موضوع بحث : گفتگوی موفق - روز اول - باشگاه هم اندیشان

امید: سلااااام؛ من هی می گم آگاهی، معجزه می کنه، شماها باور نکنین!... اگه یه دقیقه صبر کنین و دست و پاهامو گم نکنین، بهتون می گم چرا معجزه می کنه!... ببینین! هیچ می دونین عصمت انبیاء و گناه نکردنشون به خاطر آگاهی کاملشون بوده؟ انبیاء، چون نسبت به گناهان، آگاهی "کامل" داشتن و عواقبش رو می دونستن، هیچ خطایی مرتکب نمی شدن و به همین جهت، معصوم بودن؛ پس نتیجه می گیریم که ما هر چقدر آگاهی هامون رو عمیق تر و کاملتر کنیم احتمال خطامون کمتره. شهید مطهری هم از کسانیه که دلیل عصمت انبیاء رو آگاهی اون ها می دونه و می گه: "انسان ها وقتی از نظر آگاهی در متن جریان واقعیت قرار می گیرند و با بن هستی و ریشه وجود و جریان ها متصل و یکی می شوند، دیگر از هرگونه اشتباه، مصون و معصوم خواهند بود." حالا بفرمایید آگاهی...

******

درج اولی: سلام امید و همید عزیز؛ بالاخره هم اندیشان بعد از دو سال همراهی تاثیر خودشو گذاشت. امشب با عشق واسه همسرم شام درست کردم و با عشق به استقبالش رفتم. وقتی میز شامو دید که با عشق آمادش کردم خوشحالی رو تو چشاش دیدم. ممنون که هستید.

(رقیه، زنجان)

******

درج اولى؛ مشاعره:

حافظ، نهاد نیک تو کامت برآورد

جان ها فداى مردم نیکو نهاد باد

عمیق شدى امید؟ نهاد نیک، ما رو به اونچه که می خوایم می رسونه.

(مرضیه قاسمى، ترم سه، روانشناسى، پیام نور، تربت حیدریه) 

امید: نه! مثل اینکه من آخر هر مشاعره باید بگم مشاعره بعدی با چی شروع شه! بابا! چهارشنبه، با "ی" تموم شده بود. خب! حالا که گذشت ولی برا فردا "دال" بدین.

******

سلام بر هم اندیشان؛ یه مدتیه که با خانواده همسرم مشکل پیدا کردیم و سر یک سری سوءتفاهم می خوایم بریم مشکل رو حل کنیم؛ ولی راه درست گفتگو رو نمی دونیم. امیدوارم که شما کمکمون کنید.

(فاطمه اولین تاریخ دان باشگاه)

امید: این چند روزه حتما بحثامون رو دنبال کن تا با آگاهی کامل و دست پر بری سراغ این کار. تو گفتگو، یه نکته هایی هست که حتما باید رعایت بشه. هر چی بیشتر با این نکته ها آشنا بشیم، موفق تر خواهیم بود.

******

سلام به هم اندیشان؛ راستش من هر جور با همسرم گفتگو می کنم به دعوا منجر می شه. آخه خیلی عصبیه! بعضی وقت ها کم میارم. زندگیمون خیلی یکنواخت شده. راهکار بدین لطفا.

(سهیلا یه درج اولی از کرج)

امید: شمام همینطور. بحثا رو تا آخر دنبال کن.

******

سلام امید خان! منم اصلا بلد نیستم درست گفتگو کنم. هر موقع می خوام با کسى حرف حساب بزنم آخرش جوش می یارم و منجر به دعوا می شه. اصلا تصمیم گرفتم حرف نزنم بهتره! الانم بیشتر شنونده ام تا گوینده. تازه اینجورى خیلى بهتره.

(نرگس)

امید: وقتی فوت و فن گفتگو رو بلد نباشیم، یا دیگران جوش می یارن؛ یا ما جوش می یاریم؛ یا هر دومون باهم. چه جوش تو جوشی شد! راستی! یادمون باشه که گفتگوی صحیح، برکات زیادی داره. نمی شه ازش صرفنظر کرد. اولیش اینه که باعث رفع سوء تفاهم ها می شه و دل ها رو به هم نزدیک می کنه. دومیش... اصلا چرا من بگم. خودتون بگین. اول پیامک: "گفتگو"    

******

سلام؛ امیدوارم حال دلاتون خوب باشه. تو گفتگو بهتره حرفهامون رو با تو شروع نکنیم؛ چون هیچ وقت جواب نمی ده. درستش اینه که از خودمون شروع کنیم. مثل: من فکر می کنم یا به نظر من و.... بارها امتحان کردم فقط از این راه جواب گرفتم. غیر از این مواقعی که عصبانی هستیم رو برای صحبت انتخاب نکنیم چون کار رو خراب تر می کنه. فعلا اینا رو داشته باشید تا دخترم که خوابید بازم براتون بنویسم.

(دنیا از تهران)

******

گفتگو: سلام؛ به نظرم تو گفتگو باید از کلماتی استفاده کرد که بار منفی نداشته باشن. لحن بایستی نرم باشه. خوب به حرفای طرف مقابل گوش بدیم و وسط حرفش نپریم. جوری صحبت نکنیم که مخاطب فکر کنه داریم خودمون رو علامه و منطقی می دونیم و اون رو بی منطق و جاهل! اگر شخصی باشه که انتقاد پذیر نیست، نگیم نظرت اشتباهه یا این بخش از صحبت هات اشکال داره بلکه با لحنی دوستانه بگیم علاوه بر صحبت های شما، فلان باور هم هست و می تونه تأثیرگذار باشه. اینطوری فرد فکر و قبول می کنه و حتی صحبتش رو تصحیح می کنه. اگرم مؤثر نبود، حداقل دعوا نمی شه.

(مریم، 19 ساله، قدیمی باشگاه)

******

درج اولی، گفتگو: به نظر من باید قضاوت عجولانه از حرف های طرف مقابلمون نداشته باشیم...

(افسانه، 21 ساله از چناران)

امید: درسته! همیشه سوء برداشت از حرفای طرف مقابل و زود قضاوت کردن، آفت گفتگو هستش. اگه نظری دارین اول پیامک بنویسین: "برداشت"   

******

گفتگو: سلام امید و دوستای هم اندیشم. خدا قوت! به نظرم برا اینکه صحبت به دعوا ختم نشه، بهتره مستقیم و بدون حاشیه حرفمونو بزنیم. اگه غیرمستقیم و با نیش و کنایه باشه ممکنه طرف، برداشت اشتباهی از حرفمون داشته باشه. یادتونه "پیام" دوران سربازیش به جای اینکه بگه: مریضم و نمی تونم! گفته بود: حال ندارم! و کلی دردسر شده بود واسش. پس بهتره طوری حرفمونو بزنیم که طرف دقیقا متوجه صحبتمون بشه.

(میترا پیری نژاد، 19 ساله ازخرم آباد (کهریز) 2 ساله هم اندیشم و بی نهایت دوستتون دارم)

امید: این نیش و کنایه تو حرف ها هم یه آفت دیگه تو گفتگو هستش. اگه در این باره هم نظری دارین بنویسین: "کنایه" راستی! موافقین که عجب بحثی می شه بحث این هفته؟!

******

درج اولى: سلام؛ 2 سالی هست که عضو باشگاهم و می خواستم بگم چقدر خوب می شد با تمام وجود برا زندگی هم نوعمون از هر جهت ارزش قائل شیم و تا جایى که می تونیم حتى کم، خوشحالشون کنیم.

(محمد، 21 از مشهد)

امید: می دونی اگه ما همین یه نکته رو تو این دنیا بفهمیم چقدر از مسیرمون رو به سمت خدا طی کردیم؟ یه چیز دیگه هم هست (از همون رازها) راستش! کمک به دیگران، گره های زندگیمون رو هم باز می کنه. گره گشا است. امیدوارم به عمق این مطلب، پی ببریم.  

******

سلام دوستان؛ امروز که حالم گرفته بود. عصری، به خواهرم گفتم بیا بریم خونه مادربزرگ. وقتی رفتیم اونقدر مادر بزرگ و پدربزرگم خوشحال شدن که نگو! بعدش کلی تمیزکاری کردیم. لباساشونو شستیم و... فقط یکریز دعامون می کردن و بنده خدا پدربزرگم یه نامه برام نوشت که کلی متحولم کرد. عین نامه اش رو براتون می نویسم. گفته بود: "بابا جان! آمدید چشم و دل ما روشن شد. دل ما قوت پیدا کرد. مریض بودیم آمدید دل ما روشن شد. خدایا! قسمت می دهم به محمد و آل محمد که شما را نهال و ریشه قرار بدهد. خدایا! روز بد نبینید. خاک به دست شما افتد، زر شود. آمین یا رب العالمین." این دعاهاش خیلی بهمون انرژی داد. من مشکل فرزنددار شدن داشتم. حالا دیگه دلم روشن شد که خدا بهم بچه میده از دعای خیرشون.

(طاهره، درج اولى، 27 ساله، بیرجند، لیسانس مهندسی زراعت و خواهرم سعیده، 18 ساله)

******

سلام بر برادر گرامی امید! حال، کجا بود؟ بدبختمون کردی رفت! کی تا 20 روز دیگه فقط بخونه؟ نه خدا وکیلی بگو ببینم قصد کشتار دسته جمعی داری ؟! که همچین درخواستی از ما درج چندمیا داری؟ معتادمون کردی! حالا می گی برو خماری بکش! عجب آدمی بودی اخوی من خبر نداشتم. نوبت اول مال درج اولیا، بعدی در اختیار ما. نه نگو که من استاد لج بازی کردنم.

(زهرا از دلفان)

امید: صبوری کن! صبوری! اگه اینجا نتونی صبر کنی، خیلی جاهای زندگی هم نمی تونی صبور باشی. این یه تمرینه!

******

پیام اولی؛ گفتگو: سلاااااااااام؛ خوبین؟ ایشالا حال دل همتون خوب باشه. اول پیامم بگم که حرفام شعار نیست. خودم خیلی وقته دارم تمرین می کنم. نگید نگفتی... خب! شنیدین که می گن: "از محبت خارها گل می شود" فقط کافیه تو هر صحبتی، یکم آرامش و محبت چاشنی حرفت کنی. بعد می بینی که چطور طرفت جذبت می شه و در کمال آرامش، بحث با نتیجه عالی تموم می شه. اگه از همون اول، داد و بیداد راه بندازی، طرفت هم صداش از صدا تو بلندتر می شه و بدون نتیجه و با دلخوری تموم می شه... من خودم چند وقته دارم تمرین می کنم اینو و یه چیز دیگه رو. این که واسه هر کار هر چند کوچیک از طرفم تشکر کنم. بدجوری خوب جواب می ده... بعععععله!

(فاطمه از پیشوا)

******

گفتگو: به نظر من یه کار کوچیک می تونه جلو دعوا توی گفتگوهای مشکل دارو بگیره و اون اینه که مثلا وقتی داریم حرف می زنیم طرف رو متهم و مقصر نکنیم و وقتی می بینیم داره دعوا می گیره مایی که سر حرفو باز کردیم باید رو خودمون کنترل داشته باشیم و سعی نکنیم نظرمونو تحمیل کنیم.

(عاطفه، 19 ساله)

******

درج اولی؛ زنگ تفریح... رفتم بقالی ماست بخرم. بقال گفت: دویستی دارید؟ منم دست کردم تو جیبم. یه آدامس دادم بهش و گفتم: امروز روز انتقامه!

(یاسین از بندرخمیر)

******

گفتگو: سلام به امید و ها؛ گفتگو کردن قدرت کلام بالایی می خواد؛ یعنی اگه ما بتونیم از جملاتی استفاده کنیم که طرف مجذوب حرفامون بشه نصف راهو رفتیم نصف دیگه هم اینه که موضوع رو از چند بعد واسش بررسی کنیم تا قانع بشه.

(زینب بچه محل امام رضا، درج اولی)

******

سلام نواندیشان؛ دو کتاب بسیار کارآمد در زمینه برقراری ارتباط با دیگران 1-چگونه انسانی دوست داشتنی باشیم؟ از برایان تریسی، ران آردن و مترجم سیما فرجی 2- هنر گفتگو با هر کس، در هر جا از روزالی ماگیو و مترجمش: غلامحسین خانقایی

******

درج اولی... یه سلام ویژه مخصوص امید و هم اندیشان گل؛ من دانشجوی پرستاری هستم. این هفته هم کارآموزی داشتم. در طول این هفته هزار بار خدا رو شکر کردم که سالمم. سلامتی، نعمت بزرگیه. قدرش رو بدونیم. بیمار هست وضع مالیش توپ؛ اما راضیه همشو بده تا سلامتیش برگرده.

(پریا از مراغه. من از اون پرستارای مهربون هستما)

******

گفتگو و درج اولی: به نظر من قبل از اینکه با کسی حرفای مهمی رو بزنیم با خودمون راجع به اون موضوع صحبت کنیم؛ یعنی با خودمون مشورت کنیم که چی بگیم. خودم امتحان کردم نتیجه داده

(کسری کاظمی، 24 ساله، ایلام،  سیروان، روستای حیوند، درج اولی)

******

سلام؛ برخورد خوب، درهایی را می گشاید که بالاترین تحصیلات نیز قادر به گشودن آن نیست.

(مریم صادقی از سپاهانشهر)

******

سلاااااام! من! من! من! حالا نوبته منه! نوبته پیام منه!... آخییییش! بالاخره پیام منم درج شد و اسمم رفت تو زمره هم اندیشانی که در یادها می مونن. چیه؟ چرا اینجوری نیگام می کنین؟! مگه من پیرزن، دل ندارم؟؟ شوخی کردم! هم اندیش واقعی کسیه که با هدف یادگیری و تغییر، وارد این خانواده می شه نه فقط درج پیام. عاشق همتونم.

(مادربزرگ)

******

سلام امید؛ رفته بودم واسه مصاحبه ی تربیت ‌معلم. گفتن اوقات فراغتت رو چی کار می کنی. منم باشگاه رو معرفی کردم و کلی تعریف. راستی امید خان! اومدن ازت چیزی راجبم بپرسن تعریفمو بکنیا.

(فاطمه، 18 ساله، انشاءلله یه معلم از زنجان)

امید: حتمااااا

******

درج اولی؛ سلام؛ امید خان! این ظرفای پلاستیکی که می گین ضرر داره. فقط واسه نگهداری غذا بده؟ آخه در طول شبانه روز زیاد باهاش سر و کار داریم. چند روزه بدجوری ذهنمو مشغول کرده.

امید: ببین! ما قصد نداریم با گفتن این حرفا نگرانتون کنیم. بدن آدم بالاخره یه مقاومتی داره. فقط می خوایم کم کم، چیزایی که احتمال ضرر دارن رو تو زندگیمون کمشون کنیم. درمورد ظروف پلاستیکی هم چیز گرم نباید توشون ریخت. ظروف پلاستیکی رو نباید تو فریزر گذاشت. خلاصه در برابر گرما و انجماد، مضر می شن. همین! 

******

سلام امید؛ دارم مربای انجیر درست می کنم. از میوه های سالم و تمیز. دیگه مربای تولید کارخونه نمی خرم. این هم باصرفه تره و هم هم اندیشانه تر. تازه! یه خبر خوش! یه نفرو یه عالمه هم اندیشانه نصیحت کردم حبابشو بترکونه. صداشو نشنیدید؟ این از برکت وجود شما و هم اندیشانه. خدا قوت.

(الهام، اسلام آباد غرب، روانشناسی)

امید: خب! تا خبر بد نیومده خداحافظی کنیم که با حال خوش از پیش هم رفته باشیم. خدانگهدارتون.