هم اندیشان سه شنبه 26 فروردین 1393

امید: سلااااام؛ راستش! خیلی حس خوبی دارم. خوب که فکر می کنم می بینم به خاطر بحث خوبیه که راه انداختیم. منظورم همین بحث پختگی و ناپختگیه...

******

سلام: "برای پخته شدن! کافیست هنگام عصبانیت، از کوره در نروید." می گم امید! خیلی وقتا این تبلیغات تلویزیون حرفای خوبی رو به ما ابلاغ می کنه ها! مثلا همین جمله، خیلی جاها به من کمک کرده و به دادم رسیده. باور کنید دیگه عصبانیت، برام معنایی نداره! حالا نه به خاطر این جمله؛ اما چندین بار که حالا چیزی، باعث عصبانیتتون می شه "بخواین" و خودتونو کنترل کنید. می بینین دیگه کم کم "عادت" می کنید و به راحتی از اون قضیه با خونسردی کامل دوری می کنید. امید! این هم اندیشانه کاری با ما کرده که از کنار هیچ چیزی به راحتی نمی توان گذشت. بعععله.

(حدیث فلاحی، دختر لک)

******

سلام علیکم! اگه قرار باشه ما همیشه پخته رفتار کنیم و اشتباه نکنیم؛ پس کی زندگی کنیم؟ اصلا واسه چی ما تو ۴۰ سالگی پخته می شیم؟ خب! چون چهل سال اشتباه کردیم و تجربه بدست آوردیم... به نظر من که این اشتباهات لازمه تا آدم خودش به نتیجه ی درست برسه و در نهایت، پخته شه!!!     

(زهرا صادقی، ۱۹، تهران)

امید: ولی بعضی هاش خیلی هزینه داره! حتی گاهی به قیمت جون و آبرو و از دست رفتن اعتبار و شخصیت و آرامش زندگی خودمون و دیگران. یادمون باشه بعضی چیزها رو دیگه نمی شه جبران کرد. بعضی هاش رو هم به آسونی نمی شه...  

******

آقا امید! من نظرم اینه که اگه در بعضی جاها ما راه رو اشتباه می ریم به خاطر اینه که خیلی نسبت به اون مهارت و  شناخت نداریم؛ شاید اگه از بچگی آموزش داده شه تا حدودی بشه درصد خطاها رو کمتر کرد. نمی گم کلا؛ چون خیلی ها با اینکه آموزش می بینن؛ ولی باز تا خودشون تجربه نکنن واسشون درس، نمی شه. "تجربه را تجربه کردن خطاست."

(طراح لوگو، تهران)

امید: به نظرتون چرا؟ چرا بعضی ها حتما خودشون باید یه چیزی رو تجربه کنن؟! اول پیامک بنویسین: تجربه  

******

سلاااام... زنگ تفریح: ابراز محبت خنگول به خانومش: بی تو هر یک دقیقه برام مثل۶۰ ثانیه می گذره....

(بنی، کاردانی مترجمی از بندرعباس)

امید: بخندیم؟! 

******

سوال! سلام امید! چرا همه لطیفه ها درمورد خنگوله؟! دلیل خاصی داره؟

(کبری)

امید: دلیلش اینه که خنگول داره فداکاری می کنه که به کسی توهین نشه. دمش گرم! رفته یه تنه جلو سیبل وایساده.

******

سلام گرمی خدمت تمام هم اندیشای گل گلاب؛ آقا امید! این پیام صرفا جهت تبریکه! من حدود 1 سال و نیمه که با شمام. یادمه روزای اول همه از هم سوتی می گرفتن و همه حواسشون پی چیزای متفرقه بود؛ اما الان خبری از این چیزا نیست. همه پخته تر شدن و این می تونه تاثیر هم اندیشان، روی هم اندیشان باشه! با تشکر.

(نگین شیبانی از کاشمر)

******

سلام؛ قبل40 سالگى که یکم هم دیر شده و دیگه اون موقعیت هایى که تو جوونى واسه آدم پیش میاد، پیش نمیاد؛ بهتره هر وقت که می خوایم تصمیم بگیریم "همه" جوانب رو در نظر بگیریم و بعد تصمیم بگیریم که پشیمونى به بار نیاره. خیلى سخته؛ ولى ممکنه. نباید فقط به حرف احساسمون گوش کنیم و همیشه سعى کنیم هماهنگى بین عقل و احساس ایجاد کنیم. احساس، قابل کنترله وقتى که دیدمون رو نسبت به زندگى تغییر بدیم. ما می تونیم این سن پختگى رو کمترش کنیم؛ فقط باید بخوایم. باید تلاش کنیم. به جاى اینکه تو سن 40 سالگى که خودمون خیلى اشتباهات کردیم و عمرمون هدر رفته می تونیم از همین الان با استفاده از تجربه دیگران و قبول کردن اون ها، زودتر موفق بشیم. مثل کارى که تو باشگاه می کنیم...

(رومینا)

******

سلام امید! برای رسیدن به پختگی باید از ناپختگی ها گذشت! چند روز پیش تو خبر، گفتگوی ابراهیم حاتمی کیا رو پخش کرد! یه نکته جالب توش بود. اینکه افرادی مثل شهید آوینی از ابتدا الگو نبودن. آدمای عادی بودن که از میان خطاها عبور کردن، تجربه کردن و مرحله به مرحله پیش اومدن تا به قول امید از ناپختگی به پختگی رسیدن! یعنی اون ها هم خطا کردن، شکست خوردن؛ ولی در اعماق این خطاها و شکست ها خودشون رو و ظرفیتاشون رو شناختن و رسیدن به جایی که قلمشون، راهشون و حتی مرگشون انسان ساز و آگاهی بخش بوده!

(کبری از ایلام)

******

سلام دوستان؛ اگه هر کدوم از ما راجع به هدف هامون درست فکر کنیم و از تجربه دیگران استفاده کنیم و غرور جوانی رو کنار بذاریم دچار پشیمونی نمی شیم. من خودم حالا درک می کنم که همه مشکلاتم متأثر از غرور کاذبم و فکر نکردن درست بوده.

(فرنگیسم، محتاج به دعای شما دوستان)

امید: فکر کنم جانشین نجمه خانوم داره مشخص می شه. خدا به خیر کنه!

******

سلام به همه؛ به نظر من کتاب خوندن خیلی کمک می کنه. باعث می شه ذهنمون باز بشه و تجربه به دست بیاریم. قبل از انجام هر کاری فکر کنیم. تأمل، چیز خوبیه. وقت کمی می گیره؛ ولی در نهایت پشیمونی به بار نمی یاد.

******

سلام امید خان! حال و احوال دوستان هم اندیش چطووووره؟ داشتم اشعار سهراب رو می خوندم گفتم بد نیست برا شما هم بفرستم بلکه یادآوری بشه  چیزایی یادمون بیاد:

زندگی، رسم خوشایندی است

زندگی، بال و پری دارد با وسعت مرگ

پرشی دارد اندازه عشق

زندگی، چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

زندگی، جذبه دستی است که می چیند

زندگی، نوبر انجیر سیاه در دهان تابستان است

زندگی، بعد درخت است به چشم حشره

زندگی، تجربه شب پره در تاریکی است

زندگی، حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد....

چرا اینقدر زندگی ها رو سخت کردیم من نمی دونم!

(سمیرا، 23)

******

آدمیزاد موجود عجیبیه؛ برای هدایتش 124000 تا پیامبر کفایت نکردن؛ اما برای گمراه کردنش یک شیطون کافی بوده!

(زهرا، دختر بلوچ از ته 200 –سراوان)

امید: چون بد بودن کار آسونیه؛ خوب بودنه که نیاز به تلاش داره؛ آدمیزاد هم که... ولی یه چیزی هم بگم. هیچ وقت نباید ناامید شد. یه چیزی که شیطون مرتب به ما گوشزد می کنه اینه که: "بابا! آدم شدن کار هر کسی نیست که! خیییلی سخته! تو اگه کامل کامل باشی خدا ازت راضیه؛ ولی نیستی که! نمی تونی که! پس اون گناهایی که تا حالا کردی چی می شه؟ لااقل دنیات رو داشته باش و خوش باش!" ولی واقعیت اینه که ذره ذره تلاش هایی که انسان برای خوب بودن می کنه پیش خدا ارزشمنده. مگه خدا نفرموده که کار خوبتون رو ده تا؛ ولی کار بدتون رو فقط یکی پاتون حساب می کنم؟!  از همین معلوم می شه که هوامون رو داره.   

******

سلام هم اندیشان؛ دوران جوانی دوران ناپختگی نیست بلکه کم تجربگیه و برای اینکه اشتباهی ازمون سر نزنه که خدای نکرده پشیمونی برامون داشته باشه و تو آینده مون تأثیر گذار باشه؛ فقط باید در زود غلیان یافتن احساساتمون کنترل داشته باشیم تا درصد خطا رفتنمون به حداقل برسه.

(راضیه، 68، صومعه سرا)

******

سلام به امید و همه دوستان گل؛ امید! یه سوال دارم. اگه کسی توبه کنه باید گناه نکنه از طرفی خودت می گی به مرور زمان باید رفتارامون رو تغییر بدیم و یه شبه نمی شه!! پس تکلیف چیه؟ اگه جواب بدی زندگی من یکی متحول می شه. من همیشه وسط راه کم میارم. فکر کنم مشکل خیلی ها باشه.

(ناهید، شهر قدس)

امید: بعضی عادت های بد، واقعا ترک کردنش برا بعضی ها، یکباره امکانپذیر نیست. باید با خودمون برنامه ای بذاریم که طبق اون برنامه، به مرور ترکش کنیم. مثلا اگه هفته ای چهار بار اون عادت ازمون سر می زنه؛ بشه هفته ای سه بار. بعد، هفته ای دوبار و...  عمل کردن به اون برنامه تدریجی و موفقیت تو اون می تونه قرار ما با خدا باشه. نه ترک یکباره اون و بعد هم نتونستن و ناامید شدن؛ البته همه ی اینها در مواقعی هستش که واقعا ترک کردن یه عادت به یکباره برامون امکانپذیر نباشه. در پناه حق باشید.

تعداد پیامک های دیروز: 3083