• دوشنبه 1394/01/17 - تعداد بازدید 11 مرتبه
    امید: سلااااام؛ چطورین با شروعی بی کلااااااام؟ اصلا یه چیز دیگه! از داستان خوشتون می یاد؟ بذارین با یه داستان شروع کنیم...
  • یکشنبه 1394/01/16 - تعداد بازدید 23 مرتبه
    امید: سلاااااام و عرض اعتراض. آقااااا من اعتراض دارم! آقا منم دلم می خواد پیامکم درج بشه. اجازه می دین؟ فقط همین یه بارو. جون من!...   
  • شنبه 1394/01/15 - تعداد بازدید 38 مرتبه
    امید: سلاااااامی خالصانه از دلی تنگ. تنگتر از اونی که فکرش رو بکنین. راستش امروز وقتی پیامکاتونو می خوندم دلتنگیم بیشتر هم شد. 
  • یکشنبه 1393/12/24 - تعداد بازدید 2302 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ می گم زمستون سال نود یادتونه؟ اون موقعی که تو باشگاه متولد شدم و شماها با هزار آرزو و امید، اسمم رو \"امید\" گذاشتین؟...
  • شنبه 1393/12/23 - تعداد بازدید 2270 مرتبه
    امید: سلااااااااام؛ خوبین؟ خوبء خوب؟ خیالم راحت باشه؟... باشه! پس بریم ببینیم از زندگی بعد از هم اندیشان چه خبر؟...
  • چهارشنبه 1393/12/20 - تعداد بازدید 1997 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ می گم می دونین؟ واقعیت اینه که اگه آدمیزاد بتونه خودش رو بسازه، رو دنیای اطرافش هم تاثیرات مثبت زیادی می ذاره. چی بهتر از این
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان چهارشنبه 18 دی 1392

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1392 ، بحث آزاد ،

هم اندیشان چهارشنبه 18 دی 1392

سلام امید و هم اندیشان گل؛ راستش! امید خان شش ساله که با پسر داییم قهرم. توی این مدت حتی یک کلمه باهاش حرف نزدم. الان می خوام پا پیش بذارم واسه آشتی؛ ولی می ترسم جوابمو نده ضایع شم! کمکم می کنید؟

(سعید از زاهدان)

امید: سلاااام به همه دوستان خااااص و خیلی خوبم! راستش! تو آشتی کردن روحیه طرف مقابل و نوع مشکلی که پیش اومده بی تاثیر نیست؛ ولی واقعا باید گفت جز در موارد خیلی خاص که به گذشت کمی زمان و تدابیر ویژه نیاز داره، معمولا پا پیش گذاشتن ها بی جواب نمی مونه و حتی طرف مقابل رو شرمنده می کنه. شرمنده از اینکه چرا نتونست به زیبایی که شما تونستید با خودش کنار بیاد و پا پیش بذاره؟ اگه این کار با یه هدیه کوچولو هم همراه باشه که نور علی نوره. توپه توپ! برو جلو سعید خان ببینیم چیکار می کنی! بی خبرمون نذاریا! منتظریم! راستی! پیامبر (ص) فرمودن: به پنج دلیل کودکان رو دوست دارم و یکی از اون دلایل رو "زود آشتی کردن اون ها" عنوان کردن...

******

سلام به هم اندیشان؛ امید! از گریه خوابم نمی بره؛ فقط حرف دلم رو می تونم به شما بگم. پارسال یه خواستگار خوب واسم اومد حماقت کردم و بهش نه گفتم. حالا فهمیدم چه چیز با ارزشی رو از دست دادم.

(یه شکست خورده  از خودش، 20 ساله)

امید: دختر خوب! اگه پیش هزار تا روانشناس هم بری اولین چیزی که بهت بگن اینه که از "گذشته" بیرون بیا؛ چون گذشته ها گذشته. بعد هم می گن: به جای اینکه حسرت گذشته رو بخوری، با تجربه ای که به دست آوردی بشین ببین از این به بعد باید چیکار کنی... این راهیه که یه عاقل شکست خورده در پیش می گیره و تو هم حتما دختر عاقلی هستی! نمی خوای بگی که نیستی و می خوای راه خودخوری و افسردگی رو در پیش بگیری؟! راستی! یه چیز دیگه هم هست. اینکه: اصولا چیزهایی که بهشون نمی رسیم برامون خیلی رمانتیک و رویایی به نظر می رسن؛ ولی واقعا معلوم نیست که بعد از رسیدن هم همچنان...

******

امید خان! یه جوری گفتی ایمیل بفرستید تا کانال ارتباطیمون حفظ شه که هر کس ندونه فکر می کنه 24 ساعت با هم اندیشان در ارتباطی! شما که پیام ها رو تصادفی انتخاب می کنی و اونا رو نمی درجی، من یکی که می خوام چراغ خاموش باشگاه باشم.

امید: بابا! من گفتم روزهایی که تعداد پیام ها خیلی زیاده تصادفی یه ساعت هایی رو از صبح و ظهر و شب انتخاب می کنم و پیامک های اون ساعت ها رو می خونم. چاره دیگه ای دارم؟ ندارم دیگه! از دست شماها دارم می شم یکی از همون پیرمردها! البته از نوع خندون و مهربونش!!!!!!    

******

سلام؛ هم اندیشان! خواهش می کنم امید رو اذیت نکنید! منم از درج نشدن پیامام ناراحت بودم تا اینکه با چشم خودم که نه! اما با گوشای خودم شنیدم که چقدر براش مهمیم. اونقد مهم که می خواد تو خط به خط باشگاه، به هم اندیشان امید بده. آدم با این همه دلسوزی، واسه کسایی که حتی ندیده، ندیدم. خلاصه از ما گفتن بود. اگه قهر کنه ما دیگه امید نداریم ها!!

امید: بابا! زیر بغلم این همه هندونه جا نمی شه! حداقل، اون بزرگه رو بردار!!! درضمن! ناامید کردن آدم ها فقط کار شیطانه! ششششیطان! چون می خواد ناامیدمون کنه تا بی خیال امیدواری بشیم و هر کاری که دوست داره انجام بدیم. حقیقت ماجرا اینه! راستی! دیدین مواقعی که مشکلی برامون پیش میاد چقدر افکار منفی تو ذهنمون می چرخه؟! دلیلش اینه که شیطان ما رو تو موقعیت ضعف دیده و جولان پیدا کرده! می دونه که بهترین وقته!

******

مشاعره:

دشمن دوست نما را نتوان کرد علاج

شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد؟؟

(جوکار از خفر، شهر نارنج)

******

سلام؛ چند وقت پیش تو خیابون یه پیرمرد داشت کیسه برنج می آورد. سنگین بود و نمی تونست بیاره. بهش گفتم: بدین من براتون بیارم. امید! می دونی چی گفت؟ گفت: نه! نمی تونم بدم! می دزدیش! آخه چرا درمورد ما اینطوری فکر می کنن؟ آخه منو دزدی! حالا امید همش از این پیرمردها تعریف کن.

(ناهید از صوفیان)

امید: پیرمرده دیگه! حالا ببخشش! عوضش پیامک بعدی رو بخون تا انرژی بگیری...

******

سلام به همگی؛ این صحنه حال منو خیلی خوب کرد. گفتم شما هم شاید حالتون خوب باشه. یه پیرمرد دست فروشی رو دیدم که قرآن رو باز کرده بود و می خوند. اونقدر اون لحظه احساس خوشحالی کردم که حد نداشت. تازه این جاش جالبه که دستاش از سرما داشت می لرزید و باز داشت قرآن می خوند.

(معصومه از ساوه)

******

لبخند: سلام! به نظر من، این لبخندی که شما دارین راجع بهش حرف می زنین، هیچ ربطی به شرایط خوب و بد، پولداری و فقیری یا سلامتی و بیماری نداره! این لبخند... بستگی به طرز نگاه کردنت داره. به شیوه دیدت به زندگی. وقتی به یه پنجره کثیف نگاه می کنی، هم می تونی کثیفی پنجره رو ببینی، هم منظره زیبای پشتش رو! به قول سهراب: چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید! لبخند زدن یه هنره... یه مهارت! واقعا اینقدر سخته که داریم از هم دریغش می کنیم؟ امید! به نظرت ما الان باید چی کار کنیم تا دیدمون به زندگی عوض شه؟ تا اینقدر غر به جون خودمون و دنیا نزنیم؟ تا قدر الان جوونیمون رو بدو

(پیامک ناقص)

امید: جوابش هر روز لا به لای این پیامک ها است. اگه بخواین حتما پیداش می کنین. خیلی ها تونستن این کار رو بکنن. الان یکی از هم اندیشان می گفت: خیلی از دنیا ناامید بودم؛ ولی وقتی چند روز پیش تو باشگاه درباره تاکید خداوند بر اینکه "با هر سختی، آسانی است" صحبت شد، نگاهم به سختی های زندگیم عوض شد...

******

سلام امید! شبکه سه یه پسر بیست و چهار پنج ساله رو نشون می داد که پاهاش توان حرکت نداشت؛ اما اونقدر امید به زندگی داشت که منو واقعا شرمنده کرد. آخه با این که چهار ستون بدنم شکر خدا سالمه دائم ناراضیم و شاکی؛ اما اصلا توجهی ندارم که سلامتی بزرگترین نعمتیه که خدا بهم داده. واقعا عاشق خدام که همه کاراش پر از حکمته.

(فاطمه هستم از اصفهان)

******

سلام؛ من دو نفرو هم اندیش کردم... دختر عمه گلم سودابه خانم و همسرش... نیومده معتاد شدن!

(زهرا خانم نظری، شهر قدس)

امید: به این می گن رفیق خوب! جیک ثانیه، آدم، معتاد می کنه!

******

امید! پیرمرد خوش اخلاق و خنده رو می خوای، یه سر بیا مشهد خونه آقاجونم! باور کن وقتی کنارش می شینی، چنان با حرفاش بهت آرامش می ده که هزارتا مدیتیشن و... نمی تونه! حتی از شهرای دیگه میان و مشکلاتشون رو با آقاجونم در میون میذارن! خیلیا التماس دعا گفتن و دعاشون هم مستجاب شده. باور نمی کنی امید چند ساله پیش، یه آقا و خانومی که بچه دار نمی شدن، رفتن پیش آقاجونم، آقا جونم یه لحظه فقط دستاشو بلند کرد و دعاشون کرد که مشکلشون حل شه. حالا بعد چند سال، همونا دوباره اومدن پیش آقا جونم. با این تفاوت که یه دختر بچه بی نهایت زیبا هم باهاشون بود! نمی دونم رمز موفقیت آقاجونم چیه؟! نمی دونم چیکار کرده که اینقدر به خدا نزدیکه که اینقدر آرومه! من که نوه اشم هنوز نفهمیدم! اما خیلی تأکید به نماز اول وقت می کنه! یه جمله معروف داره که همیشه به همه می گه. بهتون می گم و بعدش یا علی... "التماس کردن به خدا موجب رستگاری است. اگر برآورده شود، رحمت است. اگر برآورده نشود حکمت است. التماس کردن به بنده خدا شرمساری است. اگر برآورده شود، منت است. اگر برآورده نشد ذلت است.

(پریناز پویان، مشهد)

امید: یعنی خدایا می شه ما هم یکی از همین پیرمردها بشیم؟ خب! وضع الانمون و تلاش هایی که داریم می کنیم قطعا می تونه یه نشونه هایی بهمون بده...

******

 فورى.. فورى! لطفا جوابمو بده امید... شما منتخب 200 بن خرید کالا شدید باور ندارید همین الان تماس بگیرید ...02144 امید! این پیام از یه سامانه پیامکى برام اومده. به نظرت زنگ بزنیم؟

(خدیجه و عبدالله)

امید: مگه چند روز پیش نگفتم که کلاهتون رو سفت بچسبید؟! درمورد این چیزها حتی یه ذره کنجکاوی هم نکنید...

******

سلام امید! خواستم خواهش کنم که بحث هفته آینده رو کنسلش کنی. من قلبم ضعیفه. طاقت این همه جنجال پیش رو رو نداره.

(فاطمه هستم از اصفهان)

امید: اتفاقا می خوام هفته آینده، اول پیامکا بنویسم: کسانی که ناراحتی و یا ضعف قلبی دارن این بحث جنجالی رو دنبال نکنن!

******

سلام؛ اتفاقا حد و مرز نقش زن و مرد موضوع خیلی خوبیه واسه بحث هفته بعد! می تونه زندگی خیلیا رو نجات بده. الان دایی من بعد دوازده سال زندگی با یک پسر پنج ساله می خواد از زنش جدا بشه.

(فاطی از کازرون)

******

سلام هم اندیشان؛ می خوام از یه ازدواج عجیب واستون بگم. همسایمون گفته برادزادش با یکی نامزد کرده که ۴ تا فوق لیسانس داره. همچنانم در حال مدرک گرفتنه. گفته تا 13 سال دیگه عروسی نگیریم تا درسم تموم شه. تا 40 سالگی بچه دار نمی شیم بعدش می ریم بچه بر می داریم. کارای خونه و آشپزی هم به من ربطی نداره. اینم یه جورشه دیگه!

(زهرا، 28 ساله از قائمشهر، مطهری، محله اندیشه)

امید: خب! ببینید! شرایط بعضی زندگی های امروزی باعث شده خیلی چیزها جا به جا بشه؛ ازجمله نقش زن و مرد تو زندگی ها. ما هفته آینده می خوایم ببینیم این جا به جایی ها آیا می تونه اثرات منفی هم داشته باشه؟ اگه داره، چیه؟ ببخشید که تعداد پیامک های درج شده امروز کمتره! شنبه جبران می کنم. فعلا خداحافظ! می بینم که "پیام" هم داره آماده می شه برا فردا...

تعداد پیامک های دیروز: 3684

تعداد پیامک های درج شده: 15

توجه: برای افزایش کانال های ارتباطی با هم اندیشان، لطفا نشانی ایمیل خود را به 3000048 ارسال کنید. طی سه روز گذشته 537 نفر، نشانی ایمیل خود را ارسال کرده اند.  

به اشتراک بگذارید...

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]

مطالب مشابه:

  1. هم اندیشان پنجشنبه 29 اسفند 1392
  2. هم اندیشان چهارشنبه 28 اسفند 1392
  3. هم اندیشان سه شنبه 27 اسفند 1392
  4. هم اندیشان دوشنبه 26 اسفند 1392
  5. هم اندیشان یکشنبه 25 اسفند 1392
  6. هم اندیشان شنبه 24 اسفند 1392
  7. هم اندیشان پنجشنبه 22 اسفند 1392
  8. هم اندیشان چهارشنبه 21 اسفند 1392
  9. هم اندیشان سه شنبه 20 اسفند 1392