
امید: سلاااام؛ حااالتون چطوره؟... می دونم که حال و احوال خیلی هاتون خوبه؛ اما بعضی هاتون هم... بعععله! کلاغه خبرش رو برام می یاره؛ بهم می گه که بعضی هاتون زانوی غم به دل گرفتین و دارین می گین: هیشکی نمی تونه حال من یکی رو خوب کنه! من داغونم! داغون!... ولی دیگه نگران نباشین؛ چون این هفته حرفایی می زنیم که حال خیلی ها بهتر می شه. قول می دم. مرده و قولش! اصلا حاضرم یه تار سبیلم رو گرو بذارم! تازه می دونم که خیلی ها با اون حرفا منقلب می شن و البته تعداد کمی هم باقی خواهند موند که بازم حالشون بده. می دونین؟ به زور نمی شه حال آدم ها رو خوب کرد. شاید اونا نیاز به زمان بیشتری دارن تا بعضی چیزها رو درک کنن. خیلی هایی که الان حالشون خوب خوبه، قبلا تو چنین شرایطی بودن و با یه جمله؛ حتی یه کلمه، یا با دیدن یه چیزی و خلاصه یه تلنگر و اتفاق، تکون خوردن. شاید براتون جالب باشه که خیلی از اولیای الهی هم یه نقطه ی تحول تو زندگیشون دارن؛ یعنی تو یه نقطه ای، اتفاقی براشون افتاده که افتادن تو این مسیر عاقبت بخیری. خلاصه همه ی اینا رو گفتم که بگم: بحث "عاقبت بخیری" رای آورد. 376 موافق در مقابل 49 مخالف. می گم حواستون هست که بی معرفت شدین؟ تعداد موافق و مخالف رو با هم جمع بزنین متوجه می شین!!!
******
با سلام؛ به نظرم لازمه ی "عاقبت بخیری" دعای خیر پدر و مادره؛ کما اینکه رفتار و کردار خود فرد هم مستلزم عاقبت بخیر شدنه.
(حدیث فلاحی، دلفان)
امید: می دونم که خیلی هاتون بعد از خوندن این ماجرا، چشاتون بارونی می شه...
مرحوم آیة اللّه مرعشی نجفی می گوید: زمانی که در نجف بودیم، روزی هنگام ظهر، مادرم به من گفت: برو پدرت را صدا بزن تا برای صرف نهار بیاید. من به طبقه بالا رفتم و دیدم پدر در حال مطالعه خوابش برده است. نمی دانستم چه کنم؟ از طرفی باید امر مادر را اطاعت می کردم و از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لبهایم را کف پای پدر گذاشتم و چندین بوسه بر آن زدم؛ تا این که بر اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و دید من هستم. وقتی این ادب و احترام را از من دید، گفت: شهاب الدین تو هستی؟ عرض کردم: بلی آقا؛ دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: "پسرم خداوند عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت (ع) قرار دهد" و من هر چه دارم از برکت همان دعای پدرم است که در حق من نمود و به مرحله اجابت رسید.
******
سلام؛ امید الان ساعت یک نصف شبه. خیلی ناراحتم. بغضم گرفته چون دارم حسرت گذشته رو می خورم. به خاطر فرصت هایی که از دست دادم. به خاطر درس نخوندنم. به خاطر خوبی هایی که به پدر و مادرم نکردم. به خاطر وقت هایی که هدر دادم. ناراحتم امید؛ راهی برای جبران گذشته هست؟؟؟؟
امید: هست... هست... هست... راستی! می گم می دونستین اون نقطه ی تحول زندگی که الان حرفش رو می زدیم، به لطف خدا است. منتها به نظرتون چی باعث می شه یکی اون نقطه ی تحول براش به وجود بیاد و یکی نیاد... عوامل مختلفی دخیله. یکیش کار نیکه. شیخ رجبعلی خیاط می گه:
"یکی از اسباب توفیق من در سیر و سلوک این بود که روزی عملی مستحبی انجام دادم و ثوابش رو به یکی از اموات هدیه کردم. در اثر همین کارم آن مومن درگذشته، برایم دعا کرد و خدا هم دعایش را اجابت نمود و با عنایت ویژه ای، هدایتم کرد و راه را نشانم داد."
(از کتاب: بهترین شاگرد شیخ)
******
سلام علیکم؛ آقا امید واقعا دستت درد نکنه واسه زحماتی که برای اون سورپرایز کشیدی. واقعا عالی بود. با خوندنش متحول شدم. تصمیم گرفتم خودمو از چپ به راست تغییر جهت بدم؛ چون فرصت برای تصمیم گیری خیلی کوتاهه. با خودم گفتم: چرا فکر می کنی هنوز وقت هست؟! از کجا معلوم امشب که خوابیدی فردا بیدار می شی؟ اون موقع دیگه راه برگشتی نخواهد بود! من بی خیال آرزوهای دنیوی شدم. آخه چه آرزویی بهتر از "بهشت"؟؟ فقط یه آرزو تو این دنیا دارم که نمی تونم بی خیالش شم و اونم شفای مادر عزیزم از خدا است. التماس دعا!
(گل سرخ، دزفول، ساکن تهران)
امید: راستش! قرار نیست ما برای رسیدن به خدا انگار دنیا رو بکنیم؛ فقط قراره دل به دنیا نبندیم؛ قراره آرزوهای دنیائیمون خدایی باشه؛ قراره اگه به آرزویی نرسیدیم تسلیم حکمت خدا باشیم و صبور؛ قراره سختی های دنیا، ما رو دلسرد نکنه و خدا رو از ما نگیره! راستی! گفتی چه آرزویی بهتر از بهشت؟ می دونم که منظورت این بود که چه آرزویی بهتر از رضایت خدا از ما که پاداشش هم بهشته و لازمه اش عاقبت به خیری. آقای قرائتی می گفت: شخصی سه عالم بزرگوار را همزمان در حرم امام هشتم (ع) در سه نقطه مختلف می بیند و از هر کدام بدون اطلاع دیگری می پرسد: اگر خداوند بفرماید یک دعای مقبوله در این مکان دارید، چه از خداوند می خواهید؟ تک تک آن ها فرمودند: "عاقبت به خیری"
******
سلام؛ شروع هفته با یه انرژى مثبت قشنگ از سهراب سپهری:
چه کسی می داند؟؟؟
که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهایی!
چه کسی می داند؟
که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی
از صدای گذر آب چنان فهمیدم:
تندتر از آب روان، عمر گران می گذرد.
(خادمى خالدى، خالدآبادی ام)
******
سلام امید؛ سورپرایزت این بود؟؟ من که نفهمیدم چرا اینقدر هیجان زده شدی؟!
(فاطمه از اصفهان)
امید: راستش! وقتی این مطلب رو گذاشتم تو صفحه ی 670 با خودم گفتم خدا کنه همه با تمام وجود درکش کنن که اگه این اتفاق بیفته، می شه یه نقطه تحول تو زندگیشون. این نشونه ها لطف خدا برا متحول شدن ماها است؛ ولی یه چیزی هست. بعضی وقتا، بعضی چیزا مانع این می شن که ما اینجور چیزا رو خوب درکشون کنیم. باعث می شن ساده از کنارشون رد بشیم. به نظرتون چی می شه که یکی اونجور و یکی اینجور... اول پیامک بنویسین: "نظر" راستی! تا حالا 381 نفر مقاله رو پسندیدن و 12 نفر هم مقاله، مورد پسندشون قرار نگرفته.
******
سلام؛ ده سال پیش بعد از یک حادثه به مرگ جدی تر فکر کردم. خیلی روراست گناهامو ریشه یابی کردم. تهش یا تنبلی بود یا حب دنیا یا اینکه می خواستم خودم رو به بقیه ثابت کنم. بعد به خودم گفتم تنبلی رو بذار کنار آخه بعد مرگ بیکاری و وقت، زیاد داری. دنیا به پادشاه ها وفا نکرده به تو وفا می کنه؟ همه ی دنیا ارزش یک گناه رو هم نداره. اونچه که ارزش داره انسانیته که اگه واقعا ادعای انسانیت داری گناه نکن. همین روراستی باعث شد گناه به نظرم مسخره و بچگانه بیاد و تا حد زیادی به کارهام دقت کنم. دلبسته دنیا نشم. آخرت رو جدی تر بگیرم.
(م.متولد 63)
امید: نقطه ی تحول رو دیدین؟... حالا یه سوالی اینجا مطرح می شه و اون اینه که... اصلا پیامک بعدی رو بخونین می گیرین قضیه چیه؟
******
سلام؛ آقا امید ممنون از سورپرایزتون. عالی بود؛ ولی یه چیز ذهنمو درگیر کرده. آقا امید یادتون میاد چند روز پیش گفتید انسان فراموش کاره؟ درسته! همین فراموشی ها و غفلت هاست که باعث می شه گاهی وقتا به راحتی گناه کنیم؛ اما واقعا راه حلش چیه؟ می شه این فراموشی ها رو به حداقل رسوند؟ و به دنبالش گناه ها رو؟
(مژده، 20 ساله)
امید: درسته! حتی اگه حالی به حالی بشیم و حالمون خوب بشه؛ باز نگهداشتن اون حال مهمه! این مهمترین چیزیه که تو این بحث باید بهش برسیم. اول پیامک بنویسین: "راهکار"
******
سلام به نیک اندیشان؛ اینم یک جمله که باید توش شیرجه زد: چیزی که سرنوشت انسان را می سازد "استعدادهایش" نیست "انتخاب هایش" است.
(فاطمه، 19+)
******
سلام؛ برکت خدا مانند باران است. اگر خیس نمی شویم، تقصیر خودمان است که جایمان را عوض نمی کنیم.
(امین، گمیشان)
******
سلام؛ من تازه وارد کشتی هم اندیشان شدم. آقا امید نمی خوای بهم خوش اومد بگی؟
(صدیقه فرامرزی از رودبار جنوب)
امید: همون جا وایسا تا فرش قرمز زیر پاهات پهن بشه. (امید با صدای بلند) سه درجه به راست... بادبان ها را بکشید. حرکت می کنیم.... آهای! اونایی که رو عرشه وایسادین و منو نیگا می کنین!!! بحث این هفته سنگینه. مطالب متنوع یادتون نره. شوخی، طنز، خاطره و... اول پیامک حتما بنویسین: "تنوع" در پناه حق باشین.
مطالب مشابه:
- هم اندیشان یکشنبه 24 اسفندماه 1393
- هم اندیشان شنبه 23 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان چهارشنبه 20 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان سه شنبه 19 اسفندماه 1393
- هم اندیشان دوشنبه 18 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان یکشنبه 17 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان شنبه 16 اسفند ماه 1393
- هم اندیشان چهارشنبه 13 اسفندماه 1393
- هم اندیشان سه شنبه 12 اسفند ماه 1393
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
