اندازه متن
- کوچکتر | + بزرگتر
بالا
Top
   

زمان جاری : شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 12:22 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم





soheila7 آفلاین



ارسال‌ها : 1932
عضویت: 18 /7 /1392

تشکرها : 3118
تشکر شده : 4275
پاسخ : 95 RE هر چی میخاهد دل تنگت بگو...
تاحالا شده؟!

شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟خیلی سخته آدم کسی رو
نداشته باشه…دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…نتونه به
هیچکی اعتماد کنه…هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,آخرش
برسه به یه بن بست …تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی
کنه …اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینهبه اون هم
نمی تونه بگه…خبری از آسمون هم ندیدهمگه چند بار اشک های شبونش رو پاک
کرده…؟!بهش محل هم ندادهتا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو
پهن کرده تا کم نیاره …خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی
داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…خیلی سخته ادم ندونه کدوم طرفیه؟!خیلی
سخته ادم احساس کنه خدا اونو از بنده هاش جدا کرده …خیلی سخته ندونی وقتی
داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا …پرده ی گناهات
اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه…. ؟!

امضای کاربر :
چشم وا کردم از تو بنویسم
لای در باز و باد می آمد
از مسیری که رفته بودی داشت
موجی از انجماد می آمد

یکشنبه 24 آذر 1392 - 12:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از soheila7 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mehrdad_b30 / mehdijoon / roghayeh1993 /
پرش به انجمن :