هم اندیشان سه شنبه 3 تیرماه 1393

سلام گل اندیشان؛ یه تجربه! هرگز به خاطر چیزهای بی ارزش، خودتون رو ناراحت نکنید.

(نازنین رزمجو)

امید: سلام به همگی؛ می گم حواستون بود نازنین خانوم چی گفت؟ از کنار بعضی جملات، ساده نباید رد شد. دنیا حرف توشه.  

******

سلام آقا امید؛ یه ساعت پیش به پدرم گفتم بره بیرون یه چیزی بخره گفت نمی رم خسته ام. این اولین بار بود نه می شنیدم. اونقدر گریه کردم که... همه می گن با این روحیه ام نباید ازدواج کنم؛ اما دست خودم نیست. چیکار کنم اینطوری نباشم؟

(ناهید، شهر قدس)

امید: قدم اول آگاهیه که به دست آوردی؛ حالا باید قدم دوم رو برداری. چیه؟ تمرین!     

******

سلام؛ کتابی که می خوام معرفی کنم جواب خیییلی از سؤالای هم اندیشان توش هست. کتاب پرفروشیه که خیلی خوب و جذاب نوشته شده و تصویرای ذهنی خوبی هم داره. کتاب: فراز و فرود خوشبختی؛ نوشته: دنیس تریچر. این هم جملاتی از کتاب: "همه ما تنها هنگامی قدر مواهب زندگی را می دانیم که از دست می روند زیرا این زمانی است که انتظار و توقع ما برای داشتن آن به پایان رسیده است یا دیگر توقع داشتن آن را نداریم. شکرگزار بودن یکی از ارکان با اهمیت خوشبختی است و به میزان زیادی به دستیابی به آنچه که انتظار آنرا نداشته ایم بستگی دارد. به همین علت هنگامی که به کودک هر چه بیشتر و بیشتر چیزهایی را که می خواهد می دهیم در واقع او را از قابلیت خوشبختی محروم می سازیم زیرا او کمتر و کمتر سپاسگزار می گردد...." خلاصه از خوندش پشیمون که نمی شید هیچ، نگاهتون به زندگی و اتفاقاتش هم کلا تغییر می کنه.

(یاسمین، ١٣٧٠، خرمشهر یا همون خاراکس)

امید: راستی! بخش کتاب هم اندیشان (صفحه 490) امروز نوبت دوم به روز می شه. با کمی تاخیر که باید ببخشید. البته تاخیرش رو اعلام کرده بودیم.

******

سلام؛ همیشه وقتی هم اندیشا رو می خوندم، بخصوص پیامک کسایی که می گفتن تغییر کردیم، دوست داشتم منم جزوشون باشم اما خب تغییری تو خودم نمی دیدم؛ اما حالا واقعا به این باور رسیدم که تغییراتی توم ایجاد شده. تغییرات مثبت. ازتون ممنونم که هستین.

(الهه)

******

سلام گرم به همه ی شما؛ امید! می شه موضوع هفته بعد این باشه که چه جوری خودمون رو به خدا نزدیک کنیم و از گناه خودمون رو دور کنیم؟ ما  اسممون رو مسلمون گذاشتیم اما پشت سر هم گناه می کنیم. نمازمون رو از سر عادت و تند تند می خونیم که فلان فیلم و برنامه شروع می شه و... من قبلا اینجوری بودم اما آلان با حرف های هم اندیشان بهتر شدم. می خوام بیشتر کمکم کنید.

(معصومه، مخلص شما)

امید: اصلا بر اساس نظرسنجی، موضوع همینه. اتفاقا به حال و هوای ماه رمضان هم می خوره. 

******

امید یه سوال! چرا اکثر مردم عجول هستن برا قضاوت؛ اما دوست دارن مردم براشون قضاوت عجولانه نداشته باشن؟؟

(جوکار)

امید: منم تو همین موندم.

******

سلام؛ امید یعنی حتی یه پیام هم درمورد بازی خووووب یوزپلنگامون جلوی آرژانتین نیومده بود که اینقدر باشگاه سوت و کور بود.؟! یا اینکه نمی درجی؟!

(صادقیان از هوراند، تبریز)

امید: من کوتاهی کردم. بازی های بعدی جبران می کنم.

******

سلام امید؛ همین الان شنیدم خاله مامانم فوت کرد... به حرفات خیلى فکر کردم. آدما تا زنده ان قدر همو نمی دونن، حالا بیا و ببین همه دارن خودشونو می کشن. چه فایده؟ مگه برمی گرده؟ براى شادى روح همه عزیزان از دست رفته صلوات.

(آمنه موسى پور، لنگرود)

امید: تو این چند روزه که به خاطر کارای مراسم، به خونه داداشم زنگ می زدم. دیدم چقدر راحت شماره اش تو گوشیم می یاد جلو چشممو و با فشار یه دکمه، سریع زنگ می خوره و فورا یکی گوشی رو بر می داره. با خودم گفتم چرا تا الان برام اینجوری نبود؟ اینقدر راحت جلو چشم نمی اومد و سخت به نظر می رسید. چرا ماهی یکی دو بار باید احوالش رو می پرسیدم؟ چرا هفته ای یکی دو بار نپرسیدم؟ وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم شاید شیطان این کارو برا آدم سخت جلوه می ده!!!!

******

سلام؛ چند وقته از زندگی کردن لذت نمی برم. مدام دلم شور می زنه و همیشه فکر می کنم الان یه خبر بد بهم می دن. همه اش دلم می خواد گریه کنم. خواهش می کنم داداش امید بدرج تا دوستان کمکم کنن.

(افسرده از ناکجاآباد)  

امید: ببین! گاهی مشکلات روحی روانی، با حرف درست نمی شه. اینجوری که می گی باید حتما به یه روانپزشک مراجعه کنی. روانشناس نه! روانپزشک. خواهش می کنم حتما این کارو بکن! قول می دی؟

******

سلام امید؛ گفتی به نیت مرده ها کار خیر انجام بدیم. خواستم بگم همه بچه ها و نوه های بابابزرگ مرحومم (20نفریم) نزدیک یکسالی می شه که داریم تمام نماز قضاهای بابا بزرگم رو می خونیم.

(فاطمه بهاروند از بدرآباد)

******

آقا امید! قضاوت و برداشت های اشتباه و سوء تفاهم باشه برا موضوع هفته ی آینده؟ خواهش می کنم! خیلی از رابطه ها و دوستی ها به خاطر همین قضاوت عجولانه و سوء تفاهم ها از بین رفته. قبول داری؟ من خودم چند وقت پیش از دست یکی ناراحت شدم و رابطم باهاش قطع شد. الانم پشیمونم که نکنه زود قضاوت کرده باشم. شاید اشتباه از من بوده. وجدان درد گرفتم.

(فهمیه طوسی، طراح لوگوی باشگاه، تهران)

امید: الان نیگا کردم دیدم آخرین موضوعی هستش که تو نظرسنجی، خوشبختانه رای آورده. چند هفته ای باید صبر کنیم.

******

سلام؛ یه چیز جالب براتون بگم!! داشتم خونه رو مرتب می کردم و شاممو بار می ذاشتم. ساعت 6 کارم تموم شد. رفتم پیش پسر کوچولوم که خوابه یکم استراحت کنم. چشمم افتاد به پنجره رنگ و رو رفته ی اتاق که نمای بیرونش یه دیوار سیمانیه؛ ولی دیدن همون پنجره با گلدون قشنگی که پیشش گذاشتم، صورت معصوم پسرم که خوابه، بوی خوب غذام و سکوتی که تو خونه اس، چنان آرامشی به من داد که کیف کردم. دوستانم از داشته هاتون در آرامش لذت ببرید. همین!! (زهرام، 28 ساله، تهران)

امید: عجب پیامکی. فکر کنم حال هممون رو جا آورد. خدا رو شکر. در پناه حق باشین.