هم اندیشان چهارشنبه 4 تیرماه 1393

سلام امید؛ چند دقیقه پیش داشتم هم اندیشانو می خوندم و فکر می کردم. رفتم پشت پنجره دیدم یه پروانه پشت شیشه داره بال بال می زنه. خلاصه گرفتمش بردم تو حیاط باغمون رهاش کردم. نمی دونی چه حس خوبی دارم! اینا تاثیرات وجود هم اندیشانه ها!

(ندا از کاشمر)

امید: سلاااااام؛ می گم تا حالا چقدر تو این مطلب عمیق شدیم که: "همه ی" مخلوقات خداوند براش عزیزن و توجه به اونا یعنی توجه به خدا. از گل و گیاه و جانواران ریز که یکیشون مورچه است و من خیلی دوستشون دارم گرفته تا... تا  ارزشمندترین مخلوق خداوند که انسانه. حتی کشتن حیوانات موذی هم در اسلام شرط و شروطی داره. باید بدون زجر دادن اونا و در مواقعی باشه که آلودگی و یا بیماری ایجاد کنن و یا خطری داشته باشن؛ پس اونا رو هم بی جهت نباید کشت؛ مثلا یه سوسک داره تو بیابون برا خودش صفا می کنه ما دنبال لنگ کفش بگردیم و... راستی! چند روز پیش تو یه جاده خاکی خلوت خلوت، داشتم با ماشین زیگزاگی می رفتم. کنار دستیم بهم گفت: چرا اینطوری داری رانندگی می کنی؟ گفتم آخه می خوام مورچه ها زیر چرخ ماشین نرن. با تعجب گفت: مگه می بینیشون؟ گفتم: آره! نیگا کن! از این مورچه درشتا هستن.     

******

سلام امید و نیک اندیشان؛ مادر شوهرم می گه: هر وقت می خوای گلا رو آب بدی بگو برسه به خیر رفتگان. خیلی ثواب داره. خیلی دوسش دارم. ماهه.

(مهتاب، همدان)

******

سلام؛ عاشقتونم در بست. امید! می دونی وقتی این مطلبو تو آرشیو خوندم که "هر کاری انجام می دید از خودتون بپرسید خدا راضیه" روم خیییلی تاثیر گذاشت؟ هر کار کوچیکی رو که انجام می دم می گم خدا راضیه؟ ممنون که هستید

(فاطمه، ۱۸ ساله؛ خشگرود)

امید: هر کسی به چنین نقطه ای برسه کارش تمومه! منظورم اینه که کار رو تموم کرده. بهتر بگم: کارش درسته.

******

سلام؛ یه بار دو تا سوسک می رسن به هم. یکى از یکى می پرسه: ببینم! تو اتاق شما هم دانشجو پیدا می شه؟؟

(مخلص شما از همدان)

******

سلاااام؛ کسى نمی خواد درمورد ما کنکوریا حرفى بزنه!؟!؟ آخر هفته کنکور داریم و پر از استرسیم... یکم انرژى مثبت لطفا...

(زهرا، 18 ساله، مشهد)

امید: استرس چی؟ می ترسی قبول شی و بعد هم خوابگاه و سوسک!... از شوخی بگذریم برا انرژی مثبت هم یه فکری داریم. پیامک بعدی رو بخون... 

******

سلام امید؛ می شه از شما و دوستان هم اندیش بخوام که چهارشنبه شب همگی ساعت نه شب برای همه و مخصوصا کنکوریا دعا کنیم می شه؟؟؟

(آرزو از آمل)

امید: می گم ساعت هشت باشه، خیرش رو ببینی؛ چون ساعت هشت و نیم فوتباله و فوتبالیست های کشورمون رو هم باید دعا کنیم. پس ساعت هشت امشب، دعای دسته جمعی برا فوتبالیا و کنکوریا. حللله؟ 

******

سلام علیکم؛ فقط خواستم از پدر و مادرها خواهش کنم اگه دخترتون از سن ازدواج گذشته هر ناکسی اومد خواستگاریش دخترتون رو به زور بهش ندین... خودم اوایل، پول و قیافه برام مهم بود ولی خیلی وقته می گم همسر آینده ام 20 سال هم ازم بزرگتر باشه و هیچی نداشته باشه فقط اخلاق خوب و ایمان داشته باشه برام کافیه!

(گل سرخ، دزفول)

******

سلام امید؛ خوبی؟ حرفتون درسته این که کار شیطونه! دو تا از عموهام بیشتر از یکساله که با هم قهرن و سلام و علیک ندارن! هیچکس نتونسته کمکشون کنه! خدایا آخه والدینشون که زیر خاکن چه تقصیری دارن؟ روحشون تو عذابه! قدر همو بدونین! تا دیر نشده و حسرت جای فرصت رو نگرفته!

(محبوبه، دختر عموم هم هم اندیشه، امیدوارم اون کمکی کنه)

******

بی خبر از حال هم بودن چه سود؟

بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟

گر نرفتی خانه اش تا زنده بود

خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن چه سود؟

گر نپرسی حال من تا زنده ام

بعد مرگم اشک و نالیدن چه سود؟

(مریم سلیمی، سبزوار)

******

همیشه از خوبی های آدم ها برای خودت یه دیوار بساز. هر وقت در حقت بدی کردن فقط یه آجر از دیوار بردار. بی انصافیه اگه دیوار رو خراب کنی.

******

سلام بر همه؛ شاید قضاوت های عجولانه به این دلیل باشه که ما بیشتر اوقات از برداشت ها رنج می بریم تا از واقعیت ها.

(سعید، همدان، اقتصاد)

******

سلام امید؛ گاهی وقتا جمله های قشنگی رو دیوار، پشت ماشین و... توجه آدمو جلب می کنه! مثل همین جمله: "هیچ چیز خطرناکتر از عدم آگاهى نیست"

(کبری)

******

سلام؛ تو یه کتابى خوندم که تو یه موسسه اى تحقیق کردن و از افراد زیادى پرسیدن اگه اون روز آخرین روز زندگیشون باشه چیکار می کنن؟ نود درصد از مردم گفتن که رابطه شون رو با اطرافیانشون بهتر می کنن یا به کسى که دوسش دارن حسشونو می گن. از اون روز که اینو خوندم به این نتیجه رسیدم و تلاش می کنم که غرور بیجا رو بذارم کنار. باور کنین این رابطه هاى خراب ما به خاطر غرورمونه و توقع زیادى که از اطرافیان داریم. ما همیشه وقتى کسى رو از دست می دیم توقعاتمون هم می میره و هیچکس دیگه از طرف، توقع نداره. به خاطر همونه که می فهمه چقدر دوسش داره و حاضره بدون چشم داشت، هر کارى کنه. ولى دیره! درضمن دقت کردین همه می دونن که بعد مرگ دیر شده و باید زودتر اقدام کنن ولى باز اونقدر دست رو دست می ذارن که یکى دیگه رو از دست می دن. باز چند روز پشیمونه ولی زود یادش می ره.

(رومینا)

******

سلام هم اندیشان و امید از اون زمانی که بحثتون درمورد دوستی های خیابونی بود باهاتونم هرچند دیر شده بود و هنوز سرم تو اون حبابه بود ولی با کمک شما و لطف خدا دیگه بهش فکرم نمیکنم و حبابو کامل ترکوندم الان خیلی شادم ولی یه نفر رو میشناسم دو ساله هم اندیشه ولی باز کار خودشو میکنه یه حباب داره قدر بالن الانم چیزای خیلی بدی در موردش شنیدم به نظرت چرا بعضیا عوض نمیشن

( غزاله ۱۸روز دیگه ۱۵ساله میشم از آوج )

******

سلام؛ حالم خوب نیست. چقدر سخته قبول کنیم که اشتباه کردیم! منم اشتباه کردم! کاش قبول می کردیم وقتی یه چیزی غلطه، وقتی یه چیزی از پایه  و اساس اشتباهه یعنی اشتباه! هیچوقت خودتونو گول نزنید...

(مینا از تهران)

******

سلام امید؛ خوبی؟ ببین امید! من تا اینجای زندگیم که پیش رفتم اصلأ نگرفتم که با خودم چند چندم. من عاشق بودم؛ ولی به خاطر ترس از مخالفت خونوادم به اون بد کردم و ازدواج کردم. تو این چند ماه زندگیم، به خاطر کسی که دوسش داشتم زندگی مشترک و شوهرمو جدی نمی گرفتم و هر روز دنبال بهانه واس دعوا و گریه بودم. تا اینکه این چند روزه تا پای طلاق پیش رفتیم. واقعأ شوهرمم دیگه خسته شده بود از اخلاق بد و بددهنیام و بی احترامیام. دیدم که واقعا جدی جدی پای زندگیم درمیونه. ازش معذرت خواستم و به خاطر کارام ازش فرصت. بهم فرصت دوباره زندگی کردن رو داد. شوهرمم واقعا خالصانه دوسم داره ولی حالا که می بینم ته دلم نسبت بهش حس خوبی دارم نمی تونم ازش جداشم. بالاخره فکرامو کردم و دیدم با وجود شوهرم دوست داشتن عشق دوران مجردی اشتباه بزرگیه که بیشتر از همه زندگی رو واسه خودم تلخ کردم و به خودم بد می کنم. تصمیم گرفتم پابند شوهر و زندگی خودم بشم. می خوام زندگی خودمو ادامه بدم. امید! به نظرت این یه بارو دارم عاقلانه تصمیم می گیرم؟

(همون تتقاری بابایی، 19 ساله، همدان، نهاوند)

امید: پ ن پ!

******

سلام امید؛ کمتر از یه ساله پدربزرگم رو از دست دادیم. یادمه فردای فوتشون چند نفر بهم گفتن خواب دیدن آقاجون سوار ماشین همسرمه و داره می خنده. اینکه چن نفر همزمان بگن یکم عجیبه. جریان رو از همسرم پرسیدم گفت یه پیرمردی رو سوار کردم به نیت آقاجون. همه باور کردیم این کار خیر باعث شادی روح پدربزرگم شده.

(یه هم اندیش از سنگر)

******

تو این 3 سالی که باهاتون بودم الان بیشتر بهم ثابت شد که یه هم اندیش واقعیم! با اینکه خیلی خســـــتم جامو دادم به حاج خانوم.

(سیده سحرم از مشهد)

امید: تاره کجاش رو دیدی! کللی از تغییراتت رو هنوز گرمی متوجه نشدی. جدی می گما!

******

سلام؛ خوبید؟ آقا امید طبق نظرسنجی موضوع هفته آینده ترس از مسئولیت ازدواج بود و هفته بعدش ارتباط با خدا که طبق مصلحت، جا به جا شد. لطفا ترس از قبول مسئولیت ازدواج رو کنسل نکن که همینجوری ام چند هفته عقب افتاده. بابا به کی بگم من بهش نیاز دارم.

(رقیه)

امید: حواسم به همه چی هست. خیالت راحت باشه. پیامکای بحث ارتباط با خدا هم کم کم دارن از راه می رسن. توجه بنموویید..  

******

سلام؛ یه راهکار واسه نزدیک شدن به خدا: هر روز به خاطر ۱۰ تا از نعمت هایی که خدا بهتون داده شکرگزاری کنید. راستی! اسم نعمت رو هم بگید. مثلا خدایا شکرت واسه اینکه من امروز چشمی داشتم که بتونم غروب آفتاب رو ببینم یا... باور کنید خیلی مؤثره! امیدخان! نظرت؟

(مهسا معماری از کتابخونه)

امید: معلومه دیگه! مثبت. کلا شکرگزاری، حال آدم رو خوب می کنه. حالا بگذریم که: "شکر نعمت، نعمتت افزون کند." بگذریم که: "اگر شکرگزاری کنید، نعمت خود را بر شما خواهم افزود. (سوره ابراهیم؛ آیه 7)"     

******

سلام؛ بذارید اصل مطلب رو در مورد بحث این هفته بهتون بگم: "انسان ها به میزانی که بتونن خوبی ها رو کسب کنن تجلی بخش صفات خداوند می شن و به او تقرب می یابند". یعنی بشین صفات خدا رو روی کاغذ بنویس و بذار جلوت. از فردا کم کم رو خودت عملیشون کن. اینجوری به خدا نزدیک می شی. خدا با یه همچین بنده ای دست دوستی می ده. چرا منتظری؟ دستتو دراز کن دیگه!

(آبجی ریحانه، دختر خراسان)

******

امید! می خوام بگم که من عاشق خدام. با تمام وجودم دوسش دارم. مهربونیاشو حس می کنم. اینکه همه جا هوامو داره رو درک می کنم. می خوام بگم که این حس رو با هیچ چیز با هیچ چیز عوض نمی کنم.

(فریبام از خوانسار)

******

سلام؛ این چیزى که می گم یه جورایى مقدمه ى بحث محسوب می شه. امروز یکى از پیرزناى مهربون داشت نصیحتمون می کرد و واسمون حکایت تعریف می کرد. بین حرفاش گفت: دیدین اگه یه بچه با پدر و مادرش باشه هر کس دیگه اى بخواد باهاش دعوا کنه با اعتماد به نفس و محکم وایمیسه و می گه: "چى می گى؟ مامانم اینجاست؛ اگه می تونى بیا جلو!" اگه خدا هم با آدم باشه و ما بهش با تمام وجود ایمان داشته باشیم، هر کسى تهدیدمون کنه یا بخواد بهمون آسیب برسونه، قرص و محکم جلوش وایمیسیم و می گیم: من خدا رو دارم. اگه می تونى بیا جلو! اینجورى هیچکس نمی تونه کارى کنه مخصوصأ شیطان. چون ما یه سلاحى داریم که می ترسه ازش. این مقدمه حالا راه هاى نزدیک شدن به خدا...

امید: شروع خوبیه. راه های نزدیک شدن به خدا. آخه اون راه ها خیلی زیاده ولی خیلی ها فقط به تعداد کمی از اون ها توجه دارن. ما تا آخر بحث جدیدمون خواهیم فهمید که آب دادن به گل ها و یا لگد نکردن یه مورچه هم می تونه ما رو به خدا نزدیک کنه؛ یعنی می دونیم، بیشتر به این مسائل توجه خواهیم کرد؛ البته در کنار واجبات. خیلی حرف ها داریم بزنیم. می ذاریم برا شنبه. اول پیامک بنویسید: راهکار    

******

سلام! دارم به این فک می کنم که اگه توبه کنم خدا منو می بخشه؟ ولی امید فکر نکنم آخه گناهم حق الناسه و هیچ جورم نمی تونم حلالیت بطلبم! امید بدرج و کمکم کن. بجز شما کسیو ندارم. بخدا خیلی پشیمونم؛ یعنی راهی هست اگه گریه یه هم اندیش برات مهمه بدرج.

(ندا، 19 ساله، زنجان، واسم دعا کن امید خیلی سختی کشیدم تو زندگیم)

امید: خدا همیشه راه هایی برا بازگشت باقی گذاشته تا جای هیچ ناامیدی نباشه. اگه واقعا به هیچ وجه نمی تونیم حق الناس رو ادا کنیم؛ به هیچ وجه!  باید بعد از توبه واقعی، به نیابت از طرف، کار خیر انجام بدیم و امیدوار باشیم که خدواند گشایشی تو کارمون ایجاد کنه. این آیه قرآنه: "مگر کسانی که توبه کرده و ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند که خداوند بدی های آنان را تبدیل به خوبی ها و حسنات می کند و خداوند بسیار بخشنده و مهربان است" (سوره فرقان، آیه 70)

******

سلام امید؛ 4 سال پیش با کسی که خودم خواستم ازدواج کردم؛ چون خودم خواسته بودم پای همه چیش وایسادم. بی پولی، رفیق بازی، بداخلاقی، بددهنی، دست بزن... تا اینکه چند روز پیش جلوی فامیلا تو روی پدر و مادرم بهم توهین کرد. به پدر و مادرم فحش داد. از اون روز ترکش کردم. بچه ی 1 سال و نیمه ام رو هم گذاشتم اومدم. می خوام طلاق بگیرم. نظر شما برام مهمه.

(نسیم)

امید: آخه اینجور جاها نظر دادن کار آسونی نیست. از یه طرف بچه یک و نیم ساله و از طرف دیگه...

******

سلام؛ بزارین اول اعتراف کنم این پیامو از پیام نمای شبکه 2 خوندم؛ ولی خب چه اشکالی داره وقتی حرفای خوبو باز نشر کنیم برا همه! اونم ما که هم اندیشیم. اینم جمله: اگر عقل امروز را داشتم کارهای دیروز را نمی کردم ولی اگر کارهای دیروز را نمی کردم، عقل امروز را نداشتم!

(صبا، شاهرود)

امید: اتفاقا همین تازگیا، یکی دو هفته درباره پختگی بحث کردیم. درباره هزینه هایی که بابت پخته شدن باید داد و اینکه لزوما باید این هزینه ها رو داد یا جورای دیگه ای هم می شه آگاه شد. بحثا که یادتونه؟ انتظار ندارین که برم بالا منبر.

******

سلام امید؛ بدرج یه چیز جالب: امروز رفتم بانک بگو کی رو دیدم؟ تو رو! یه کسی که قیافش کپی توعه. تازه تا چند دقیقه فکر می کردم تویی. موهاش، طرز لباس پوشیدنش، تازه اونم عینک می زنه. جل الخالق!

(مریم از هلال احمر گرمی)

امید: نمی دونم چرا یاد این لطیفه افتادم. یه پسره شلوارش رو چپه می پوشه. مادرش می گه: قربونت برم که وقتی می ری انگار داری می یای!

******

سلام سلام امید و هم اندیشان گرانقدر؛ همگی که توپید؟ ها؟ یه تکلیف رو به همه هم اندیشان می دم که هر کس انجامش نده بدونه که ممکنه کل زندگیشو ناخواسته خراب کنه. دوستان! کتاب "آیین زندگی" رو حتما حتما ببینید. تاکید می کنم حتی اگه پول نون شب رو نداشتید تهیه کنید. یه راهکار طلایی واسه هر نوع غم یا مشکل به ظاهر لاینحل توشه که رد خور نداره. نکته رو می خواستم الان بگم ولی نه! نمی گم تا خودتون مشتاق دونستنش باشین و برید کتابو بگیرید. از اینترنت هم رایگان می تونید دانلود کنید. اینم بگم خودم غم بینهایت بزرگی داشتم که خدا رو شکر با این نکته حل شدش. آرزوی بهترینا رو واسه همه دارم.

(محبوبه  از کشور همسایه)

امید: همسایه! خوب گذاشتیمون تو خماری! هر چند قبلا یه بخشهاییش رو خوندم. این کتاب اثر "دیل کارنگی" هستش و از کتاب های خیلی معروف و پرفروشه. خب! یادتونه گفته بودم جبران می کنم. امروز سعی کردم پیامک های بیشتری درج کنم. امیدوارم که راضی باشین. پنجشنبه که باشگاه تعطیله؛ پس شنبه می بینمتون.