• دوشنبه 1394/02/07 - تعداد بازدید 19 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ خدا حفظتون کنه دوستان بامرااااام
  • یکشبنه 1394/02/06 - تعداد بازدید 35 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ می گم اگه یه راننده به پلیس بگه: "باور کن تا حالا من یواشکی بارها با سرعت 180 تا هم رفتم و هیچ اتفاقی نیفتاده. بذارین من راحت ب
  • شنبه 1394/02/05 - تعداد بازدید 47 مرتبه
    امید: سلااااام؛ می دونین الان تو ذهنم داره چی می گذره؟ اینکه شماها خیلی خوبین. خیییییلی!... دلیل دارم براش. فکر نکنین رو هوا دارم حرف می زنم. دلی
  • چهارشنبه 1394/02/02 - تعداد بازدید 63 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ می گم حواستون که هست؟ حواستون به اینکه از بحثا برداشت اشتباه نکنین! آخه ممکنه از اونور بوم بیفتیم. آخه می شناسم کسانی رو که ب
  • سه شنبه 1394/02/01 - تعداد بازدید 67 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ امروز یکی از همکارا بهم گفت: "باورم نمی شه! فردا چهلم مادر آقای رزاقه. چه زود گذشت! مگه می شه؟ انگار، دیروز بود!" انگشت به دهن
  • دوشنبه 1394/01/31 - تعداد بازدید 58 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ راستش یه لقمه غذا رو اگه دوبار بجوی، می شه غورتش داد؛ ولی فرقش با لقمه ای که خوب جویده بشه از زمین تا آسمونه. باور نداری مجله
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان یکشنبه 9 مهر 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: ریشه یابی طلاق ، 1391 ،

 امید: سلام دوستان؛ این آقا حمید یه شبه اونقدر مشهور شد که بعضی هاتون پرسیدین: امید! تو واقعا آقا حمید رو دیدی؟ آره! دیدمش. تو یه بنگاه املاک تو شهرمون. حواسش بیشتر از اینکه به من مشتری باشه به تلویزیون بود. می خواستیم برای یه بنده خدایی خونه بگیریم. خلاصه توجه زیاد این آقا حمید به تلویزیون باعث شد ازش بپرسم پیام نما رو هم نگاه می کنه. گفت: "آره! هم اندیشان شبکه چهار" و بعد هم فورا کنترل رو جلوی تلویزیون گرفت و صفحه 370 رو آورد. بریم سر پیامک ها تا به خاطر پر حرفی دعوام نکردین. نگران نباشین! بقیه اش رو همین امروز براتون می گم. خب، قرار بود به ریشه یابی طلاق بپردازیم. خیلی هاتون گفتین یه عاملش جدی نگرفتن صحبت های جلسه خواستگاریه که باعث می شه دختر و پسر، نتونن خوب همدیگه رو بشناسن. گفتیم: پس برامون سوال طرح کنین. تو جلسه خواستگاری باید چی پرسید؟

******

سلام به هم اندیشان عزیز؛ یکی از سوال هایی که باید تو جلسه خواستگاری پرسیده بشه، درمورد اخلاق هست. در ضمن؛ تو برنامه خانه محبت، یکی از کارشناسان می گفت: اگه می خواین اخلاق طرف مقابل رو بشناسید به رابطه فرد با پدر و مادرش نگاه کنید. اون وقت، می تونید بفهمید که خوش اخلاقه یا بد اخلاق.

(سمانه، 25 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی، تکاب)   

******

سلام امید! از مطالعاتی که داشتم به دوستان توصیه می کنم: کتاب گلبرگ زندگی 1 ص 134 به بعد، سوالات جلسه خواستگاری رو بخونن. واقعا مفیده.

(حمیده، لیسانس شیمی)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 2002 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان شنبه 8 مهر 1391

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: ریشه یابی طلاق ، 1391 ،

دوستان خوب، سلام! حتما ذوق دارین آخرین نتایج سرشماری خانواده هم اندیشان رو بدونین. تا ساعت ده و پانزده دقیقه شنبه 8 مهر، بیست و چهار  هزار و نهصد و چهل و دو نفر، کلمه عضو رو به پیامک 3000048 ارسال کردن. هر کی هم اندیشان رو می خونه این کار رو نکنه، بی معرفتی کرده؛ چون تعداد واقعی خانوادمون مشخص نمی شه. نرم افزار سرشماری ما از هر تلفن همراه فقط یه بار کلمه عضو رو می پذیره؛ پس اگه تو خونوادتون به جز شما کس دیگه ای هم هست که هم اندیشان رو می خونه؛ ازش بخواین تا با تلفن همراه خودش یا اگه نداره با یه تلفن همراه دیگه، کلمه عضو رو ارسال کنه. خب؛ این هفته می خوایم به ریشه یابی طلاق بپردازیم؛ حتما درس های خوبی برای هممون خواهد داشت.

******

سلام امید و هم اندیشان؛ علت اصلی بعضی از طلاق ها اینه که قبل ازدواج می دونن طرف، چه مشکلی داره؛ ولی میگن اگه بریم زیر یه سقف، درستش می کنم و یکی دیگه هم دخالت بی جای خانواده دو طرفه. باید بذارن زن و شوهر خودشون درمورد مشکلشون فکر کنن تا با همفکری و منطق، مشکلشون برطرف بشه.

(فاطمه هستم از آذربایجان شرقی، روستای قره تپه)

******

سلام؛ به نظر من ازدواج هایی ک فقط براساس احساسات به وجود میان، با شروع شدن زندگی مشترک و نشون دادن ضعفای طرف مقابل، خیلی زودتر به طلاق ختم می شن.

(پریسا، 18، اهواز)

امید: یه کارشناسی می گفت: بعضی وقت ها ما داریم تو انتخابمون واقعا احساسی برخورد می کنیم؛ ولی خودمون رو گول می زنیم و می گیم: "نه! من خوب فکر کردم و کارم درسته!" این جور وقت ها، احساس ها در واقع ژست عاقلانه به خود گرفتن و گول زنک هستن. برای اینکه بدونیم واقعا کارمون درسته، باید با افراد عاقل و دلسوز مشورت کنیم؛ اگه اون ها تایید کردن، اونوقت معلومه که واقعا احساسی عمل نکردیم.     

******

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1630 مرتبه بازگشت به بالا

نازنین از بندرگز - پری از میبد یزد

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (1) | مربوط به موضوع: معرفی کتاب ،

 

سلام؛ شوهرم اصلا منو دوست نداره و اصلا به من توجه نمی کنه از شما و هم اندیشان گلم التماس می کنم چند تا کتاب برای نفوذ کردن در قلب شوهر معرفی کنید.

(نازنین از بندرگز)

 

امید: یه کتاب همین الان آبجی پری به شما و همه آبجی های متاهل معرفی می کنه. آبجی پری! چی بود اون کتابی که می گفتی؟

پری از میبد یزد؛ سلام؛ کتاب: "زنان بدانند، دختران بخوانند" از مارابل مورگان و ترجمه افسانه سلمانی گیوی و از انتشارات چاف.

امید: خب! رسیدیم به آخر پیامک ها. قرار بو بقیه ماجرا رو براتون بگم. ماجرایی از دیده ای دیروزم از یه انسان با اخلاق. اول که وقتی تماس گرفتیم گفت: نیم ساعت تا 45 دقیقه دیگه می یام کولر رو براتون درست می کنم؛ ولی 20 دقیقه بعد اومد؛ یعنی بسیار خوش قولی کرد و حتی زودتر از زمانی که گفته بود اومد. متین بود و چهره بسیار آرومی داشت. وقتی قرار شد وسایل رو از طبقه اول به پشت بام طبقه چهارم ببریم؛ بیشتر وسایل رو خودش برداشت و هر کاری کردم اجازه نداد من این کار رو بکنم. وقتی کار می کرد درستی رو به خوبی می شد در کارش دید. برای تعمیر موتور کولر منو به آدمایی معرفی کرد که به اندازه خودش خوب بودن و به آدم آرامش می دادن. آخر کار هم بعد از دو بار آمدن و رفتن، 12 هزار تومان دستمزد گرفت که البته من خودم بیشتر بهش دادم. فکر کردم دارم خواب می بینم. با اینکه خرابی کولر خودش یه مشکلی بود؛ ولی من به خاطر وجود این افراد، مشکلم رو فراموش کردم. چه خوب می شد اگه همه این قدر خوب باشن و خدا هم همین رو می خواد؛ چون به نفع بنده هاشه. بچه ها! این هفته از دیده هاتون و درس هایی که براتون داره بگین. تا فردا خدانگهدار.