اندازه متن
- کوچکتر | + بزرگتر
بالا
Top
   

زمان جاری : چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 - 12:24 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم





ارسال پاسخ
تعداد بازدید 1519
نویسنده پیام
rezvan71r71 آفلاین



ارسال‌ها : 11790
عضویت: 14 /6 /1391
محل زندگی: یــه جــای خوب😊

تشکرها : 20389
تشکر شده : 35952
گفتگو با خدا

Interview with god

گفتگو با خدا

I dreamed I had an Interview with god

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.

So you would like to Interview me? “God asked.”

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟

If you have the time “I said

گفتم : اگر وقت داشته باشید.

God smiled

خدا لبخند زد

My time is eternity

وقت من ابدی است.

What questions do you have in mind for me?

چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟

What surprises you most about humankind?

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

Go answered .

خدا پاسخ داد

That they get bored with childhood.

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.

They rush to grow up and then long to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.

That they lose their health to make money

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

And then lose their money to restore their health.

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند.

By thinking anxiously about the future. That

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند.

They forget the present.

زمان حال فراموش شان می شود.

Such that they live in neither the present nor the future.

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال.

That they live as if they will never die.

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد.

And die as if they had never lived.

و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.

God’s hand took mine and we were silent for a while.

خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم.

And then I asked

بعد پرسیدم

As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?

به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند؟

God replied with a smile.

خدا دوباره با لبخند پاسخ داد.

To learn they cannot make anyone love them.

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.

What they can do is let themselves be loved.

اما می توان محبوب دیگران شد.

learn that it is not good to compare themselves to others.

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.

To learn that a rich person is not one who has the most.

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.

But is one who needs the least.

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.

یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.


امضای کاربر :
نـــــداری گــــدایی به رســـــوایی مــــــــــــــــــن...
شنبه 28 بهمن 1391 - 00:23
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 6 کاربر از rezvan71r71 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: lilac & taha & mahshid-gh & golpari & sanam & ti-ti22 &
lilac آفلاین



ارسال‌ها : 1979
عضویت: 18 /6 /1391
محل زندگی: قزوین
تشکرها : 3860
تشکر شده : 5987
پاسخ : 1 RE گفتگو با خدا

میسی...................


امضای کاربر :
[center]

خدایا منو ببخش اگر یه وقتایی یادم میره که تو خدایی و من بنده ات . . .[/center]
شنبه 28 بهمن 1391 - 01:07
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از lilac به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: golpari / sanam /
rezvan71r71 آفلاین



ارسال‌ها : 11790
عضویت: 14 /6 /1391
محل زندگی: یــه جــای خوب😊

تشکرها : 20389
تشکر شده : 35952
پاسخ : 3 RE گفتگو با خدا

خواهش


امضای کاربر :
نـــــداری گــــدایی به رســـــوایی مــــــــــــــــــن...
یکشنبه 29 بهمن 1391 - 18:01
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از rezvan71r71 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: golpari / sanam /
rezvan71r71 آفلاین



ارسال‌ها : 11790
عضویت: 14 /6 /1391
محل زندگی: یــه جــای خوب😊

تشکرها : 20389
تشکر شده : 35952
پاسخ : 4 RE گفتگو با خدا

به درگاه تو دعا می کنم،

که در قلب منی،

در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،

راهــــــــــنمایم باش،

قلبم را به سوی تو می گیرم،

پس مرا به سوی خویشتن بخوان،

و راه لطف و رحمتت را نشانم ده،


امضای کاربر :
نـــــداری گــــدایی به رســـــوایی مــــــــــــــــــن...
یکشنبه 29 بهمن 1391 - 18:18
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 4 کاربر از rezvan71r71 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: lilac / taha / golpari / sanam /
rezvan71r71 آفلاین



ارسال‌ها : 11790
عضویت: 14 /6 /1391
محل زندگی: یــه جــای خوب😊

تشکرها : 20389
تشکر شده : 35952
پاسخ : 5 RE گفتگو با خدا

خواسته ام در این جایگاه، یعنی جایگاه بنده فقیر ناامید،

آن است که:

گناهان گذشته ام را بیامرزی

و در باقیمانده عمرم،مرا از گناه باز داری …


امضای کاربر :
نـــــداری گــــدایی به رســـــوایی مــــــــــــــــــن...
یکشنبه 29 بهمن 1391 - 18:18
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 5 کاربر از rezvan71r71 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: lilac / taha / mahshid-gh / golpari / sanam /
taha آفلاین



ارسال‌ها : 1755
عضویت: 27 /6 /1391

تشکرها : 2820
تشکر شده : 5056
پاسخ : 6 RE گفتگو با خدا

خدایا . . .

خواستم بگویم تنهایم

اما نگاه خندانت ، مرا شرمگین کرد

چه کسی بهتر از تــو ... !


امضای کاربر :

برای 


دلی که کربلا نرفته بخوان


" أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوَّء "
دوشنبه 30 بهمن 1391 - 09:03
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 5 کاربر از taha به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rezvan71r71 / mahshid-gh / golpari / amonika / sanam /
lilac آفلاین



ارسال‌ها : 1979
عضویت: 18 /6 /1391
محل زندگی: قزوین
تشکرها : 3860
تشکر شده : 5987
پاسخ : 7 RE گفتگو با خدا

مرد جواني مسيحي كه مربي شنا و دارنده چندين مدال المپيك بود ، به خدا اعتقادي نداشت. او چيزهايي را كه درباره خدا و مذهب مي شنيد مسخره ميكرد.

شبي مرد جوان به استخر سرپوشيده آموزشگاهش رفت. چراغ خاموش بود ولي ماه روشن بود و همين براي شنا كافي بود.

مرد جوان به بالاترين نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز كرد تا درون استخر شيرجه برود.

ناگهان، سايه بدنش را همچون صليبي روي ديوار مشاهده كرد. احساس عجيبي تمام وجودش را فرا گرفت. از پله ها پايين آمد و به سمت كليد برق رفت و چراغ را روشن كرد.آب استخر براي تعمير خالي شده بود!


امضای کاربر :
[center]

خدایا منو ببخش اگر یه وقتایی یادم میره که تو خدایی و من بنده ات . . .[/center]
دوشنبه 30 بهمن 1391 - 12:02
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از lilac به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rezvan71r71 / golpari / sanam /
mahshid-gh آفلاین



ارسال‌ها : 2614
عضویت: 28 /3 /1392
محل زندگی: tehran

تشکرها : 13933
تشکر شده : 6959
پاسخ : 8 RE گفتگو با خدا

.

.

.

الو؟

.

منزل خداست؟

.

این منم مزاحمی که آشناست

.

هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است

.

ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست

.

شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است

.

به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟

.

الو ....

.

دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد

.

خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟

.

چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر

.

صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟

.

اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم

.

شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست

.

دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم

.

پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست

.

الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم

.

دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست !!

.


امضای کاربر :
روی مرز باریکی قدم میزنم...
جایی ک دلم
نه بودنت را می خواهد
و نه نبودنت را...
دوشنبه 02 تیر 1393 - 18:36
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 5 کاربر از mahshid-gh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: golpari / amonika / star67 / sami74 / ti-ti22 /
golpari آفلاین



ارسال‌ها : 10251
عضویت: 24 /12 /1392
محل زندگی: یه جایی همین نزدیکی

تشکرها : 29621
تشکر شده : 23079
پاسخ : 9 RE گفتگو با خدا

خــــدایــــــــا

بیا میــخوام یه چـــیزی در گوشت بگــــم !

هـیــچــوقــت یــکی از بنــــده هاتـــو اونقـــدر آزمایــش نــکـن کــهــ

بــود و نبــــودت بــراش یـــکی بـــشـه !.


امضای کاربر :

با سیـــگار کشیدن ،کسی مرد نشد


ولی بانامــردی،خیــلی هاسیگاری شدن!

دوشنبه 02 تیر 1393 - 18:42
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از golpari به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mahshid-gh / sami74 /
golpari آفلاین



ارسال‌ها : 10251
عضویت: 24 /12 /1392
محل زندگی: یه جایی همین نزدیکی

تشکرها : 29621
تشکر شده : 23079
پاسخ : 10 RE گفتگو با خدا

خداوندا ! اراده ام را به زمان کودکی بازگردان

همان زمان که برای یکبار ایستادن

هزار بار می افتادم 

اما 
ناامید
 نمی شدم..
.


امضای کاربر :

با سیـــگار کشیدن ،کسی مرد نشد


ولی بانامــردی،خیــلی هاسیگاری شدن!

دوشنبه 02 تیر 1393 - 19:30
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از golpari به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mahshid-gh / sanam / rezvan71r71 /
golpari آفلاین



ارسال‌ها : 10251
عضویت: 24 /12 /1392
محل زندگی: یه جایی همین نزدیکی

تشکرها : 29621
تشکر شده : 23079
پاسخ : 11 RE گفتگو با خدا

خدایا..!!

کاش اعتراف کنی

جهنمی در کار نیست

برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست!


امضای کاربر :

با سیـــگار کشیدن ،کسی مرد نشد


ولی بانامــردی،خیــلی هاسیگاری شدن!

دوشنبه 02 تیر 1393 - 19:30
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از golpari به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mahshid-gh / amonika / rezvan71r71 /
mahshid-gh آفلاین



ارسال‌ها : 2614
عضویت: 28 /3 /1392
محل زندگی: tehran

تشکرها : 13933
تشکر شده : 6959
پاسخ : 12 RE گفتگو با خدا

یه لحظه گوش کن خدا…..

.

جدی میگم!!

نه بچه بازیه ،نه ادا اطوار…

اینور دنیا

حال ” خیلیا ” اصلا خوب نیست…..

یه دستی به زندگیشون بکش لطفا!


امضای کاربر :
روی مرز باریکی قدم میزنم...
جایی ک دلم
نه بودنت را می خواهد
و نه نبودنت را...
دوشنبه 02 تیر 1393 - 19:54
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 3 کاربر از mahshid-gh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: amonika / star67 / sami74 /
star67 آفلاین



ارسال‌ها : 343
عضویت: 12 /7 /1393
محل زندگی: تهران
تشکرها : 2974
تشکر شده : 1282
پاسخ : 13 RE گفتگو با خدا

خدایا

پناهم باش..

تا مظلوم روزگار نباشم.

رهایم نکن..

تا اسیر دست روزگار نگردم.

یاورم باش..

تا محتاج روزگار نباشم.

بال و پرم باش..

تا که مصلوب این روزگار نگردم.

همدمم باش...

تا که تنهای روزگار نباشم.

کنارم بمان..

تا که بی کس روزگار نگردم.

مهربانم بمان..

تا به دنبال روزگار نامهربان نباشم.

عاشقم بمان..

تا عاشق این روزگار پست و بی حیا نگردم...

و خدایم باش..

تا بنده این روزگار نباشم...


امضای کاربر :
زندگی با رنگ خدایی یعنی :

چنان زندگی کن که ...

کسانی که تو را می شناسند،

 اما خدا را نمی شناسند

به واسطه آشنایی تو، با خدا آشنا شوند!










سه شنبه 08 اردیبهشت 1394 - 17:32
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از star67 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sanam /
roghayeh1993 آفلاین



ارسال‌ها : 3712
عضویت: 28 /7 /1393

تشکرها : 3981
تشکر شده : 4225
پاسخ : 14 RE گفتگو با خدا

خدایا اگه میشه ی مدت اون در حکمتتو ببند و در رحمتتو باز کن..


امضای کاربر :
 با که باید گفت این حال عجیب؟؟
سه شنبه 08 اردیبهشت 1394 - 17:47
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 2 کاربر از roghayeh1993 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sanam / rezvan71r71 /
star67 آفلاین



ارسال‌ها : 343
عضویت: 12 /7 /1393
محل زندگی: تهران
تشکرها : 2974
تشکر شده : 1282
پاسخ : 15 RE گفتگو با خدا

الهی ...

چه عزتی فراتر از اینکه بنده ی تو باشم ؟

و چه فخری بالاتر از اینکه تو خدای من باشی؟

تو آنگونه خدایی هستی که من دوست دارم

پس از من آن بنده ای بساز که تو دوست داری


امضای کاربر :
زندگی با رنگ خدایی یعنی :

چنان زندگی کن که ...

کسانی که تو را می شناسند،

 اما خدا را نمی شناسند

به واسطه آشنایی تو، با خدا آشنا شوند!










جمعه 11 اردیبهشت 1394 - 17:27
نقل قول این ارسال در پاسخ
mehdijoon آفلاین



ارسال‌ها : 1898
عضویت: 24 /11 /1393
محل زندگی: یه گوشه کنار

تشکرها : 1102
تشکر شده : 1457
پاسخ : 16 RE گفتگو با خدا

ممنون


امضای کاربر :
(((اشتباه کردن اشتباه نیست. در اشتباه ماندن اشتباه است.!!)))



(((افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند)))








جمعه 11 اردیبهشت 1394 - 22:51
نقل قول این ارسال در پاسخ
hamin آفلاین



ارسال‌ها : 160
عضویت: 15 /2 /1394

تشکرها : 571
تشکر شده : 179
پاسخ : 17 RE گفتگو با خدا

گاهی دلم می خواهد سر به زیر سربه زیر

شوم

ولی به هوای تو  سربه هوایی میکنم ...


امضای کاربر :
رفتن هميشه رسيدن نيست
اما
براي رسيدن راهي جز رفتن نيست



چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 - 15:19
نقل قول این ارسال در پاسخ
davod1370fff آفلاین



ارسال‌ها : 286
عضویت: 3 /2 /1394

تشکرها : 375
تشکر شده : 519
پاسخ : 21 RE گفتگو با خدا

خدایا به امید تو نه به امید خلق روزگار....


امضای کاربر :



                                     شاید جایم بهشت نباشد......
                                                                         اما:
                                                                               🌹چادرم🌹بهشت من است....
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 - 15:22
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از davod1370fff به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rezvan71r71 /
hamin آفلاین



ارسال‌ها : 160
عضویت: 15 /2 /1394

تشکرها : 571
تشکر شده : 179
پاسخ : 22 RE گفتگو با خدا

[font=Arial,sans-serif]فرشتگان از خداوند پرسیدند: خدایا تو که بشر را آنقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟

                              خداوند فرمود : غم را به خاطر خودم آفریدم !

                     چون این مخلوق من تا غمگین نباشد به یاد خالقش نمی افتد !!


امضای کاربر :
رفتن هميشه رسيدن نيست
اما
براي رسيدن راهي جز رفتن نيست



چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 - 15:25
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از hamin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rezvan71r71 /
mahsa-alp آفلاین


ارسال‌ها : 112
عضویت: 16 /10 /1394
تعداد اخطار: 1

تشکر شده : 33
پاسخ : 23 RE گفتگو با خدا

وقتی آدم

 یک نفر را دوست داشته باشد

 بیشتر تنهاست

چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد

و اگر آن آدم

 کسی باشد 

که تو را به سکوت تشویق می کند، 

تنهایی تو کامل می شود

 

#عباس_معروفی

شنبه 19 دی 1394 - 11:11
نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده: 1 کاربر از mahsa-alp به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rezvan71r71 /
mahsa-alp آفلاین


ارسال‌ها : 112
عضویت: 16 /10 /1394
تعداد اخطار: 1

تشکر شده : 33
پاسخ : 24 RE گفتگو با خدا

آمدن راه و رسم خودش را دارد

نمی شود که هرکس از راه رسید

سرش را بی اندازد پایین و واردِ خانه ی دل شود

مهمان فرق دارد .. همیشه عزیز است

همیشه هم مسافر

می آید؛ می نشیند؛ می گوید

می خندد و گاهی هم بغض خالی می کند

و بعد می رود

در میانِ بغض هایش شاید یکهو بگوید

می شود بمانم ؟

یا مثلا می گوید دوستت دارم 

یا اینکه می گوید

من کنارِ تو چقدر آرامم

تو حواست باشد که این ها تنها

یک آرامش است

یک آرامش پس از بغضی خالی شده !

آمدن و ماندن دیوانگی دارد!

میانِ گریه ها خندیدن و در آغوش کشیدن دارد

شانه بالا انداختن و

- بی خیالِ بغض هایم من تو را دارم -

دارد

آمدن نشانه هایِ کوچک مثلِ

شرمِ اولین کلمات 

چشم هایِ پر شده از اشک 

نگاه هایِ طولانی از سرِ دلتنگی

و زمزمه هایِ بی صدا

مثلِ : جانا ! چه خوب که آمدی

دارد

آمدن حسادت های دخترانه

غیرت های به جای مردانه دارد

آمدن ماندن دارد...!

شاعر:#عادل_دانتیسم

سه شنبه 22 دی 1394 - 12:38
نقل قول این ارسال در پاسخ
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :