هم اندیشان یکشنبه 3 آذر 1392

سلام به همه خوب اندیشان؛ می گم شما که اینقدر از تغییر گفتید به نظرتون باشگاه یکم تکراری نشده؟ یه خلاقیتی، نوآوری، جذابیتی....

(رویا، 22 ساله، اصفهان)

امید: اولندش که علیک سلام؛ دومندشم اینکه: ما حاضریم! پیشنهاد عملی و حساب شده از شما، تغییر از ما. راستی! امروز داشتم با خودم می گفتم: "وقتی تعداد پیامک های دیروز 2295 تا بوده، یعنی چند نفر هم اندیش مطالب باشگاه رو خوندن که این تعداد، پیامک دادن؟ ده هزار، بیست هزار.... پنجاه هزار... حتما برا شماها هم جالبه بدونین. نیاز به همکاری جدی خودتون داره. تا ساعت 12 و سی دقیقه ظهر پس فردا سه شنبه که این متن، از آرشیو هم حذف می شه فرصت دارین پیامک بزنین. هر کسی باشگاه رو می خونه یه پیامک بفرسته. فکر کنم برا هممون جذاب باشه که بدونیم هر روز چند نفر پای هم اندیشان هستن. یادتون نره ها؟ فقط و فقط و فقط تو پیامک بنویسین: حاضر     

******

سلااااااااام؛ امروز تو پیام نما خوندم که: هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده روی کنید و به هنگام راه رفتن، لبخند بزنید. این بهترین داروی ضد افسردگی است.

(مامان سینا و فاطمه، 29 ساله، قائمشهر)

******

سلام؛ منم با اینکه دو تا دختر خوشگل دارم و یه همسر خوب، اما افسرده شده بودم؛ ولی با کمی فکر کردن فهمیدم که خودم این وضعیت رو درست کردم. به جای اینکه همیشه غمگین باشم تصمیم گرفتم با توکل به خدا یه تکونی به خودم بدم. از همین حالا از زندگی لذت ببرم. شاید فردایی نباشد. خواستن توانستن است.

******

سلام؛ از ملیحه خانم از تهران یه سوال دارم. دختر خانوم ها که اینقدر منتظر پیشنهاد ازدواجن، چرا وقتی یه بدبختی میره خواستگاریشون، طاقچه بالا می ذارن؟! همینه که آمار ازدواج کم شده و به زیر خط فقر رسیده. ممنون که نوشته های من رو خوندین. خواستم یه کم اتمسفر عوض بشه.

(غلامرضا از همین دور و برا)

امید: بستگی داره طاقچه بالا برا چی باشه! اگه برا این باشه که می خوان یه مرد زندگی بیاد سراغشون، خیلی هم خوبه. اینجوری بعضی آقا پسرا هم مجبورن یه کم رو خودشون کار کنن. همینطوری، الکی که دختر به کسی نمی دن؟؟؟

******

سلام؛ امید! من آدم خیلی خیلی بد قولیم. این بدقولی باعث شده همه ازم ناامید شن. احساس پوچی و افسردگی می کنم. می شه خواهش کنم راهنماییم کنید یا بهم یه کتاب معرفی کنید تا بتونم آدم خوش قولی بشم.

(الهه)

امید: می گن: خوش قول ترین آدم ها کسیه که بی جهت، قول نده. امیدوارم این جمله به هممون تو این زمینه کمک کنه.   

******

مهسا خانوم که مثلا هم اندیش توپی هم هستید! ما رو سیاه نکن که خودمون زغال فروشیم. این خاطره قشنگتون رو تو باشگاه پرواز شبکه دو خوندم. هم اندیشان یه دونه است؛ پس مطالب تکراری از ارزشش کم می کنه. بعله...

******

سلام امید! شوهرم کوچکترین توجهى بهم نمی کنه. اصلا دوست نداره وقتشو با من بگذرونه. اگه باهاش حرف بزنم سرسرى جوابمو می ده. کنارش بشینم فورا به بهانه اى بلند می شه. به خودم برسم بهم نگاه نمی کنه و بر عکس، اگه به خودم نرسم کوچکترین اعتراضى نمی کنه. از بس حرص می خورم توى دو ماه 15 کیلو وزن کم کردم؛ ولى بى انصاف حتى یک کلمه نگفت چرا لاغر شدى. دارم داغون می شم. چطور افسرده نشم؟ کمکم کنین.

(الهام،  22 ساله)

امید: خب! کاسه تخمه ها کجا است؟... غلامرضا خان! زحمت پخشش رو بکش! راستش! دلم براتون بگه که: چند روز پیش، خانوم عوض زاده، مشاور باشگاه اینجا بود. حرفای خیلی خوبی زد که همشون رو نوشتم تا کم کم براتون بگم. می گفت: "اگه می بینید همسرتون وارد دایره ارتباطی با شما نمی شه؛ به خاطر اینه که تو ارتباطتتون باهاش، دارین از روش های کنترل بیرونی استفاده می کنین (حتی ممکنه فقط یکی از اون ها رو استفاده کرده باشین)" خب! این روش ها چیا هستن؟ "انتقاد، سرزنش، شکایت (غرولند)، نق زدن، تهدید، تنبیه و..." به جاش می شه از چه روش هایی استفاده کرد؟ "گوش دادن، تشویق، حمایت، احترام، اعتماد، گفتگو، پذیرش" خانوم عوض زاده می گفت: "اگه این روش ها همراه با صبر و متانت و به درستی استفاده بشه، تاثیر مثبتی به همراه خواهد داشت" می گفت: "روش های کنترل بیرونی ممکنه در کوتاه مدت، جواب بده؛ ولی در دراز مدت، اثر منفی خودش رو تو زندگی می ذاره." یکی از همین اثرات دراز مدت قطعا اینه که همسرمون رو بتدریج از دایره ارتباطی با ما خارج می کنه. 

******

سلام به پا ها. اینو گفتم که همه بدونن هم اندیشان پاهایی هستن واسه رفتن به یه راه جدید.

(طیبه، همون دختر کرد از ایلام)

******

سلام هم اندیشان و امید و پیام؛ دستم خیلی درد می کنه؛ چون داشتم هم اندیشانو می خوندم. پسر 4 سالم اعتراض کرد که بزنم شبکه پویا. بهش گفتم چند لحظه صبر کن بعد می زنم پویا. عصبانی شد و با مشت کوبید رو دستم. هیچ وقت اینکارو نکرده بود. اونم به خاطر شبکه پویا. آخه یکی نیست بگه چرا شبکه پویا افتتاح شد؟ از نظر علمی تماشای بیش از دو ساعت تی وی زیان باره... بچه های امروزی 24 ساعته پای تی وی هستن...!

(سارا، دانشسرا، خ اصفهانی)

امید: باید تلاش کرد که بچه ها در کمترین حد ممکن پای تلویزیون باشن. همین یکی دو هفته آینده، تو بحث "تربیت فرزند" حتما دراینباره هم صحبت می کنیم؛ چون خیلی مهمه. 

******

سلام برادر امید! برادر امید! برادر امید! برادر امید! چند بار گفتم که اساسی یاد جومونگ بیفتی! دیماردارب! این یکی رو از آخر بخون.!!!

(معصومه)

امید: دیگه جومونگ تا آخر عمر از ذهنم بیرون نمی ره!! خدا بگم چیکارتون کنه!!!  

******

راهکار: منم آدم زود رنجی بودم؛ ولی با حساب و کتاب متوجه شدم تنها کسی که آسیب می بینه خودمم + باعث می شه از دوستام فاصله بگیرم؛ پس ترکش کردم!

(ماریا، 69)

******

راهکار: انتظاراتمونو از دیگران کم کنیم. به این فکر کنیم که ما هم دیگران رو خیلی رنجوندیم.

(لیلا، همدان)

******

راهکار: سلام؛ من خودم آدم زودرنجی هستم. راستش الان تو ترکم؛ چون قراره به زودی نامزد کنم. اگه ترک نکنم نمی تونم با مشکلات زندگی کنار بیام. یادمه هر وقت غذاهام خراب می شد و کسی ایراد می گرفت زود می زدم زیر گریه. طوری که کوفت همه می شد؛ اما حالا وقتی غذام خراب می شه قبل از اینکه سفره رو بندازم میام به همه می گم: غذا خرابه!!! آمادگیشو داشته باشین. کلی شوخی می کنیم و می خندیم. این طوری هم خودم اذیت نمی شم و هم کسی رو ناراحت نمی کنم. زودرنجا تمرین کنید که زودرنج نباشید. راستی! من همونم که ذوق مرگ شده بود.

******

سلام؛ راهکار: من خودم به شخصه اعصابمو به خاطر حرفای الکی خورد نمی کنم. بعضیا بهم می گن: بی خیالی! ولی به نظرم باید برا خودمون مشاوره بذاریم که آیا فکر کردن به حرفی که بهمون زدن و آزارمون می ده فایده ای داره؟ عقل می گه: نه! پس خیلی راحت اینجور وقتا بگو بی خیال.

(زینب)

******

سلام به های عزیز؛ تازه امروز که بعد چهارده روز دوباره خوندمتون فهمیدم چقدر دلم براتون تنگ شده. بازم امروز مثل همیشه از حرفاتون انرژی گرفتم. ممنون که هستین. صبح ها بیمارستانم و بعدازظهر دانشگاه. وقت نمی کنم بخونمتون. خیلی حیف می شه؛ اما چون درگیر کارای بیمارام (لبخند خدا) اصلا ناراحت نیستم... امیدوارم همیشه لبخند رو لباتون باشه.... التماس دعا

(مهدیه ام)

******

نمی دونم چرا بدون اینکه پیام منو بدرجید یا هیچ جوابی از شما بگیرم ولی همین که بهتون پیام می دم مشکلم حل می شه. البته از همتون خواهش می کنم براى من دعا کنید و ازتون تشکر می کنم که براى رضاى خدا به فکر خدمت به مردم هستید.

(زهره)

امید: می دونی چرا مشکلت حل می شه؟ چون اون پیام دادن هم باعث می شه تخلیه روانی بشی و هم اینکه رو مشکلت تمرکز کنی و به حلش فکر کنی.  

******

سلام؛ من الآن بدو بدو از بیرون اومدم و اول زدم به هم اندیشان. شاید حرفی از همایش زده باشید.. ولی... هیچ خبری نیست. می شه درباره اش صحبت کنید و جواب قطعی به من بدید که برگزار می شه یا نه؟ راستی آقا امید! یادتون نرفته که ما خیلی وقته منتظریم و باید اولویت اولتون باشیم.

(مه فام هستم از همدان)

امید: راستش! با برآوردهایی که کردیم و توانی که داریم امیدوارم تا پایان سال بتونیم تو رشت، اصفهان و همدان که هم اندیشان خیلی زیادی هم داره، همایش بذاریم؛ البته به تلاش خودتون هم بستگی داره؛ چون باید برا تهیه سالنش همکاری کنید. برا قرچک و ورامین هم که نزدیک تهرانه و پر هم اندیش! برنامه هایی داریم؛ چون یکی از هم اندیشان داره کار سالن رو پیگیری می کنه. پیام هم از هم اندیشان دزفولی خواسته بود کلمه دزفول رو پیامک  کنن تا ببینه چند نفرن! تا الان 211 نفر پیامک دادن. همتون رو به خدا می سپارم. امیدوارم روزی برسه که تک تکتون رو از نزدیک دیده باشیم.