هم اندیشان دوشنبه 12 خرداد 1393

سلااااااام؛ الان که من اینجام نه تقدیره و نه تقصیر خودم بلکه همه اش تقصیر گل روی هم اندیشانه! وگرنه الان بنده باید تو جنگل های آمازون، جنگل های شمال، تو برج میلاد بودم! بله!

(زهرا فرشادفر)

امید: سلااااااام؛ خوب جایی اومدی! چون با هم اندیشان از برج میلاد هم می شه بالاتر رفت. خییییلی بالاتر. با هم اندیشان می شه سبزینگی زندگی رو بیشتر کرد. سبزتر از رنگ درختای جنگل های آمازون و شمال خودمون. شعار نیست. آگاهی و تغییر نگرش، معجزه می کنه. آره خلاصه! هم اندیشان اینجوریاست.

******

سلام امید؛ می خواستم بپرسم اگه کسی از زندگیش سیر شده باشه باید چیکار کنه؟ عاشقم نیستم!

(یه آدم خسته)

امید: فردا بیا دم باشگاه، جوابت رو بگیر. ساعت 17، نوبت دوم. هم اندیشا! اول پیامک بنویسین: "راهکار"

******

سلام هم اندیشان گل؛ یه جمله زیبا هست که می گه: هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند تو را نگران کند اگر او را که مراقب توست باور کنی. من یک ماهی هست که پیام نما رو نگاه می کنم. مچکرم از جملات زیباتون. ممنونم از همتون.

(مهدی.م از همدان)

******

سلام؛ الان تو بانکم. منتظرم نوبتم شه. داشتم تلویزیونشونو نگاه می کردم که زیرنویس کرد: هر کیسه زباله ی رها شده در طبیعت به نیم قرن و هر بطری رها شده در آب به چهار قرن برای تجزیه نیاز دارد! اونوقت خیلی از آدما دور از جون هم اندیشان خیلی راحت آشغالاشونو تو طبیعت... اصلا یه وضعی!

‏(آرزو، فلاورجان، تو بانک!)

******

سلام خوبین؟ امید حالا که بحث آزاده بشتابید و به من کمک کنید! راستش من سر هر چیز کوچیکی عصبی می شم و روم به دیوار! به اطرافیانم بد دهنی می کنم و همون لحظه پشیمون و معذرت خواهی می کنم... دارم سعی می کنم از روش "ترک تدریجی یک عادت!" که گفتین استفاده کنم اما این فقط کافی نیست! لطفا یه راهکار اساسی بگین؟

(زینبم، 18ساله از شاندرمن)

امید: درسته! کافی نیست چون باید برای ترک هر کار ناپسندی پشتوانه فکری هم داشته باشیم؛ یعنی خوب بدونیم که چرا باید ترکش کنیم! این دلیلا همشون می شن تصویر ذهنی و موقع عصبانیت میان جلو چشامونو و کلللی به دادمون می رسن! اصلا یه تمرین! منتها تو یه چیز دیگه چون فعلا این دم دسته! اهل سوسیس و کالباس هستی؟ می خوای سه سوته دیگه نباشی؟ پیامک بعدی رو بخون تا تاثیر پشتوانه فکری رو ببینی. می بینی که با اون دلایل و تصویر ذهنی هایی که برات درست می شه، عمرا دیگه سوسیس و کالباس بخوری. نیاز به ترک تدریجی هم نداری. درمورد عصبانیت هم همینطوره. دلایل رو برا خودت لیست کن! پیامک بعد از سوسیس و کالباس رو هم بخون. تو پیدا کردن دلیلا کمکت می کنه.

******

سلام امید؛ خواستم بگم پیام نماى شبکه 2 صفحه 596 درمورد طرفداران سوسیس و کالباس مطالبى گفتن. اگه می شه درج کن تا هم اندیشان عزیز علت مضر بودنشو دقیق بدونن.

(اکرم از شهریار)

******

یه لیوان بردار، پرتش کن تو دیوار، چی شد؟! دیدی؟... شکست؟! حالا بهش بگو معذرت می خوام... بگو غلط کردم... چی شد؟! درست شد؟؟پس بفهم وقتی دلی هم می شکنه دیگه درست بشو نیست... اینو با همه اوناییم که دلمو شکوندن!!

(سهیلا از سرزه)

******

برای هر کسی که ادعای رفاقت می کند در را باز نکن، خیلی ها مثل بچه ها در را می زنند و فرار می کنند!!!

(عاطفه زنگانه)

******

سلام بر هم اندیشان عزیز؛ امید خدا قوت... می گما... شما هم با پیام آقا محمد باقر یاد همایش مشهد افتادین؟؟؟ یاد اسم فامیل! هخخخ یادش بخیر.... شاد شدم... ممنون که هستین....

(محدثه بانو، بچه محله امام رضا)

امید: دقیقا! راستی! چند وقته دیگه تو باشگاه حرفی از اسم فامیل نیست. خیلی حال می ده. مخصوصا وقتی فک و فامیل دور هم جمع هستن. از دست ندینش.

******

سلام؛ خیلی طول کشید تا بفهمم خوشبختی و آرامش همین نزدیکی هاست. دارایی هام واسه لذت بردن از زندگی کافیه و باید در لحظه زندگی کنم. آرامشی که حالا دارم رو با دنیا عوض نمی کنم. هم اندیشان هم جزئی از این بهشتمه... براتون آرامش آرزو می کنم.

(افسانه از کرج) 

امید: راز تاثیرگذاری هم اندیشان اینه که پایه اش همفکری و مشورته! البته تو یه محیط سالم.

******

دلم خیلی گرفته. من با ندونم کاری هام زندگی بقیه رو خراب کردم. با عشق بازی 4 ساله با یه پسر. آخر سر هم با لجبازی با خودم و اون و خانوادم بهش پشت کردم و ازدواج کردم و بعد با بی تفاوتی هام و دوست نداشتن هام و حرف از طلاق زدنام نامزدمو آزار دادم. حالا هم که اون پسر اولی خودشو کشت و من موندم و 4 سال خاطره و یه دنیا عذاب و مردی که از همه جا بی خبره و ملتمسانه نگام می کنه و می گه نرو... و گاهی با گریه می پرسه واقعا دوستم نداری؟ و من بغض می کنم و از خودم متنفر... از طرفی اگه بخوام بمونم پس با روح اون پسری که تو جوونی به خاطر بی لیاقتی مثل من رفت سینه قبرستون چیکار کنم؟

(پری)

******

سلام؛ جاتون خالی دیشب رفته بودم شهربازی و فقط به یک نتیجه رسیدم: تو شهربازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه غلط کردم بذارن.

(سمیه)

******

سلام آقا امید و مهراندیشان؛ منو فراموش کردید ولی من به یاد شما هستم.

(رویای همیشگیه باشگاه)

امید:  از کجا می دونی فراموش شدی؟ د! نشدی دیگه!  

******

آدامس در زندگی درس بزرگی می دهد؛ هیچ شیرینی ماندگار نیست.

(سمیه از سمنان)

امید: می گم اینا برا این نیست که ذهنیت منفی درمورد زندگی پیدا کنیم؛ برا اینه که قوانین زندگی رو بدونیم و اگه با مشکلی روبرو شدیم زود افسردگی نگیریم. بدونیم که زندگی شیرینی و تلخی رو با هم داره. پستی و بلندی رو با هم داره.   

******

مهریه: بعضیا می گن ما به این خاطر مهریه رو بالا می بریم که شوهر نتونه  طلاق بده؛ اما این بهانه ای محضه. کسی که بخواد همسرش رو طلاق بده به هر نحو باشه طلاق می ده و کسی که به علت زیاد بودن مهریه طلاق نده او رو طوری اذیت می کنه که زن مجبور شه و از مهریه خودش صرف نظر کنه. امروزه بالا بردن مهریه فقط به خاطر فخر و غروره که خلاف سنت هستش والسلام نامه تمام. ختم دادگاه.

(خانوم قاضی: زهرا)

******

سلام؛ شب پیش رفتیم مهمونی باید بگم از وقتی که تبلیغات تلویزیونی درباره کمبود آب می گن هرجا می رم میگم که آب کم مصرف کنید. خب حالا ادامش... ظرفا رو من می شستم. صاحب خونه اومد کمکم. آب رو تا آخر باز کرد. منم داشتم خودمو می خوردم. گفتم آب! گفت واسه چی؟ گفتم این تبلیغ های تلویزیونی رو نمی بینی؟ گفت: نه! بعد دقت کردم دیدم بعله اینا فقط ماهواره دارن.

(زهرا رنجبر از کاشان)

******

سلام هم اندیشان گلم؛ امید! در مورد اینکه نباید با گوشت، ماست خورد حتی اگه مقدار گوشت کم باشه هم مشکلی هست؟ چون تو اکثر غذاهای ما گوشت قرمز یا سفید هست من دیگه به ماست دهنم نزدم. اینطوری هم که نمی شه؟

(فاطمه، 18 ساله، خشگرود)

امید: اتفاقا دو سه روز پیش تو روزنامه خراسان هم یه پزشک درباره مصرف همزمان ماست و دوغ با گوشت هشدار داده بود. همینطور گفته بود که ترشیجات رو نباید با لبنیات مصرف کرد. مثلا سیر ترشی رو با ماست یا دوغ. قدیمی ها هم خیلی تو این زمینه مقید بودن؛ اما اگه به آدمای امروزی بگی می گن: بابا! حال داریا! ما که تا حالا خوردیمون و هیچیمون هم نشده! از کجا می دونی؟ راستش! اولش سخته ولی کم کم می شه یه فرهنگ سالم غذایی. راستی! لقمه ها رو که خوب می جوین. بسته به غذا 25 تا چهل بار. نگین حالش نیست که عصبانی می شم.  

******

سلام؛ امید خسته شدم بس سکوت کردم. بس صبر کردم. جدیدا شوهرم خیلی خیلی اخلاقش بد شده. طوری که بددهن شده. من دیگه بریدم. دیگه نمی تونم. امید کاش یکی باشه دستمو بگیره. هیچکسی رو هم جز شما ندارم که باهاش دردودل کنم. آهای دنیا واستا من می خوام پیاده شم. کمکم کنید.

(ناهید، 19ساله، مامان محمد کوچولوی 4 ماهه)

امید: اولین کار اینه که ببینی این بداخلاقیا از کجا داره سرچشمه می گیره. اگه لازم شد حتما در اولین فرصتی که خودت و خودش حال و روز بهتری دارین بشینین و درباره اش صحبت کنین. چایی یادت نره! مهربونی عمیق رو یه لحظه هم از قلم ننداز. نهایتا یه چیزی رو هم بدون. این یه اصله. تغییر همیشه باید از جانب ما باشه. جالبه شنبه تو روزنامه همشهری یه مادری که فرزندش معتاد بود نوشته بود من با تغییر رفتار خودم تونستم بعد از سه سال کاری کنم که پسرم اعتیاد رو کنار بذاره. به جای سرزنش کردن، حرص خوردن، نصیحت کردن، کنترل کردن و... اول خودم رو آروم کردم. بعد با محبت و اطلاع رسانی های غیرمستقیم و ظریفانه کمکش کردم تا خودش کم کم... می گفت: مثلا مطلبی درباره اعتیاد رو یه جایی می ذاشتم تا چشش بهش بخوره...

******

زنگ تفریح: یه سلااااااام پر از انرژی مثبت به همگی... سعی کنید با سرعت زیاد بگید: "کانال کولر، تالار تونل" ببینم چه می کنید!

(محدثه،۳۷۰ کرمانشاه)

امید: هیچی! همه رو قر و قاطی می گیم؛ البته کلی اسباب خنده می شه. اعیاد مبارک! در پناه حق باشین.

تعداد پیامک های دیروز: 3307