راس میگن تو آخرالزمان قرآن دستخوش تغییر و تحریف میشه؟




سلام.با عرض پوزش امیدوارم بی ادبی نشه.
این چیزی که شما شنیدید صحت نداره در واقع اصل این موضوع اینه که در اخرالزمان انقدر بی دینی زیاد میشه که اگاهی مردم از قران به حداقل میرسه و هر کس حرفی رو میزنه و به قران نصبت میده به همین دلیل میگن که وقتی امام زمان ظهور میکنند(انشاا...) همه فکر میکنند که قران جدیدی نازل شده یا قران قبل دچار تحریف شده بوده.
امیدوارم به دردتون خورده باشه

سلام
بسیار متشکرم از همکاری پر خیر و صمیمانه تون
خدا خیرتون بده
فرمایشات شما کاملا درست و صحیست / بازم تشکر میکنم

سلام
خواهش میکنم، خدمت به شما باعث افتخار ماست
بله فرمایش تون صحیح و متینه
اما عزیز بزرگوار؛ هر احکام و هر دستوراتی قانون و آداب خاص خودش رو داره
مثلا در همین مسئله حج و مکه رفتن، یکی از قانون هاش اینه که شخص تا استطاعت پیدا نکرد نیاز نیست به حج بره
استطاعت در سه چیزه / یعنی باید در سه چیز توانایی داشته باشه
اول : استطاعت مالی ( یعنی پول و هزینه رفت و برگشت به این مسافرت رو داشته باشه ) / دوم: استطاعت بدنی ( یعنی مریض احوال نباشه و سلامتی جسمی به سر ببره ) / و سوم: استطاعت جانی ( یعنی راه رفتن امنیت داشته باشه و به سلامتی بره و برگرده ) / اگر شخصی یک کدوم از این استطاعت ها رو نداشته باشه حج بر او لازم و ضروری نیست
یقینا خداوند حکیم ما انسانها رو در انجام فرایض دچار عسر و حرج نمیکنه / بله اگه شخص توان مالی نداره این حج براش ضروری نیست / امیدوارم تونسته باشم به سوال جنابعالی پاسخ داده باشم / بی نهایت متشکرم

حجاب مصونيت است و نه محدوديت ، براي يه زن أمن ترين پناهگاه ميتونه حجاب باشه،ما با حجاب ميتونيم خوبي ها رو جذب كنيم و بدي ها رو از خودمون دور

حجاب براي يه زن مثل تاج بندگي ميمونه كه خدا به اون داده ،حجاب نميذاره كه فساد جامعه زياد بشه!

دقيقامثل يه ميوه اي كه از شاخه آويزون شده تو كوچه و هر رهگذري هوس ميكنه كه اونو بچينه!

حجاب چيزيه كه شهدا و پيامبران و خدا وقرآن به رعايت اون اشاره كردن و رعايت اون باعث حفظ ارزش هاي اسلامي ما ميشه

حجاب مثل يه حفاظ ميمونه مثل اون چراغاي قديمي كه توشهر ما به اون چراغا ( چراغ گل سوز يا لمپا ) ميگن اون چراغا يه شيشه اي روسرشون دارن كه شعله ي اون رو دربرابر باد حفظ ميكنه و نميذاره خاموش بشه و حتي اون شيشه باعث ميشه كه نورچراغ هم بيشتر بشه

بنظربنده حجاب جدای از حفظ شخصیت....باعث میشه که آدمو بخاطر ارزشهای خودش بخوان...نه ارزشهای بی ارزشی که یه عده هوسران برا خودشون تعریف کردن...

یه سوالم دارم...

اگه میگن آهنگ حرومه...پس چرا ب نیت امام زمان و خدا آهنگ میخونن...
اصا چرا آهنگ مجاز تعریف میکنن..وقتی کل کالبد عمل مذمومه حالا با این نیات درست میشه؟؟؟؟

عجیب ذهنم درگیره..

با عرض سلام و ادب و احترام

عالم طبیعت پر شده از الحان و اصوات و آهنگهای مختلف، متنوع و طبیعی / مثلا صدای بارون خودش نوعی ترنم و آهنگه، یا مثلا صدای بلبل یک نوع آهنگ و موسیقیه، حتی صدای قورباغه و یا صدای باد و ...

اگر ما قائل باشیم که همه آهنگ ها مطلقاً مذموم و حرامه، پس هر وقت که بلبل میخونه باید گوش مون رو داشته باشیم و بگیم: آی بلبل نخون که شنیدن صدات حرامه!! و یا وقتی بارون میاد گوش مون رو بگیریم به خدا بگیم: آی خدا بارون نبار که صدا و آهنگ بارونت مذمومه!!! / خیر، همین مسئله حکایت کننده از اینه که همه آهنگها حرام نیستند.

باید خدمت شما سرور بزرگوار عرض کنیم، اونچه که باعث شده ذهن جنابعالی رو به خودش درگیر کنه، ممکنه دو علت داشته باشه / یا اینکه به شما مطلب رو بد و ناواضح رسوندن / و یا اینکه شما درست و کامل متوجه موضوع نشدید / وگرنه دین ما که از بهترین و زیباترین دین هاست هیچگاه مطلقا آهنگ و موسیقی رو حرام نکرده است.

معیار خوب و بد بودن آهنگ رو اینگونه گفتند: که اگر آهنگی یا موسیقی نواخته میشه که در وجود و درون انسان نوعی تهیّج و ابتهاج به گونه ای که انسان را از حالت عادی به حالت تحرک یا رقص می کشونه، یقینا اینجور آهنگها که غالبا ترویج عشق ها و دوستی های کاذب و ناامیدی و غم رو میکنه، مشکل داشته و مذمومه.

بعضی از آهنگها متأسفانه اونقدر تنده که بقول ما؛ ( مُرده های قبرستون رو هم میرقصونه!! )، در مورد اینگونه از آهنگها ما نهی شدیم و اینگونه آهنگها مذمومه و دارای مفسده و ریبته هستش و انسان باید از اینجور آهنگ ها جدّاً دوری و پرهیز کنه.
این که آهنگ و موسیقیه، ما حتی بعضی از مداحی ها رو هم قبول نداریم، بخاطر سَبک و ریتم نوع خوندنش که احساس میشه که تهیّج و رقص رو در انسان پدید میاره...!

از سویی بعضی دیگر از آهنگهایی وجود دارند که در درون انسان نوعی آرامش و حس معنوی ایجاد میکنه. / مثلا بنده خودم آهنگهای آروم و بی کلام رو بسیار دوست دارم و گوش میدم / آهنگهایی  که انسان رو سوق میده به سمت امیدواری و شوق به خدا و معنویت و خدمت به مردم ...

بعضی از مراجع بزرگوارقائلند که معیار خوب و بد بودن آهنگی بستگی به خود هر فرد داره – اگه شخص حس کنه با شنیدن آهنگی، از حالت عادی خارج میشه، شنیدن اون آهنگ براش مضر، مذموم و حرامه، در غیر اینصورت مشکلی نداره.

امیدوارم تونسته باشیم کمی از دغدغه های ذهنی تون رو کمتر کرده باشیم/ موفق باشید و متشکرم

در مورد ریورسینگ اطلاعات دارین؟؟؟؟؟

معیار خوب و بد بودن آهنگ رو اینگونه گفتند: که اگر آهنگی یا موسیقی نواخته میشه که در وجود و درون انسان نوعی تهیّج و ابتهاج به گونه ای که انسان را از حالت عادی به حالت تحرک یا رقص می کشونه، یقینا اینجور آهنگها که غالبا ترویج عشق ها و دوستی های کاذب و ناامیدی و غم رو میکنه، مشکل داشته و مذمومه.


این قسمتو زیاد درک نکردم....اگه قرار بود هرچی رو ملاک واکنشهای خود طرف قرار میدادیم که دیگه قانونی بر دین حاکم نمیموند...هرکی یه واکنشی نشون میداد دین از یکنواختی درمیومد....؟؟؟؟؟....؟؟؟؟

با عرض سلام و خسته نباشید

البته باید رو ایجاد و نوشتن کلمات دقیق باشیم / اولا درست نیست که بگیم ( هر چی رو ) ملاک و واکنشهای خود اطراف قرار میدیم / اگر در جواب سوال قبلی تون کمی بیشتر دقت بفرمایید در می یابید که محل اشاره مون روی موضوع آهنگ و موسیقیه و این قانون و قاعده در این بخش استثناء شده، نه اینکه این قانون بخواد روی تمامی احکام و دستورات دین پیاده بشه ...
در ثانی؛ واکنشات ایجاد شده در درون انسان می تونه حکایت کننده ماهیت شخصی هر فردی باشه و چگونگی شخصیت هر فرد نیز، می تونه نقش بسزایی در سرنوشت اون فرد ایجاد کنه...

منظور از واکنش درونی اینه که « آوازها و موسیقی هایی که موجب خفّت عقل میشه » یعنی شهوات رو آنچنان تحریک و تهییج میکنه که عقل به طور موقت از حکومت ساقط میشه و همان خاصیتی رو داره که شراب یا قمار داره ...

مثلا در کتاب « انسان، غناء، موسیقی » اومده و تأثیرات شوم موسیقی در وجود انسان رو که تأیید شده توسط بزرگان علم پزشکی و روانشناسی است بیان کرده، از جمله از اون تاثیرات و واکنشها:
1- ایجاد عدم تعاون و توازن اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک
2- کوتاهی عمر
3- مرض مانی ( نوعی جنون )
4- مرض پارانویا ( نوعی مرض روحی که شخص ادعای بی مورد میکنه و خود رو شریف تر و بالاتر از همه می دونه )
5- مریضی سیکلوتمی ( نوعی بیماری روانی که شخص گاهی میخنده و گاهی غمگین و ترشرو میشه )
6- ضعف اعصاب
7- اختلالات دماغی و یا اغتشاشات مغزی و هیجانات روحی
8- تاثیرات قلبی
9- فشار خون
10- عامل فحشا
11- سلب اراده
12- عامل جنایت
13- جلب توجه غیر طبیعی
14- افسردگی و خمودگی
15- اختلالات در خواب ( شخص بدخواب شده و خواب اون نظم نداشته وعمدتاً دیر، و سخت از خواب بلند میشه در حالیکه هنوز احساس کسالت میکنه )
16- و ...

جالب تر از همه اینها اینه که طبق آماری که گرفته شد، اکثر نوازندگان و موسیقی دانان دنیا عمر کمی داشتند!!! لذا فهمیده میشه که موسیقی مضر، بر مدت کوتاهی عمر انسان هم تاثیر میذاره!!
ما قصد نداریم که مطلقا موسیقی و آواز رو نفی کنیم ...

ولی انصافا جای فکر و تفکر داره که اگر موسیقی به تنهایی در تکمیل روح و جان انسان مؤثر بود، چرا حیوانی ترین انسانها و ظالم ترین آدم ها که شب و روز با آن سرو کار داشتند، ذره ای اصلاح نشدند و روح درّندگی و حیوانیتشان تغییر نکرد؟!!!
بقول گفتنی: (( سالی که نکوست از بهارش پیداست ... ))


در ادامه سوال تون فرمودید: (( ... دین از یکنواختی ... ))

باید خدمت شما عزیز بزرگوار عرض کنیم، دین اسلام دین یکنواختی نیست / آب در حال جریان رو اگر جلوش رو بگیری، یکنواخت، راکد و گندیده و زننده میشه! / دین اسلام مانند آب در حال جریانه که همیشه متنوع، زلال، پاک و گواراست / لذا خیلی از ما مسلمانها با ندونستن درست و صحیح بعضی از احکام و دستورات دین مون مثل اون می مونیم که با این جهل و ندانسته های خودمون، جلوی آب در حال جریان رو میگیریم و سد ایجاد میکنیم، طبیعتا در چنین موقعیتی شخص احساس یکنواختی و زدگی از دینش میکنه / علتش چیه؟؟ بخاطر اینه که یک شخص مسلمان شاید شناخت کافی و وافی رو جوانب و دستورات دینش نداره ...

امام خوبان آقا امیرالمومنین میفرماید: انسان دشمن جهل و ندانسته های خودش است / یعنی انسان اگر نسبت به چیزی علم و آگاهی نداشته باشه، با اون چیز دشمنی میکنه /
چرا وقتی دانش آموزی درس یک کتابی رو بلد نیست، از اون کتاب و حتی معلم اون کتاب زده و متنفر میشه؟؟!! / بخاطر همین مطلبه، چونکه نمی دونه و درس رو نمیفهمه و جهل داره ...

دین ما همیشه طرف دار و حامی تنوع گرایی، تفریحات، نشاط، ورزش، دید و بازدید، طبیعت گرایی، مسافرت و گردش کردن و ... بود و هست
و از طرفی همواره دشمن افراط و تفریط بوده و انسان ها رو از خشک بودن و بداخلاق و یکنواخت بودن برحذر و نهی کرد / اونوقت دین بی این زیبایی چطور میتونه یک دین یکنواختی باشه ... ؟!!

انشاءلله که خداوند همه ما رو در صراط دینش یاریمون کنه / خیلی ممنونم و موفق باشید

بله / همون برگرداندن موسیقی هستش
البته به لطف شما به تازگی فهمیدیم / خیلی هم ممنون و متشکرم که باعث و سبب این علم و دونستن شدین / سپاسگزارم
البته مشتاقم بیشتر در این مورد بدونم / خوشحال میشم اگه معلومات خودتون رو به ما نیز انتقال بدید / بازم تشکر میکنم

درست گفتین ...اشتباه تعمیم دادم ....

منظورم به این بود که انسان توی تشخیص خوب از بد نواقصی داره که شاید نتونه تشخیص بده کدوم موسیقی براش زیان باره...

اوکی متوجه شدم الان...مرسی

سلام. اگه میشه درمورد این پیامکایی که میگن: نظر کرده یه امامی هستن و هرکی که حرفشو باور نکرد به خاک سیاه نشست و هرکی باور کرد یه شبه ره صد ساله رو رفتو خوشبخت شد. که جدیدا زیاد هم شده و خیلیا باورش میکنن هم صحبتی داشته باشید.
مرسی

نقل قول از gomnam62
نقل قول از anabita
در مورد ریورسینگ اطلاعات دارین؟؟؟؟؟

بله / همون برگرداندن موسیقی هستش
البته به لطف شما به تازگی فهمیدیم / خیلی هم ممنون و متشکرم که باعث  و سبب این علم و دونستن شدین / سپاسگزارم
البته مشتاقم بیشتر در این مورد بدونم / خوشحال میشم اگه معلومات خودتون رو به ما نیز انتقال بدید / بازم تشکر میکنم

برای آشنایی بیشتر به پست"با فاجعه **ریورسینگ**آشنایی؟" که آنا جون باز کرده برید.

====================
سلام
اینها زاده خرافات، جهل و بدعتهاست و هیچگونه سندیت شرعی نداره
باور نکنید و دیگران رو از انجام اینکار نهی کنید
متشکرم

سلام خسته نباشید
یه موضوعی فکر من رو بسیار به خودش مشغول کرده

تو یه مراسمی بودیم که خانمه که سخن ران بود بیان کرد که جهنم رو بیشتر زنهای امت حضرت محمد(ص) پر میکنه؟
ایا این حرف درسته؟؟؟؟؟؟

علتش چی میتونه باشه؟
این خانمه که علتش رو خیلی بد بیان کرد و یه جور ترس رو تو دلم انداخته

پاسخ به سوال و شبهه 2 ( مسابقه )
=================
در وجود همه ما انسانها دو نوع حس وجود داره
(حس و احساسات مادّی) – ( حس و احساسات معنوی و روحی )
حس مادی از قبیل: حس چشایی، بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه
حس معنوی از قبیل: حس تشنگی، حس گرسنگی، حس نشاط، حس خستگی، حس غم و اندوه، حس درد، حس ترس و ...
=============
در درک احساسات مادی ما نیاز به لوازم و ابزار خاص خودش داریم / مثلا برا حس بویایی ما نیاز به ابزار بینی داریم یا برا درک حس چشایی نیاز به ابزاری بنام زبان داریم که اگر یک کدوم از این ابزارها نباشد همون حس مادی ساقط میشه و دیگه قابل درک نیست / مثلا کسی که چشم نداره فاقد احساس بینایی میشه ... /

پس آیا کسی که مثلا زبان نداره و فاقد حس چشایی است می تونه بگه که هیچ کدوم از غذاها هیچ گونه طعم و مزه ای نداره؟؟!!
نه درست نیست، چون او حس و ابزار خاص برا درک این طعم ها رو از دست داد، لذا اونایی که این حس و ابزار را دارند، طعم و مزه ها رو درک می کنند و منکر نمیشند ...
اما در درک احساسات معنوی، ما انسانها نیاز به ابزار مادی نداریم، بلکه در ادراکات معنوی، مثلا درک حس گرسنگی، تشنگی، نشاط، غم و ... احساسات دفعتاً و تدریجاً بر روح عرضه میشه.

بذارید برا درک بهتر شما خواننده  و مخاطب گرامی، مطلب را با مثال بگم: یه وقتی یه خبر بد و ناگواری به شما میرسه! که از شنیدن اون خبر هولناک دیگه دل و دماغ هیچکاری رو ندارین و بقول گفتنی دست و دل تون به کار نمیره و ( جسمت بی رمق میشه )!! در حالیکه جسم مادی، ذره ای هم خراش و زخم بر نداشته/ پس علت بی رمق بودن جسم در چیه؟؟
جواب؛ تأثیر روح در جسم

چون در واقع خبر ناگوار بر روح عرضه شده و از شدت مصیبت بر جسم تأثیر گذاشته و جسم رو بی رمق و خسته کرده ...
یا وقتی که در خواب کابوسی می بینی، دیدن رؤیا به روح عرضه میشه در حالیکه جسم بر روی تخت خواب ثابت، آروم و دراز کشیده ... / از شدت خواب بد، ناگاه جسمت به شدت تکون میخوره و از خواب بلند میشی بدون اینکه کسی کوچیکترین تکونی بهت داده باشه!! این همون تأثیر روح در جسمه!
لذا ما باید برای رسیدن به فهم و ادراک کامل هر دو نوع حس ( مادی و معنوی ) رو داشته باشیم و اگر یک کدوم رو نداشته باشیم ادراکات و فهم ما از دنیا و ورای دنیا ناقصه...

لذا بزرگان فرمودند: ( هر چیزی که در این دنیا قابل رؤیت نباشد دال بر نفی و عدم آنچیز نیست )

عالَم متشکل از دو سنخیته؛ ( سنخ مادیات و سنخ مُجَردات )
مادیات همون چیزیند که ما هر روز با اون سر و کار داریم و حس و لمسش میکنیم ( سنخ مادیات، زوال پذیر و فناپذیر و نابود شدنی هستند ) مانند جسم انسان، که هم قابل رؤیت و لمس و احساسه و با احساسات مادی قابل درک و دیدنه و روزی هم این جسم تبدیل به خاک و نابود میشه ...

سنخ مجردات؛ در مجردات ( مرگ، زوال و فناپذیری ) معنا نداره / از قبیل روح، ملائکه و ذات مقدس باریتعالی که همه از سنخ مجرداتند و هیچ وقت نابود شدنی نیستند، بلکه از امورات معنویه هستند، لذا برای رؤیت و درک اینگونه از امورات نمی توان متوسل به ابزار احساسات مادی مثل؛ چشم و گوش و بینی و ... بود بلکه باید ابزار خاص خودش رو که همان ابزار احساسات معنوی و روحی باشه تهیه کرد و فراهم کردن اینگونه ابزار نیازمند ( تهذیب نفس، تصفیه و تزکیه روحی ) در هر فرده، یقینا هر چقدر روحت پاکتر زلالتر و شفاف تر باشه، یقیناً ادراکات و مُکاشفات شما هم به طبع قویتر و برجسته تره و در غایت انسان به جایی میرسه که میتونه چیزهایی رو بشنوه و ببینه که دیگران نمی تونن بشنون و ببینند و درک کنند ...
==================
نتیجه؛

( خدا، ملائکه و روح ) واقعیت داشته و وجود و ماهیت خارجی دارند و چون اینگونه امورات از سنخ مجردات و معنویات هستند، لازمه رؤیت و درک حضورشون بستگی به تهیه ابزار آلات روحی داره و با ابزار آلات مادی، چشم، گوش، بینی و ... قابل درک و رویت نیستند/ و همونطور که عرض کردیم، اگر یک کدام از دو نوع حس ( مادی و معنوی ) رو نداشته باشیم، ادراکات ما ناقصه و چون اکثر ما انسانها بر اثر دنیازدگی، گناه، جهل و دور شدن از فطرت نتونستیم ابزار احساسات معنوی رو فراهم کنیم، لذا ادراکات ما ناقصه و در نتیجه منکر مجردات ( خدا، ملائکه و روح ) میشیم ...

پس ندیدن و درک و حضور وجود خدا، ملائکه و روح، بر میگرده در عیب و نواقصی و کمبود ابزار مربوطه به این حس در خودمون میشه / مثل همون کسی که حس چشایی نداشت و می گفت: هیچ گونه غذایی طعم و مزه نداره!! در حالیکه واقعیت چیز دیگریست.
============================
انشاءلله که همواره در مسیر ایمان به خداوند ثابت قدم باشیم / متشکرم

بله / به احترام صلواتش، صلوات رو بفرستید ولیکن اینگونه پیام ها رو برای دیگران ارسال نکنید / چرا که نوعی بدعت و ترویج خرافه پرستیه
متشکرم