• شنبه 1394/01/29 - تعداد بازدید 58 مرتبه
    امید: سلااااااام؛ آخیییییش!... راحت شدم. تو این دو سه روزه، مردم از کنجکاوی! امروز صبح اولین کاری که کردم شمارش آراء نظرسنجی بود. دستی انجام شد.
  • چهارشنبه 1394/01/26 - تعداد بازدید 75 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ امروز سرم حسابی شلوغه؛ چون دارم موضوعات پیشنهادیتون برا نظرسنجی رو سر و سامون می دم. فعلا این پیامکا رو داشته باشین، تا نوبت
  • سه شنبه 1394/01/25 - تعداد بازدید 73 مرتبه
    امید: س.. س.. سلام؛ می گم ببخشید که دارم نفس - نفس می زنم، آخه دارم از قسمت عمیق می یام. عمیییق. شماهام زودتر برین که واقعا ارزشش رو داره.
  • دوشنبه 1394/01/24 - تعداد بازدید 91 مرتبه
    روز مادر بود. مادربزرگم که همسایه ما است دلهره داشت. نتونستم بفهمم برای چی؟ فقط تلویزیون نگاه می کرد و چشاش پرمی شد. زنگ زدم به نوه ها که بیاین
  • یکشنبه 1394/01/23 - تعداد بازدید 76 مرتبه
    امید: سلااااااام؛ می دونین چرا کم حرف شدم؟ چون شماها اونقدر حرفای خوب برا گفتن دارین که من دیگه حرفی ندارم بزنم. حالا اگه آماده ی عمیق شدنین،
  • شنبه 1394/01/22 - تعداد بازدید 96 مرتبه
    امید: سلااااااام؛ می گم همگی که شنا بلدید؟ اینو گفتم چون عمق پیامک بعدی خیلی زیاده. خییییلی
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان دوشنبه 7 مرداد 1392

مجموعاً 1 امتیاز از 5 توسط 5 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1392 ، اشتغال خانم ها ،

سلام "ها"؛ این که بعضی از خانوما برای چشم و هم چشمی میرن سر کار درست؛ ولی پس، تکلیف اینایی که واسه علاقه شون به کار نه به خاطر چیزای دیگه می خوان برن سر کار چیه؟ پس آرزوهای اونا چی؟ لطفا جواب بده داداش امید؛ چون بد جوری تو آمپاسم. بگو خب!!

(زینب از میناب، یه بلاتکلیف)

امید: دختر خوب! هر کسی خودش از شرایط زندگیش و دل و روح و برنامه ها و آرزوهای خودش خبر داره. هر کسی خودش باید راهش رو تو زندگی پیدا کنه؛ فقط مهم اینه که تو هر راهی می خواد بره، هم بدونه این راه داره به کجا می ره و هم با مسیر، آشنایی داشته باشه و بدونه رفتن تو این مسیر، چه هزینه ها و سختی هایی داره. وقتی با شناخت، سبک و سنگین کرد؛ حالا یا می افته تو اون مسیر و با توجه به آگاهی هایی که داره، حواسش رو جمع می کنه تا ببینه به کجا می رسه و یا اصلا اون مسیر رو انتخاب نمی کنه و می ره سراغ یه مسیر دیگه. همین! هم اندیشان فقط به دنبال همینه!  

******

سلام؛ آخرین باری که هم اندیشان رو خوندم درباره ظروف یک بار مصرف بود. بعدش چند بار گذری زدم 370 از موضوع بحث خوشم نیومد و برام جذاب نبود. برا همین کلا هم اندیشان رو فراموش کردم تا اینکه سه شنبه حوصلم سر رفت یاد شما افتادم. 370 زدم دیدم چه موضوع جذاب و داغی. من 10 ساله تمام وقت کار می کنم. درآمدم شکر خدا عالیه. اوایل، خیلی شیرین بود؛ اما حالا چشم باز کردم دیدم 31 ساله شدم. خواهرام که از من کوچکترن ازدواج کردن و من موندم و تنهایی عذاب آور. راستش! با کلی پس انداز، افتخار نمی کنم که شاغلم بلکه احساس پوچی می کنم. چرا بهترین دوران عمرم رو صرف به دست آوردن چیزی کردم که هیچ ارزشی نداره. خانم شاغل باید از همسر، بچه، پدر و مادر، تفریح و گردش، فامیل، جوونیش و خیلی چیزای دیگه بگذره که چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

(نرگس از دامغان) 

******

سلام هم اندیشان؛ خیلی وقته از تصویر ذهنی خبری نبود. خودم اونیکه چند ماهه تو ذهنم ماندگار شده رو فرستادم: "از زندگی دیگران عکس نگیرید، فیلم بگیرید."

(حنا دختری در مزرعه، مجرد، لیسانس)

******

سلام هم اندیشان عزیز؛ من خودم کارشناس بهداشتم. الانم خانه دارم با دو تا بچه. خیلیم راضیم. درس که فقط واسه این نیست که شاغل بشیم. ما باید درس بخونیم تا یه مادر نمونه باشیم. اگه ما به جز پول و موقعیت خودمون به فکر بچه هامون بودیم، کار بچه هامون به تلفن قصه گو نمی رسید. قضاوت با خودتون!

(الهام)

******

سلام امید! تو برنامه ماه عسل، خانم آلمانی که مسلمون شد یه نکته ای گفت. گفت: ما توی آلمان دست خودمون نبود باید می رفتیم سر کار و به  مرور زمان این باعث یک روزمرگی تکراری شده بود و دلم تنوع می خواست... به نظرم یه خانم خونه داره می تونه با خلاقیت، هیچ وقت دچار یه تکرار نشه. البته گفته باشم با کار نیمه وقت هم مشکل ندارم.

(هاشمی)

امید: هیچ وقت یادم نمی ره. تو رادیو که بودم یکی از همکارای خانومم وقتی بازنشسته شد بهش گفتم: "بعد از این همه کار کردن، الان که بازنشسته شدی خیلی حس خوبی داره؟ نه؟" گفت: "نه!" گفتم: "چرا؟" آهی کشید و گفت: "وقتی پشت سرم رو نگاه می کنم و می بینم 25 سال از بهترین روزهای عمرم رو تو مسیر این اداره اومدم و رفتم؛ اومدم و رفتم و به جاش چه چیزایی رو از دست دادم، دلم به حال خودم می سوزه." خب! حالا بریم سراغ پاسخ این سوالمون که کار بیرون از خونه می تونه تو لطافت زن هم تاثیر منفی بذاره و چگونه این اتفاق می افته؟ صادقانه بگم که هدف این بحث ها فقط آگاهی و کمک به شما است برای دونستن جوانب مختلف امور و تصمیم گیری بهتر. هیچ وقت فراموش نکنید که تصمیم گیرنده نهایی شمایید. بگین خب!       

******

تغییر: می گفت هیجده سالم که بود خیلی زود گریه ام می گرفت. همه می گفتن اشکت در مشکته. بعد از بیست سال محیط سخت کار اونقدر خشک و منطقی بارش آورد و زن بودنش رو ازش گرفت که بیشتر، اشک دیگران رو در می آورد. وقتی تو مراسم ختم پدرش به تعداد روزای مرخصی باقیموندش فکر می کرد، فهمید چقدر دلش برای اشکای دم مشک هیجده سالگیش تنگ شده...

******

تغییر: 2 سال پیش 8 ماه توی یه تولیدی کار کردم. رفتارم مردونه شده بود. روحیه لطیفم نابود شد؛ اما حالا شدم یه خانم...

(زهرا، 21 ساله، دانشجویIT مجرد، لنگرود)

******

سلام؛ تغییر... شرایط کار کردن در جامعه باعث تغییر روحیه زنانه می شه؛ چون اگه زن بخواد با لطافت زنانه در محیط کار کنه، سنگ رو سنگ بند نمی شه و بى بند و بارى به وجود میاد. اگه زن روحیه مردانه نداشته باشه تو محیط کار حتمن به مشکل می خوره.

(عشاق الرقیه س شیراز)

******

سال اول، سرشماری به مدت یک ماه، آمار هم اندیشان: 54 هزار نفر. سال دوم، سرشماری به مدت دو ماه، حضور در نمایشگاه کتاب تهران و تبلیغاتی مثل توزیع کارت 370 و... آمار هم اندیشان: 45 هزار نفر!! چرا؟؟؟؟

امید: چند تا دلیل داره. اول اینکه سال اول مشکل کند شدن سرعت پیام نما رو که باعث شد خیلی ها هم اندیشان رو ترک کنن، نداشتیم. دوم اینکه پیامک هایی که هر روز از استان های مختلف می رسه نشون می ده به خاطر توسعه سیستم دیجیتال و قطع آنالوگ خیلی ها چون هنوز دستگاه دیجیتال ندارن نمی تونن پیام نما رو دریافت کنن. این دو تا مشکل ضربه زیادی به هم اندیشان زد؛ به نظر من تو این شرایط، 45 هزار نفر خیلی خیلی خوبه! الان خیلی جاها شبکه چهارشون قطعه.

******

سلام؛ الان دارم از مسجد میام. تو راه، کیف پیرزن همسایمون که سنگین بود رو واسش آوردم. وقتی به آسمون نگاه کردم لبخند خدا رو حس کردم. اونم از ته قلبم. حالا معنی کامل خودشناسی رو می فهمم. ممنونم خدا!

(فاطمه)

******

تغییر: سلام به ها؛ من با نظر آقای طبسی کاملا موافقم. زنی که تمام وقتشو صرف کار بیرون می کنه. دیگه نمی تونه اون لطافت و زنانگی قبلشو حفظ کنه. شوهرشو با دیگر مردها مقایسه می کنه. یه جورایی چون دستش تو جیبشه اصلا نیازی به شوهر پیدا نمی کنه و اخلاقش به کل تغییر می کنه. این حرفا رو زدم اما لطفا به کسی بر نخوره؛ چون خودم دیدم می گم. راستی! این امید ما پیر شد از دستتون اینقدر حرصش ندید! بگین خب! تا نرفتم تو آمپاس.

(مهدیه، 20 ساله از آمل) 

******

سلام! خیلی دلتون رو خوش نکنید که زنای خانه دار تو خونه ماست و پنیر درست کنن؛ چون جز خواب و ددر رفتن و... به هیچی فکر نمی کنن چه برسه به تربیت بچشون! به حدی که یه املاء به بچشون نمی گن.

(آموزگاری از قم)

امید: نمی شه انکار کرد که "بعضی" از خانومای خانه دار به دلایل مختلف، حتی کمتر از خانومای شاغل، به زندگیشون می رسن. همینطور که نمیشه انکار کرد که بعضی خانومای شاغل ممکنه به خوبی خیلی از خانومای خانه دار به زندگیشون برسن؛ فقط مشکلی که وجود داره اینه که از جونشون باید مایه بذارن. و همین فشارها می تونه هم به مرور افسردشون کنه و هم یه عامل مهمی بشه که به تدریج لطافت زنانگی توشون محو بشه و خودشون هم متوجه نباشن.

******

سلام؛ از شما بعیده واقعا! که باشگاه رو تهدید می کنید و می گید: دیگه باشگاه رو نمی خونم، ازت دل زده شدم، باهات قهرم و... بابا خجالت داره این همه عصبانیت و دعوا فقط به خاطر اختلاف نظر. قراره تو باشگاه همه نظر بدن. قرار نیست همه شبیه هم فکر کنن. قرارم نیست کسی تغییرتون بده. فقط اینا به خاطر اینه که تصمیم درستی برای آینده بگیرید. اگه می خوای شاغل باشی باش؛ ولی یادت نره چیزای دیگه هم تو زندگی هست مثل گردش، تفریح، دور هم بودن و... زندگی فقط کار نیست. زندگی رو باید زندگی کرد. زندگی یعنی تحرک، کار، ازدواج و خیلی چیزای دیگه. فقط مواظب باشید که تو تصمیم گیری هاتون اشتباه نکنید.

(آنیسا از تهران) 

******

نظر: ترجیح می دم ملکه ی قلب و غریزه شوهرم باشم تا برده ی غریزه ی  سیری ناپذیر فمنیسم و نظام سرمایه داری. بی شک ماشین جوجه کشی بودن لطیف تر از ماشین چاپ اسکناس بودنه...

(ملیحه، ارشد فیزیک، خانه دار، تهران)

******

سلام امید! یه سوال داشتم. به نظر شما تو این روزا بهترین نذری که می تونیم پخش بکنیم چی هستش؟

(سمیرا از قزوین)

امید: هر وقت نذری کردی که احساس کردی باعث شد گره ای از مشکل یه بنده ی خدا باز بشه، بدون بهترین نذر رو کردی.

******

تغییر: سلام؛ به نظر من اگه کارى که خانوما انتخاب می کنن متناسب با روحیه زن باشه آسیبى به زنانگى نمی زنه مثلا معلمى یا پزشک اطفال. درضمن حالا که فکر می کنم می بینم شاید شما درست بگین و بهتره خانوما یه کار پاره وقت داشته باشن! تا به کسى لطمه نخوره!!

(رومینا)

امید: درسته! نوع کار خیلی تاثیر داره؛ ولی همونطور که گفتم فشار زیاد به زن برای انجام کار بیرون و منزل ممکنه به تدریج روحیه اش رو سخت کنه و از لطافتش کم کنه.

******

سلام امید! من تو یه شرکت حسابرسی کار می کردم که کارمند خانم هم داشت. اونجا هر کسی که کارشو به بهترین شکلم که انجام می داد بازم مدیر، انتظار بیشتری داشت. حالا وای به حال روزی که یکی یه اشتباه می کرد. دیگه هیچی...  اگه یک هزارم اون طعنه ها رو شوهر همین خانوما به اونا می زد کار به کجاها که نمی کشید...

(امیر علی، ارشد حسابداری، 28 ساله)

******

سلام؛ من قبل از ازدواج عاشق سرکار رفتن بودم. چند ماهی هم تجربه کردم؛ ولی الان از این که مجبور نیستم برم سر کار و استرس مدیر و رییس داشته باشم و خودم واسه هر لحظه زندگیم برنامه ریزی کنم و خانم خودمو خونه ام هستم راضی راضیم.

(مطهره از کاشان)

******

سلام؛ من اون اوایل بحث زیاد از مقوله اشتغال زنان استقبال نمی کردم؛ اما به لطف خدا و به واسطه شما دیدم بازتر شد... به عنوان جمع بندی می گم این موضوع بستگی شدیدی به شرایط داره... از جمله: شرایط اقتصادی و فرهنگی خانواده، تعداد بچه ها، سن بچه ها (در صورت وجود بچه)، بالانس مدیریت زن، مقدار، زمان و نوع کار و محیط کار، رضایت دیگر اعضای  خانواده، تناسب بین بچه و شوهر با کار و... که بایستی بررسی شوند. بالاخره زن را نمی توان محدود کرد و البته تصمیم نهایی با توجه به شرایط به عهده خود فرد هست. شهید مطهری میگه "اسلام با تساوی حقوق زن و مرد موافقه اما با تشابه حقوق آن ها نه"

(مجتبی برهمند از یاسوج)

******

تغییر: سلام به داداش امید، پیام و هم اندیشان؛ کی گفته کار بیرون، از لطافت زن کم می کنه؟ مثلا همون خانمی که چند روز پیش توی برنامه ماه عسل نشون داد تراشکار بود یا این خانمی که قصاب بود. به نظرتون دیگه از ابزار قصابی و تراشکاری خشنتر هست؟ دیدین که شوهراشون چقدر ازشون تعریف می کردن و راضی بودن؟ چقدر هم خانمای با احساسی بودن؟ لطفا یه طرفه به قاضی نرین. بعدشم امید خان! کی گفته اگه زن و شوهر، توی کارای خونه مشارکت کنن فمنیستن؟ همین حرفا رو می زنید مردا جوگیر می شن و فردا دیگه آشغالا رو هم بیرون نمی ذارن؛ البته معلومه چون خودتون مردید از هم جنساتون دفاع می کنید. می دونم درج نمی شه.

(عاطفه، 21 ساله)

امید: آبجی خوبم! اگه گفته می شه اشتغال خانوم ها فلان مشکل رو داره اصلا به این معنی نیست که هر خانوم شاغلی حتما به این مشکل دچار می شه (چون وضع روحی و جسمی و شرایط زندگی همه یکسان نیست) به این معنیه که فلان مشکل، کم و زیاد، تو خانومای شاغل دیده شده. وضعیت خودتون رو بسنجید و تو سبک و سنگین کردنا حواستون باشه. بعد هم نمی شه با یه عکس در مورد آدم ها قضاوت کرد، باید فیلم کامل زندگیشون رو دید. بعدش هم وایسا ببینم! من کی گفتم مردها نباید توی کار خونه مشارکت کنن. باور کنین کمتر مردی مثل "امید" دیدم که اینقدر تو کار خونه به همسرش کمک کنه. دیروز صحبت از این بود که اگه مثل الان غرب، کلا تمام وظایف مرد و زن بودن در بیرون و داخل منزل، (به جز باردار شدن و شیر دادن بچه) دقیقا از وسط بین زن و مرد تقسیم بشه چه مشکلی می تونه پیش بیاد. جوابی که دقیقا این مساله رو باز کنه ندادین. خوب فکر کنید و اول پیامک بنویسین: "تشابه" 

******

سلام؛ معلومه که مدیریت خانما به عقل و تدبیر نیاز داره. مادر موفق و همسر نمونه زنی هستش که با هوش و تدبیر خودش خانه ای آروم و سرشار از مهر و محبت برای همسر و فرزنداش مهیا کنه و چه وظیفه ای از این بالاتر و بهتر. تا عقل و تدبیر نباشه آرامش و محبت هم ایجاد نمی شه.

(سارا، مامانی که مدام در فکر اینه که چکار کنه بهترین مامان و بهترین همسر باشه، از شیراز)

******

سلام؛ طاعاتتون قبول! اینم از مشاعره امروز:

دوستانم همه نابند، طلا سیرى چند؟

درد، دور از همه شان باد

بلا سیرى چند؟

بی گل روى عزیزان نفسم می گیرد

بی حضور رفقا صلح و صفا سیرى چند؟

تقدیم به دوستان هم اندیش. لطفا (د) بدین.

(زهرا میرزاپور از همدان، روستای خورونده)

امید: دوستان خوبم! این شب ها حتما به یاد گرفتارها باشید. چهارشنبه همدیگه رو می بینیم. بگین خب!

تعداد پیامک های دیروز (یکشنبه): 3559

به اشتراک بگذارید...

کد امنیتی رفرش

مطالب مشابه:

  1. هم اندیشان پنجشنبه 29 اسفند 1392
  2. هم اندیشان چهارشنبه 28 اسفند 1392
  3. هم اندیشان سه شنبه 27 اسفند 1392
  4. هم اندیشان دوشنبه 26 اسفند 1392
  5. هم اندیشان یکشنبه 25 اسفند 1392
  6. هم اندیشان شنبه 24 اسفند 1392
  7. هم اندیشان پنجشنبه 22 اسفند 1392
  8. هم اندیشان چهارشنبه 21 اسفند 1392
  9. هم اندیشان سه شنبه 20 اسفند 1392