هم اندیشان یکشنبه 8 تیرماه 1393

امید: سلااااام؛ می گم برام اونقدر جالب بود که بدونم دیروز به کدوم پیامک ها بیشترین رای رو دادین که امروز هنوز کتم رو در نیاورده، یارانه... ببخشید! رایانه رو روشن کردم. چون می دونم شماها هم مثل من کنجکاوین؛ آمارش رو درآوردم براتون. به ترتیب، پیامک های شماره 119، 114 و 107 بیشترین رای رو داشتن. یادتون باشه هر روز شماره مربوط به پیامک های انتخابیتون رو (البته اگه چند تا هستن، جداگانه) به 3000048 ارسال کنین. راستی! برتر شناخته شدن بعضی پیامک ها به هیچ وجه به معنی ضعیف بودن بقیه پیامک ها نیستا! گفته باشم! به نظر من هر کدوم از پیامک های درج شده و نشده دنیا نکته توشه. راستش! رای ها خیلی به هم نزدیکه؛ ولی ما مجبوریم فقط دو سه تای اولی رو انتخاب کنیم. هم روزانه مثل امروز و هم هفتگی. فعلا این هفته رو امتحانی بریم جلو ببینیم چی می شه...       

******

125- مانع: سلام بر همید؛ یکی از موانع برای نزدیکی به خدا غیبته. این راهی رو که می خوام بگم تازه کشف کردم. یه روز خونمون مهمون اومده بود. مامانم با یکی از خانوما شروع کرد غیبت کردن. منم داشتم میوه می خوردم. در همون حال یه دفعه گفتم: صلوات! اونا هم مجبور شدن صلوات بفرستن. دوباره و دوباره این کار رو کردم. اونا هم فهمیدن و با خنده از این کار دست کشیدن...

(نرگس)

******

126- سلام؛ اگر "واقعا" خدا رو باور کنیم و کارامون برای رضای اون باشه و با اعتقاد قلبی نه از سر عادت، می شه نزدیکی حضورشو تو همه لحظات زندگی حس کرد.

(علی، ۶۸)

******

127- سلاااااام؛ اولین افطاری، همگی مهمون من... ببینید براتون کباب سیخ زدم.

-@@@@@@–    –@@@@@@–

فعلا هنوز نپخته! دست نزنید ها که جیزه!

(زهرا فرشادفر)

******

128- سلام؛ به نظر من یکی از راه هایی که مانع رسیدن به خدا می شه برآورده نشدن حاجات و مقایسه زندگی خودمون با بقیه است. مثلا من خودم به خدا اعتماد دارم و به او توکل کردم و زیاد هم دعا می کنم اما اطرافیانم می گن: فلانی که زیاد دعا هم نمی کنه مشکلی نداره و حاجاتش زود برآورده می شه. این حرف ها نمی تونه ارتباط من رو با خدا کم کنه چون من به او مطمئنم اما دلم با این حرفا بدرجور می شکنه. التماس دعا.

******

129- سلام هم اندیشان؛ فرا رسیدن ماه پر خیر و برکت رمضان پیشاپیش مبارک. باور کنید دارم پیام می دم با گریه است. آخه خواهرم تو تنگنا است. با 3 تا بچه کوچیک و شوهر مریضش که کارم نداره.  شاید باورش برا خیلیا سخت باشه واسه پول یه بیسکویت پونصدی چی کار باید بکنه تا بچه دوسالشو آروم کنه. نگفتم تا دلتون بسوزه و پیام بدین که گریه کردین. نه! فقط براشون دعا کنید چون اگه شوهرش نره دکتر ممکنه چشاشو از دست بده. عزیزانم! قدر داشته هاتونو بدونید. دعا دسته جمعی به اجابت نزدیکتره. در این ماه رحمت واسه همه گرفتارا دعا کنید.

(یه دل شکسته به فکر خواهرش واسه نداریش)

******

130- سلام؛ مانع اصلی دور شدن ما از خدا غرق شدن تو زرق و برق دنیاست و گاهی هم چشم و هم چشمی. مثلا فلانی که نماز نمی خونه و خیلی گناهکاره زندگی خوبی داره و برا همین دیدمون عوض می شه و از خدا فاصله می گیریم.

(آرزو از آمل)

******

131- سلام بر امید و دوستان هم اندیش؛ راستش! اولین باره پیام می دم ولی خیلی وقته باهاتونم. خواستم بگم چرا بعضی فرزندان نسبت به والدینشون بی محبت شدن؟ یه عمه دارم چند ماهه مریضه و داره درد می کشه. با اینکه ۷ تا فرزند داره فقط یکیشون پرستاریشو می کنه. به نظرت خدا جواب کاراشونو می ده؟ خیلی تنهاست. تو رو خدا براش دعا کنید!

(گلی از لرستان)

امید: این زرق و برق دنیا وقتی می تونه خدا رو ازمون بگیره، محبت نسبت به پدر و مادرمون رو نمی تونه؟!!!

******

132- سلام؛ یکی از موانع؛ نرسیدن به حاجته. وقتی حاجت نمی گیرم از عبادت دل سرد می شم؛ اما به حکمتش فکر نمی کنم. تازه! من عبادت می کنم برای حاجتم نه برای نزدیک شدن به خدا و این روش، نیاز به اصلاح داره. برای همین بحث این هفته رو پیگیرترم.

******

133- وقتی یه مانعی سر راه خواسته هامون قرار می گیره همیشه می گیم چرا من؟ چرااا بین این همه آدم من؟ اما اگرم این مانع بین ما با خدا باشه چی؟ بازم همینطوره؟ به نظرم خدا هدف ما نیست. جدی حرفم فکر کردن دارها. تازه بهش رسیدم.

******

134- سلام به نواندیشان؛ به نظر من یکی از دلایل دور شدن از خدا تنبلی است چون شیطان در وجودمون نفوذ می کنه. مثلا وقتی آدم می گه: برم الان نماز بخونم، شیطان ذهن آدم رو با برهان های ساختگی آماده تعلل می کنه. هم اندیشا! برام دعا کنید. خیلی مشکل دارم. احساس می کنم خیلی از معبودم فاصله دارم. امید! مچکرم بابت بحث هفته. امیدوارم به هممون کمک کنه. ما جوونا خیلی به ایجور بحثا و محیط ها نیاز داریم. به کار خداپسندانتون ادامه بدید.

(فاطمه دختر فارس، کسی که هیچوقت لبخند معبودش رو از ته دل حس نکرده)

******

135- سلام؛ لطیفه: پدره به دخترش می گه: اگه امسال قبول شدی که هیچی اما اگه نشدی دیگه نه من تو رو می شناسم و نه تو منو!! بعد چند روز دختره پدرشو سر کوچه می بینه. پدره می گه: قبول شدی؟ دختره می گه: ببخشید! شما؟

(نسرین محمدجانی)

******

136- خیلی چیزا می تونه مانع باشه ازجمله: اراده و ایمان ضعیف، مدگرایی، ماهواره، چشم و هم چشمی. خدا توبه پذیره بالاخره یه روز توبه می کنم. بیش از حد احساس گناهکار بودن و. . . . دارم.

(مریم، 23 ساله از پاکدشت)

امید: یه مانع دوستی میان ما و خدا اینه که یه گناهی داریم می کنیم و به راحتی نمی تونیم ترکش کنیم. با وجودی که ممکنه تو خیلی کارهای خوب، نمره عالی داشته باشیما؛ ولی همون یه گناه کلللی ما رو از خدا دور می کنه. یعنی اون گناه باعث می شه به اندازه کارهای خوبمون هم به خدا نزدیک نشیم. چطور اینطور می شه؟ شیطان کاری می کنه که اون گناه از اونی هم که هست جلو چشمون بزرگتر بشه که حتی متوجه خوبی هایی که داریم هم نشیم. اینجوری از درگاه خدا ناامید می شیم و شیطان هم به مرادش می رسه. حالا راهکار چیه؟ اینه که حواسمون به خوبی هامون باشه و سعی کنیم به تدریج، اون گناهی که ترکش برامون سخته رو باهاش فاصله بگیریم. باید باور داشته باشیم که ترک بعضی خصوصیات بد اخلاقی و یا عادت های نادرست، نیاز به زمان داره و یکدفعه امکانپذیر نیست. 

******

137- مانع: سلام دوستان؛ خیلی وقتا که می خوام کاری انجام بدم و فکر می کنم ممکنه خدا ازم دلگیر شه بعدش پشیمون می شم و می گم لعنت بر شیطان. اما خوب که فکر می کنم می گم افسار زندگی دست خودمونه چرا بی خود شیطان رو مقصر می دونیم؟ این ماییم که راهمونو انتخاب می کنیم. باور کنید بزرگترین مانع برای رسیدن به خدا خود ما هستیم. چرا به این فکر نمی کنید که ما اشرف مخلوقات هستیم. یعنی واقعا شیطان از ما عاقلتره. اینا فقط بهانس. شیطان که نمی یاد به زور دستمونو بگیره هر راهی که می خواد ببره.  برای رهایی از دست وسوسه های درون هم به خدا پناه ببرید. مطمئن باشید پناهگاه امنی خواهد بود. در پناه حق باشید.

(کوثر از کرمانشاه)

امید: اتفاقا همیشه می گن شیطان دستش قویه. اتفاقا محکم هم دستمون رو می گیره تا با خودش ببره؛ ولی نهایتا تصمیم اینکه باهاش بریم یا نریم با خودمونه. دنبال شیطان نرفتن هم آگاهی می خواد که خیلی هاش رو هممون داریم تو باشگاه به دست می یاریم. می گم: شیطان تا حالا بهتون نگفته این چه باشگاهیه؟ بی خیالش شو!

******

138- سلام امید و دوستان نیک اندیشم؛ می خوام کلید طلایی رسیدن به خدا رو بهتون معرفی کنم: "واجبات" که برای رسیدن به خدا باید اون ها رو انجام داد."محرمات" که انجام اون ها مانع رسیدن ما به خدا می شن. "مستحبات" که انجام اون ها باعث می شود سریع تر به خداوند برسیم. "مکروهات" که انجام اون ها گرچه مانع رسیدن ما به خداوند نمی شود اما از سرعت آن می کاهد.

(سارا اسماعیلی، عاشق هم اندیشان، یکی از شیش تاییا)

******

139- به! به! خانوما و آقایون. حال شما چطوره؟ ما که دلمون تنگ شده شما رو نمی دونم. می بینم که همچنان اینجا تلپین. بی روی ماه ما خوش می گذره؟ خدا وکیلی من اگه نبودم چه جوری می فهمیدین اوج نامردی کجاس؟ البته خداحافظی من اسمش نامردی نیست. در اوج، خداحافظی کردنه. راستی! شما هنوز هم سر درج نشدن پیامک به امید غر می زنین؟ آره؟ بزنین ولی یه کم وجدان داشته باشین که وجدان چیز خوبیه. امید تمام زندگیش شده باشگاه اونوقت شما... دلتون سوخت؟ حالا همه بگید امییییییییید

(روح پیام)    

امید: حواستون بود چند تا تیکه پروند و رفت؟ من که نتونستم بشمارم.

******

140- مانع: سلام هم اندیشای گل؛ قطعا پیروی از شیطان، پیروی از نفس اماره، دوستای ناباب، زندگی ماشینی، سرگرم شدن به آرزوهای سراب گونه ی دنیایی و... مانع نزدیک شدن به خدا هستن! شکی توش نیست!

(محدثه و احمد از تهران)

******

141- سلام؛ من خودم به شخصه تجربه کردم. وقتی ذهنمو مشغول دنیا می کنم. وقتی به قولی طمع دارم تا چیزای نداشتمو به دست بیارم یا فقط به درست کردن این دنیا فکر می کنم احساس می کنم از خدا دور شدم. با یاد دنیا یاد آخرت رو نمی کنم و این باعث می شه تلاشی برای آخرتم نکنم؛ اما وقتی پاره ای از وقتم رو صرف یاد و حرف زدن با خدا می کنم غصه هیچ نداشته ای رو نمی خورم. فقط خدا رو حس می کنم و بس. اونقدر حس خوبیه وقتی با تمام وجودت خدا رو حس می کنی و از محبتش اشک می ریزی؛ اما حیف که این لحظه ها توی زندگیم زیاد نیستن... التماس دعا

(عزیزی)

******

142- سلام؛ به نظرم یکی از موانع دوری از خدا اینه که خیلی خودمونو درگیر زندگی دنیا کردیم. مثلا خودمو می گم. اینقد درگیر درس و کنکور شدم که سر جلسه کنکور از شدت خستگی و سردرد و چشم درد نتونستم بیشتر سوالا رو بخونم. برا چی؟ فقط بخاطر اینکه جلو بقیه دوستام که کنکوری بودن کم نیارم! اصلا ما باید یاد بگیریم برای خودمون زندگی کنیم. باید درس خوندنمون هم برای رضای خدا باشه؛ اما چطوری؟

(یه شکست خورده توی کنکور)

143- داشمندان متعقدند ک مغز انسان ب اول و آخر کملات توجه مکینه برای هیمنه ک تو توانستی اینو بخوی. حالا ببین چند کلمه غلط غلوط خوندی!

(فاطمه دوستی، 19 از 021)

******

144- مانع: سلام امید و هم اندیشان. به نظرم دوست هم باعث نزدیک شدن به خدا می شه و هم دور شدن از خدا. من یه دوست عاااالی دارم. همیشه بهش می گم بریم بیرون می گه بریم امامزاده. باورتون نمی شه ولی اگه اون نبود من الان برای هر کدوم از نمازام به مسجد نمی رفتم، کلاس ختم قرآن نمی رفتم. یه سری از دوست هام هستن بلعکس مثلا می گن: بابا! بی خیال! خدا واجب نکرده که برای نماز خوندن بری مسجد. خلاصه پرحرفی نکنم حواستون به دوستاتون و خودتون باشه. شما هم برای نزدیک شدن اونا به خدا یه قدمی بردارین اون موقع خودتون هم به خدا نزدیک می شین. امتحانش ضرری نداره ها!

(مهدیه، 23 ساله از تهران)

******

145- سلام امید؛ پس این سرشماری چی شد؟ خییلی ذوق دارم بدونم چند نفر شدیم. راستی آقا امید! نمی شه یه کاری کنی که متوجه بشیم چند تا از هم اندیشا خانومن و چندتاشون آقا؟

(عارفه از یزد)

امید: تو همین ماه رمضانیه یه سرشماری راه می اندازیم؛ جوری که تعداد آقا و خانوما هم مشخص بشه. فرمایش دیگه ای نیست؟    

******

146- مانع: به نظر من اولین مانع عدم اخلاصه. کار می کنیم در ظاهر برا خدا اما به محض اینکه کسی زحمات ما رو ندید بگیره و یا دیر تشکر کنه شاید به ظاهر نیاریم به کسی هم نگیم اما ته دل ناراحت می شیم. یا اگه تمجید کرد قلقلک می شیم. حالا اگه کار خالصانه برا خود خدا باشه چه تشویق چه ندیدن فرقی نداره. بیشتر برا یادآوری خودم بود. شماها که استادین خودتون یه پا.

(نسیم، 370، در حال تلاش برا رسیدن به خدا، قم)

******

147- سلام به امید و هم اندیشان؛  روزی دانشجویی به استادش گفت: من تا وقتى که خدا را نبینم او را نمی پرستم. استاد رفت و ته کلاس ایستاد و در حالیکه پشت دانشجو به او بود پرسید که آیا من را می بینی؟ او گفت: استاد! وقتى که پشتم به شما باشد نمی بینم. استاد گفت: تا وقتى که به خدا پشت کنی او را نخواهی دید.

(آیناز)

******

148- سلام امید. امروز رفتم انجمن دانشجویان شهرمون و باشگاه رو به مسئولش (آقای احمدی) معرفی کردم. قرار شد باشگاه رو بخونه و بعدا به بچه های انجمن معرفیش کنیم. با اینکه هنوز کاری نکردم ولی خیلی خوشحالم که قدم اولو برداشتم.

(آرزوام، فلاورجان)

امید: خب! همه سنگین رنگین بشینین که قضیه خیلی جدیه! الانه که آقای احمدی از راه برسه.