امید:
سلاااام دوستای خوبم! مطمئن هستم این هفته تو بحث "تجربه های من" تلنگرهای خوبی
خواهیم خورد؛ بهتر از خوردن چیپس و پفکه! ****** امید!
امروز مامانم می خواست واسه خواهرم ک ۷ سالشه چیپس بخره! کلی از مضرات چیپس گفتم ک
منصرف بشه از خریدش؛ اما مامانم گفت: این همه مردم می خورن چیزیشون نمی شه حالا ما
بخوریم اینهمه بلا سرمون میاد!!! دیگه نتونستم از خرید منصرفش کنم؛ اما تمام
تلاشمو کردم. (مهنازم از مشهد) امید:
آبجی! نباید انتظار داشت یه عادت، رفتار، یا کار نادرست،
مثلا خرید چیپس، یه دفعه با یه هشدار، از سر یه نفر بیرون بره؛ چون این کار، به
مرور تبدیل به عادت شده به مرور هم فراموش می شه. آبجی! تو هر چی اگه بخوایم فرهنگ
سازی جواب بده نباید سختیگری کنیم؛ یعنی شما باید اجازه بدی خواهرت چیپسش رو بخره
و بخوره و لذتش رو ببره؛ به هیچ وجه حساسیت نشون نده؛ اما بعدها تو فرصت های مناسب
با توجه به سنش، براش از مضرات چیپس بگو! و اینکه جایگزین مناسب و سالم هم برا
چیپس پیدا کن! این کارا حتما نتیجه داره. یه نتیجه خیلی شیرین. ****** سلام
امید! کلاس هنری ثبت نام کردم. وقت سر خاروندن ندارم؛ حتی دو سه هفته ای می شه هم
اندیشان نخوندم و از بحثا عقب موندم. چی کار کنم؟ اینترنت هم ندارم آرشیو بخونم. (آرزو) امید:
آبجی! چه کار خوبی کردی که کلاس هنری ثبت نام کردی! کلی
کلاست می ره بالاتر. نگران هم اندیشان هم نباش! بحث ها همیشه یه جورایی تکرار می
شه؛ چون هم همیشه تازه وارد داریم، هم تکرار لازمه تا نکته ها یادمون نره. ****** گفت:
چند سالته؟ گفتم: روزاى تکرارى زندگیمو خط بزنم، کودکى چند ساله ام. ****** تجربه
من: با سلام؛ همیشه به هدف هاتون وفادار باشید. نذارید شرایط سخت زندگی هدفتون رو
طعمه ی خودش کنه. (لیلی، 20 ساله از تهران) ****** سلام؛
الان: پنج شنبه ساعت نه شب. اینجا: دهدشت، پشت بام ساختمان سپید. من: فافا هم
اندیش 19 ساله، دارم به ماه نگاه می کنم و برای همه هم اندیشان دعا می کنم. امید:
جالبه! هم اندیشان زیادی پیامک دادن و گفتن که سر ساعت
نه پنجشنبه شب، با یه حس خوب، برا بقیه دعا کردن. راستش من از قرارتون خبر نداشتم؛
ولی جالبه که به طور تصادفی همون موقع داشتم تو مسجد محلمون همتون رو از ته دل دعا
می کردم. راستی! اون هایی که می گین حالتون خوب نیست و حس می کنین از خدا دور
شدین، گاهی یه سری به یه مسجدی که حس خوبی توش دارین بزنین. حال و هواتون عوض می
شه. ****** تجربه:
سلام؛ من درمورد صله رحم و احترام به پدر و مادر تجربه دارم که واقعا خیر و برکت
به زندگی آدم می رسونه. (محمد اسلامی از گلپایگان) ****** تصویر
ذهنی: گفتم دیگه از تصویر ذهنی خبری نیست من دست به کار شم. از اون خواهر خوبی که
خیریه محک رو معرفی کرد ممنونم. پیشکسوتای باشگاه یادشونه! اعضای جدید هم می تونن
با ماهی حتی هزار تومن عضو بشن. تلفن: 021.23540 (زهرا محمدخانی) امید:
یه بار زمانی که خبرنگار بودم درباره موسسه خیریه حمایت
از کودکان سرطانی (محک) گزارشی تهیه کردم. موسسه خیلی معتبر و محبوبیه و خیلی ها
هم وقتی می خوان نذری کنن، نذر می کنن پولی رو برای مداوای این بچه های سرطانی
اختصاص بدن؛ یا حتی اگه قبلا نذر کردن غذایی بدن، پولش رو به موسسه می دن تا صرف
غذای کودکان سرطانی بشه. قبلا درباره نذر
گفته بودیم می شه خیلی کارهای متفاوت کرد. متفاوت با خیلی از کارهایی که رایجه و
عملا هم نتیجه زیادی برای "گره گشایی" نداره. ****** سلام؛
یکی از آشناهامون که یه مدت خارج از کشور هم زندگی می کرد درمورد آرایش کردن صورت
می گفت: وقتی جاهای عمومی آرایش کنید نشونه بی کلاسیه و شخصیتشو با این کارش نشون
داده...حالا وقتی میری بیرون انگار بعضیا جشن عروسی اومدن. (فاطیما) ****** تجربه:
من دو ساله راه دور ازدواج کردم. با اینکه عاشق شوهرم هستم؛ ولى خیلى پشیمونم؛ چون
دورى از مادر و پدر خیلى سخته... برام دعا کنید زودتر برم به شهرم. (مریم، 20 ساله، متولد گرگان، ساکن
شاهرود) ****** سلام
هم اندیشان؛ خجالت می کشم تجربه مو بگم. من چند سال پیش از سر نادونی با یه مردی
که زن و بچه داشت دوست شدم و رسواییش واسم موند. الان که نامزد دارم هر روز تو
استرس هستم که مبادا رسوا بشم. توبه کردم. خیلی پشیمونم. ****** سلام
دوستان "ه.ا" (به قول پیام)؛ یکى از مهمترین تجربیات زندگى من آشنایى با
هم اندیشان بود. کسانى که این مطلب را مى خوانند خودشان این تجربه مهم را کسب کرده
اند. طفلى اونایى که تو جمع ما نیستند. (عارفه، ٣٣ ساله از تهران، مادر پرنیا و
پویان) ****** سلام؛
تجربه: درس نگرفتن از تجربیات دیگران، یعنی هدر دادن وقت و نرسیدن به آنچه حقت
بوده. باور کنید. (ایوب، 4 تیر۷۴، کازرون) ****** عشق
یک نوع مرض است که میکروب آن ازطریق چشم وارد قلب می شود؛ مرض عشق این روزها شباهت زیادی
به آدامس دارد. اول شیرین؛ بعد دوست داشتنی؛ سپس تکراری و خسته کننده و در آخر،
دورانداختنی است. (مژده، 20 ساله از قزوین) امید:
البته که منظور مژده خانوم عشق های فانتزی و رنگین و
رمانتیک امروزیه! ****** سلام
هم اندیشای عزیزم؛ تجربه ای که تو زندگیم دارم اینه که دوستای زیادی داشتم ک باعث
آسیب روحم شدن. عزیزای من! مراقب انتخاب دوستامون باشیم. (مریم، 19 ساله از کرج) ****** سلام
ب آقا امید و همه نیک اندیشان؛ آقاامید! پس قضیه سرشمارى استانی چی شد؟ درضمن؛ من عکساى نمایشگاه کتابو دیدم.
از بچه هاى ترکمن هم اومدن نمایشگاه؟ من که خیلی دوست داشتم بیام؛ ولی نشد.
انشاا...توى جمع دیگه. (رضا، 22 ساله، دانشجوى مهندسى الکترونیک
از بچه هاى ترکمن آق قلا) امید:
دارم نرم افزار رو تست می کنم تا مشکلی نداشته باشه.
چیزی نمونده. درضمن؛ یه زوج جوان از طرف یکی از بچه های ترکمن صحرا اومدن نمایشگاه
و باهامون عکس گرفتن. جالب بود! خیلی ها که راهشون دور بود و خودشون نتونستن بیان
نمایشگاه، اقوامشون رو که تهران بودن فرستادن و اون ها رو هم هم اندیششون کردن!
مگه می شد کسی بیاد تو غرفه و اون همه عشق و شور دوستاتون رو ببینه و جذبش نشه!
جدی می گما! ****** سلام
داداش امید و پیام... من خیلی با همسرم بداخلاقی می کنم. یه روز نیست که دعوا نکنم
باهاش. سر چیزای بیخود. واقعا خودم خسته شدم. کمک! (فرزانه از بروجرد) امید:
چند روز پیش یکی از مجری های تلویزیون که تو برنامه ای
دعوت شده بود می گفت: "خدا رو شکر رابطه ام با همسرم خیلی خوبه؛ چون اول
زندگیمون سعی کردیم مهارت های زندگی کردن رو یاد بگیریم." می گفت: "کسی
واقعا مهارت های زندگی کردن رو یاد خیلی از ماها نداده و به همین خاطره که کلی
مشکل تو زندگی ها هست." دوستان! البته هم اندیشان تا حدود زیادی این کار رو
شروع کرده. همین تجربه هایی که برا دوستاتون می گین یه نمونشه که می تونه مهارت
زندگی کردن رو بالا ببره. ****** تجربه
من: برای انتخاب رشته "فقط و فقط" به علاقه تون توجه کنید. من به این
نتیجه رسیدم که "علاقه"، "استعداد"میاره. اشتباه منو نکنید.
من حال روحیم خراب شد! کاش می رفتم هنر، نه ریاضی فیزیک... (ی پشیمون، 18 از تهران) ****** یک
مشاور یک جمله گفت که مصداقش هم اندیشان بود. گفتم بفرستم تا شما هم بدونید؛ ولی
حداقل یه دقیقه فکر کنید. "تحول از تغییر یک تفکر شروع می شه" (حسین، 19 ساله، مشهد، پیروزی) ****** سلام
امید؛ می
دونم این چیزی که
می
گم ربطی به موضوع
نداره؛ اما واقعا مفیده برای هم اندیشان. دلم نیومد نگم. صفحه 790 پیام نما شبکه 4
رو حتما بخونید. روانشناسی: درمورد شیوه درست گلایه کردن از همسر و یا نامزدتون. (زهرا، 19 ساله از نصف جهان) امید:
چرا ربطی نداره آبجی؟ یه تجربه است دیگه! شما خوندی و
دیدی که خوبه و به دیگران هم گفتی. اتفاقا همین چند دقیقه پیش تو باشگاه حرف از
مهارت های زندگی بود. همین چند تا پیامک عقب تر.
****** سلام
یاران؛ تجربه من اینه که دیگه تحت هیچ شرایطی تصمیمای مهم زندگیمو بر عهده کس دیگه
ایی نذارم تا مثل انتخاب رشته ای ک داشتم خراب نشن. من به اصرار بابام اومدم رشته
تجربی و حالا هم توش موندم. دوستان! لطفا تو تصمیم گیراتون خیلی دقت کنین. (مریم هستم از جویبار، همون که خیلی
دوستون داره) ****** سلام
به هم اندیشان؛ من یک نواندیش هستم که توی یک تریکوفروشی کار می کنم. به خدا خسته
شدم ازبس خانوم ها اومدن گفتند: خانم! فلان پیرهن هست بازیگر عشق ممنوعه می پوشید،
داریدش؟ یه خانم دیگه اومده می گه: تموم موهام داره می ریزه. پوستم خراب شده ازبس
شوهرم فلان بازیگر و خواننده رو دید و گفت برو موهات رو مدلش بزن. می گفت اگه یه
بار بدون آرایش از خونه برم بیرون به غیر از اینکه خودم احساس کمبود می کنم شوهرم
بیچارم می کنه و می گه اینقدر بد ریخت نیا تو کوچه. (الهه از اصفهان) ****** بر
عکس فلش مموری ها که روز به روز کوچکتر می شوند و پرظرفیت تر، بعضی آدم ها روز به
روز بزرگتر می شوند و بی ظرفیت تر. (فریبا از کرمانشاه) ****** تجربه
من: دختر و پسرای ۱۶/۱۷ ساله! فکر نکنید اون چیزی که تو خیابون میاد سراغ شما
عشقه! عشق اونه که بتونی با افتخار درموردش حرف بزنی نه اینکه مجبور باشی پنهانش
کنی و دائم استرس داشته باشی. مواظب روح لطیف تون باشین. من الان ۲۴ سالمه و در
اوج جوونی یه حسرت بزرگ دارم که ایکاش پاک زندگی کرده بودم. خدا رو شکر الان توبه
کردم و روزی ۳۰۰ بار استغفار می کنم. (ص، ۶۸، برام دعا کنید) ****** توجه!
سلام الان ساعت 2 و 30 دقیقه شبه و من کماکان بیدار و در حال انجام کار دانشگاه.
داشتم به موضوع و باشگاه فکر می کردم یادم افتاد چند وقت پیش رفته بودم خونه
همسایمون که تازه عروس و داماد هستن. شاید باورتون نشه تلویزیون نداشتن با اینکه
وضع مالی خوبی دارن. واقعا خوشحالم که هنوز همچین کسایی هستن که بیشتر وقتشون رو
با هم می گذرونن نه به بطالت. من خودم با این تنوع شبکه ای که اخیرا ایجاد شده باز
حوصله ام بعضی وقتا سر میره چه برسه به اینکه نداشته باشیم واقعا واسه خودم متاسف
شدم. از کارشون خوشم اومد. (پری، گرافیست و معلم آینده) امید:
یه بار یه کارشناسی حرف قشنگی زد که خیلی به دلم نشست.
حرفش رو گذاشته بودم تو آب نمک که یه موقع مناسب براتون بگم. گفت: "اگه
خودمون باشیم و به کارهامون فکر کنیم؛ اگه بتونیم به خواسته هامون که فقط ناشی از
تقلید از رفتار دیگرانه نه فکر خودمون، نه! بگیم، آدم جذابی می شیم. دیگران از ما
خوششون می یاد؛ چون با خودشون می گن: این آدم، اهل فکره." ****** بـــــیـــــب!
بـــــیـــــب! مریض داریم..... سلام به همه زیبااندیشان به جز بعضی ها که اینهمه
پیامی که می دم نمیدرجن؛ ولی ی چیزی دیدم که کف کردم. باورتون نمی شه عمه من ی
پیرزنه که واقعا قلبا منو دوست داره. وقتی رفتم خونشون فکر می کنید به من چی
گفته؟؟ هنوز تو کما هستم!! گفته فدات شم عزیزم! ی ربع صبر کن این فیلم ماهواره
الان تموم می شه بیام سیر تماشات کنم!!! ****** سلام!
خوبم! خوبید؟ ما انسان ها تقریبا یک سوم
عمرمون رو می خوابیم ( تازه اگه زیاده روی نکنیم!) پس یک سوم شبانه روز خوابیم فقط
کافیه دو سوم مونده رو به معنای واقعی زندگی فکر کنیم!! اگه اینطور باشه اسیر پیدا
کردن راه حل های زیاد واسه پر کردن بیکاری نمی شیم. من افراد..... ****** سلام؛
دوست خوبم فائزه خانم! این همه امید و دوستان هم اندیش درباره مضرات شب بیداری
گفتن شما هنوز نصفه شبی دنبال سرگرمی می گردی؟ روزها نخواب و سرتو با کارهای مختلف
گرم کن تا شب راحت بخوابی. درضمن برای اینکه وسوسه نشی باید از این شرایطی که واسه
خودت درست کردی فاصله بگیری. (آرزو هستم بچه محله امام رضا همراه
همسر گلم سید هاشم) ****** تجربه
من تو زندگیم اینه که هیچ وقت ازخدا ناامید نشم؛ به خصوص تو سختی های زندگیم.
ازتون می خوام هیچ وقت در کار خوبی که می خواین انجام بدین نامید نشین؛ حتی اگه
اطرافیانتون از موفق بودنتون تو این کار شما رو منع کنن. امیدتون رو از دست ندین؛
چون یک نفر هست که موفقیت شما رو می بینه؛ اونم خداست! من الان خدا بهم امید داده
که پیامک درج می شه؛ اما شیطون بهم می گه درج نمی شه. فکر نکنید حرف شیطون رو گوش
می دم. (معصومه خداداد از نگین سبز خوزستان،
شهر شمس آباد) ****** سلام
به همه نیک اندیشان؛ طاعاتتون قبول حق باشه. پیام دادم بهتون بگم خیلی ماهید. امشب
باعث شدید یکی که مدتیه با خدا قهر کرده بود آشتی کنه. حتما می گید چطور؟ امشب یکی
از دوستام خونمون بود. مدتیه درگیر سختی و مشکلات زیادی هست. امشب سر سجاده گفت:
من نمی خوام نماز لیله الرغائب رو بخونم. دعا هم نمی کنم. من دیگه با خدا کاری
ندارم وقتی جواب دعاهام رو نمیده. خیلی باهاش حرف زدم فایده نداشت. نزدیک ساعت 9
شد. وضو گرفتم تا برم حیاط. طبق قرار هم اندیشیمون. دوستم پرسید کجا میری؟ گفتم:
من و دوستان هم اندیشم ساعت 9 مهمان آسمون خداییم. خواستی تو هم بیا. او هم اومد و
خیره شد به آسمون و بغضش ترکید. نمی دونم چی بین او و خدا گذشت که نیم ساعت بعد که
اومد داخل رفت و نمازش رو بست. (ملیحه از شیراز) ****** سلام
امید قبل اینکه بیام نمایشگاه شما رو ببینم دوست نداشتم کسى و هم اندیش کنم چون
امکان اینکه پیامم درج بشه کم تر میشد ولى از روزى که اومدم نمایشگاه و درباره ى پیام
دادنمون صحبت کردى از در نمایشگاه تا الان به هر کى که می شناختم هم اندیشانو
معرفى کردم. (سپیده از شهریار) امید:
واقعیتش اینه که وقتی دوستامون رودررو ما رو می بینن و
باهامون صحبت می کنن، بهتر مشکلات ما رو درک می کن و ایمانشون به کارمون بیشتر می
شه؛ وگرنه من اون حرفا رو بارها تو باشگاه زدم. خب! وقت خداحافظیه! به خدا می
سپارمتون.
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
