیشان شنبه 20 اردیبهشت 1393

هیس! سر و صدا نکنین! امید خسته است! هیسسس!

(آمنه موسى پور)

امید: سلااااام؛ با این انرژی هایی که از شماها تو نمایشگاه گرفتم دیگه خسته نیستم! اصلا! زندگی بعد از هم اندیشان رو واقعا تو تک تکتون دیدم. سر فرصت براتون تعریف می کنم.    

******

سلام؛ با سپاس از آقایانی که روز زن با کادو، شام و گل لطف و محبت خودشونو ابراز کردن. به اطلاع می رساند: مراسم روز مرد صرف امور خیریه می شود!

(ژاله از تبریز)

امید: کجای کاری؟! این لطیفه ها مال قبل از هم اندیشان بود. زندگی، بعد از هم اندیشان، یه چیز دیگه است! من بهت قول می دم یه دونه جوراب و زیرپوش مردونه هم تو مغازه ها نمونه!  

******

سلام؛ ای کاش بیشتر درباره شبکه های اجتماعی که این روزا اینقدر ذهن جوونا رو مشغول کرده حرف می زدین. خواهرم به خاطر همین شبکه های به اصطلاح اجتماعی از خواب شبونشم می زنه. زندگیش بی هدف شده. احساس می کنم از خدا هم دور شده. خواهشا بدرج و بگو چی کار کنم؟ بعد از خدا امیدم شمایین. دعاش کنین.

امید: راستش! یه بار قبلا درباره اش صحبت کردیم؛ ولی اون موقع این سیستم های جدیدی که روی تلفن همراهه، مثل وایبر و... نیومده بود. واقعا معظلی شده. اصلا شده عامل کمبود محبت تو خانواده ها. نظر شماها چیه؟ اول پیامک بنویسین: نظر     

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 574 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، کمبود محبت ،

هم اندیشان چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393

سلام؛ بابا! یه سوال پرسیدم چقد ماشااله ازتوش فلسفه درآوردین؟! امید! لااقل دوستان نظرات متفاوت می دن تو که منظورمو گرفتی که؟ پس چرا انقد می پیچونی؟ خودمم گیج شدما! آقا یکی که خودش داره بچه دار می شه و از بچگی تا حالا تنها محبتی که از خانواده دیده همین تامین خوراک و پوشاک بوده و حالا کم آورده و عقده ای شده تکلیفش چیه؟ چیکار کنه که هیچکس از نظر عاطفی پشت و پناهش نبوده و نیس؟؟؟؟

امید: باشه! ولی نگی این جوابا شعاره ها؟! اگه بگی من می دونم و تو! باور کن جوابت لا به لای همین پیامک ها است؛ ضمنا سلام علیکم جمیعا!   

******

راهکار: تقدیم به هم اندیشای مهربونم: به این جهان آمده ایم تا چراغ "محبت" را در دلهایمان برافروزیم؛ تا نور درون خود را متجلی کنیم؛ تا زائر نور باشیم و خورشید عشق را طواف کنیم؛ تا هر روز درون و برون خویش را صیقل دهیم؛ تا هر روز آفتاب را سرمشق خود سازیم؛ آیین"محبت" را سلام گوییم و ایمان خویش را بیازماییم... آره! دوستای عزیزم! اگه محبت می خواین باید محبت کنین. عاشقانه و خالصانه

******

راهکار: وقتی کسی نمی دونه که با رفتارش داره ما رو آزار می ده خب ما هم به دل نگیریم! امید! اگه بد می گم بگو بد می گی.

(عبدالحمید عثمانی زاهدان)

امید: د! بد می گی دیگه! وقتی کسی نمی دونه که با رفتارش داره ما رو آزار می ده باید با مهارت کمکش کنیم که بدونه. برا چی الکی هی تحمل کنیم و بگیم: این نیز بگذرد. "این نیز بگذرد" مال جاهایی هستش که واقعا هیچ کاری از دست ما بر نمی یاد.

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 634 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان چهارشنبه 7 اسفند 1392

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (1) | مربوط به موضوع: 1392 ، راه های شناخت همسر مناسب ،

هم اندیشان چهارشنبه 7 اسفند 1392

طرف با هزار خواهش اومده خواستگاری دوستم. پسره سر صحبتش گفته: "من نه خونه نه کار نه ماشین نه پول هیچی ندارم." می دونی چی داشته؟ آقا یه دل پر از عشق داشته!! جدی می گم! بهش گفته بود هیچی ندارم جز یه دل پر عشق که فقط به خاطر تو می تپه! واااای! خدای من! این چه جورشه؟ تو بگو آیا این روش حرف زدن درسته؟ آیا دل عاشقت سقف رو سرته؟ نون شبته؟ بالشت زیر سرته؟؟ فعلا من برم یه هوایی به مخم بخوره!

(بچه شوخ طبع باشگاه که فعلا هنگ کرده! هم اندیش زینب صادق زاده از سیدآباد)

امید: سلام به همگی؛ می گم: حالا خدا کنه اون عشقی که طرف می گه، پایه ای داشته باشه! یعنی انتخابش از روی هیجان و احساس نباشه! تازه! پایه هم داشته باشه، کافی نیست. تازه پای میزان تعهدش به زندگی و اخلاقیاتش می یاد وسط. بعد هم اون چیزایی که شما الان گفتین...

******

سلام هم اندیشان عزیزم؛ ببخشید که حرفام تلخه. الان که بهتون اس می دم یه گوشه خونه با صورت ورم کرده و فک آسیب دیده نشستم. اونقدر گریه کردم که نا ندارم. ملاک من فقط عشق بود... ما عاشق هم بودیم. اندازه صد تا کتاب بهم قول داده بود؛ اما الان شدم کیسه بوکسش. 3 ساله دارم می کشم ازش. فامیل پدری بودن، غریبه نبودن...

(23 ساله از کرج)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1127 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان سه شنبه 16 آبان 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (1) | مربوط به موضوع: اعتماد به نفس ، 1391 ،

سلام آقا امید! آرزوم اینه ک نویسنده بشم؛ ولی اعتماد ب نفس ندارم. همش به خودم می گم: آرزوهای محال! آخه بچه روستام.

(فرشته، 18 ساله، دانشجو، خواهر فاطمه از قباد بزن)

امید: سلام به همگی. فرشته خانوم! نمی دونم ماجرای پروفسور موسیوند، مخترع قلب مصنوعی رو چند وقت پیش تو مجله گوناگون پیام نما خوندی یا نه. او بچه یکی از روستاهای همدانه و بگفته خودش، در دوران نوجوانی، چوپانی می کرده. حالا اعتماد به نفس پیدا کردی؟ در ضمن، به پیامک بعدی هم توجه بنمو... 

******

تصویر ذهنی؛ من این سخن از یادم نمی ره. هم اندیش عزیزی که گفته بود: اگر دیدی خداوند آرزویی در دلت نهاد بدان که توانایی رسیدن به آن آرزو را در تو دیده است.

(زهرا از خوی)

******

سلام؛ اگه یقین داشته باشی که اشرف مخلوقات خدا هستی؛ اگه به توانایی هات ایمان داشته باشی، دیگه اعتماد به نفست رو از دست نمیدی.

(فاطمه، 17 ساله از کرمان)

******

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1809 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان دوشنبه 15 آبان 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: اعتماد به نفس ، 1391 ،

سلام؛ این همه گفتین: تولد، تولد، همین بود! رنگ صفحات که تغییری نکرد. پیامک ها که زیاد نشد. برنامه تلویزیونی هم که نه! چقدر ذوق داشتم واسه تولد باشگاه! امید پس اون فکرایی که گفتی تو سرته چی شد؟! ولی جک پیام انصافا خیلی باحال بود. در هر حال، ممنون از همتون.

(الهام، 21 ساله از سین برخوار اصفهان)

امید: سلام دوستان خوبم! خدا شاهده که چند ماهه دارم حرص می خورم که برای تولد باشگاه یه کاری بشه؛ چون شما لیاقت بهترین ها رو دارین. یه فکرایی هم تو سرم بود که عملی نشد. از قدیم گفتن: یه دست صدا نداره. رنگ صفحات رو هم کارشناسا گفتن: بهترین حالتش همینه. برای افزایش تعداد صفحات هم، دیروز، واقعا وسعمون همین بود. با این حال، همین که پیام حاضر شد بیاد و هممون دور هم بودیم، بازم خدا رو شکر؛ ولی مطمئن باشین هر روز به فکر شما و ایجاد تحول و تغییر در باشگاه هستم و بی نتیجه هم نیست و نخواهد بود.          

******

سلام بر هم اندیشان عزیز! شما دوستانی که با شنیدن غمهایتان ناراحت و با گفتن دغدغه هایم با شما آرام می شدم. شمایی که به من آموختین هنوز هم در این دنیای پیچ در پیچ، هستند کسانی که عشق خداوندی برای آنها ارجحیت دارد و غم دیگران برایشان مهم است. با آرزوی اینکه همه ما عشق خدا را در تک تک لحظات زندگیمان درک کنیم. تولد 1 سالگی بلوغ فکر و اندیشه هممون، مبارک!

(آرزو، 23 ساله از شهرکرد)

******

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1210 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان دوشنبه 8 آبان 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: بحث آزاد ، 1391 ،

دوستان سلام؛ تجربه: ما درباره مهارت های زندگی، کتاب های زیادی داریم؛ اما بعضی از اطرافیانمون به هر دلیل، تمایلی به خوندنش ندارن. ما باید خودمون این کتابا رو مطالعه کنیم و غیرمستقیم تو حرفامون از جمله هایی که فکر می کنیم به درد طرف مقابلمون می خوره استفاده کنیم. این طوری اونم درگیر می شه و بهش فکر می کنه. این خودش ی مهارته.

(فاطمه از گرگان) 

امید: سلام دوستان خوبم! خیلی هاتون می گین: "ما هم اندیشان رو می  خونیم و نسبت به خیلی چیزها تو زندگی آگاهی پیدا می کنیم؛ ولی چطور طرف مقابلمون یا کسی رو که باهاش مشکل داریم، آگاه کنیم. او که هم اندیش نیست!" تجربه آبجی فاطمه می تونه این مشکل رو حل کنه!

******

سلام به همه؛ من برای چندمین بار پیامک های دوستان در روز پنج شنبه  رو مرور کردم. از همه دل نشین تر پیام دوستی به نام یاس بود که نوشته ای از کتاب "پا به پای هم" رو برای دوستان پیامک دادن. من اون نوشته رو برای همه خواهر زاده هام که متأهل هستند فرستادم. دوستان لطف کنید کتابی رو که معرفی می کنید نکته های جالبشو برای باشگاه پیامک بدین تا دوستان هم اندیشی که دسترسی به کتاب ها ندارن هم استفاده کنن. با تشکر.

(یه هم اندیش از زابل)

******

سلام خدمت آقا امید و هم اندیشان عزیز؛ خیلی خوشحالم که عضو هم اندیشانم. باشگاه رو خواهر شوهرم به من معرفی کرد. خیلی ذوق زده شدم که از این به بعد از تنهایی در میام؛ چون شوهرم تا غروب سر کاره. خدایا: مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه کن مبادا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم زند....

(سایه از اصفهان)

******

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1396 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان یکشنبه 7 آبان 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (1) | مربوط به موضوع: بحث آزاد ، 1391 ،

 

سلام؛ 25 سالمه و متاهلم؛ اما هنوز نمی دونم از زندگی چی می خوام. خیلی دلم می خواد منم مثل کسانی باشم که از کودکی یه رویا دارن و برای رسیدن بهش تلاش می کنن.

(فاطمه، متولد 65)

امید: سلام به همه دوستای خوبم! هدف، موتور محرکه پیشرفت تو زندگیه. وقتی انسان هدف مشخصی داره و برای رسیدن به اون هدف، انگیزه کافی پیدا کرده، اونقدر ذوق داره تا به هدفش برسه که اصلا متوجه مشکلات نمی شه. سختی ها براش آسون می شه و هر پیشرفتی در این راه، کلی بهش آرامش و نشاط می ده. خیلی از افسردگی ها، احساس تنهایی ها و... به خاطر نداشتن هدفه. خیلی خوبه یه هفته درهمین باره صحبت کنیم؛ البته اگه تو نظرسنجی، رای بیاره.   

******

سلام بیست اندیشان، پنجشنبه ها برنامه اردیبهشت از شبکه ۴ یادتون نره. دکتر میثاق رو گوش کنید. واقعا مفیده.

(ایوب از کازرون)

******

پیشنهاد؛ سلام امید و پیام! می گم واسه یکسالگی باشگاه سعی کنین پیام بیشتری رو درج کنید. اون روز هم هر دوتون تو باشگاه باشین یا به برنامه ای دعوت بشین. راستی دوستان هم اندیش لطفا اگه پیشنهادی واسه یکسالگی باشگاه دارین اول پیامکتون بنویسید "پیشنهاد".

(رقیه.ش از سراب) 

امید: من همه پیشنهاداتتون رو یاداشت می کنم تا هر کدومشون رو که می  شه عملی کنیم.

******

 

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1014 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان چهارشنبه 3 آبان 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: مهارت های زندگی ، 1391 ،

سلام شاد اندیشان؛ دکتر خسروی به نقل از نجم الدین رازی می گفت: شکرانه تن به خدمت گرفتن اونه، شکرانه دل ایمانشه و شکرانه روح، محبت کردنه!!

(نارسیس، 22 ساله، دانشجوی دکتری حرفه ای داروسازی)

امید: سلام به همه دوستان خوب و خالصم! صحبت از شکرگزاری شد، حیفم اومد یه حدیث خیلی ویژه از حضرت علی (ع) رو که امروز خوندم به شما هم نگم. اگه خوب خوب درباره اش فکر کنیم، تو زندگیمون گشایش بزرگی خواهد بود. "هنگامی که مقدمات نعمت ها به شما رسید، نهایت آن را با کم شکری، از خود مرانید." برای شنبه که بحث آزاده می تونیم بیشتر درباره اش صحبت کنیم.  

******

سلام به تمام دوستانم در سرتاسر ایران، سلام امید جان! چرا بین 2 تا 9؟ پس یک چی؟

(محمدرضا ضیایی، 24 ساله از مشهد)

امید: اشتباه تایپی بود؛ ولی خدا رو شکر دوستامون کاملا متوجه شدن که بین ا تا 9 هست و همون شماره یک یعنی موضوع آزاد (هر چه می خواهد دل تنگت بگو) با بیش از سی و پنج درصد آراء، بیشترین رای رو برای موضوع هفته بعد آورد. موضوع "اعتماد به نفس" با بیست و سه درصد؛ و "چگونه عادت های بد را ترک کنیم؟" با نوزده درصد، به ترتیب، رتبه های بعد رو به خود اختصاص دادند که با همون ترتیب، موضوعات هفته های بعد خواهند بود.      

******

 

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1779 مرتبه بازگشت به بالا