- روزنامهههه! روزنامههههه! خبری داغ از باشگاه هم اندیشاااااااان!
روزنامهههههه.... امید:
آقا پسر! بیا اینجا ببینم. یه دونه از اون روزنامه هات
رو می دی؟ -
ببخشید! همش فروش رفته. اگه یه دقیقه صبر کنی الان داداشم می یاره. امید:
خب! می شه بگی اون خبر داغت چیه؟ من طاقت ندارم صبر کنم
تا داداشت بیاد! -
نه! ولی چرا! دلم نمی یاد جواب امید خان رو ندم. واقعیتش اینه که پیام، دیروز تو
نمایشگاه کتاب لو رفته و هم اندیشانی که تو غرفه بودن بالاخره شناساییش کردن. خبر
از این داغتر! امید:
راهکارای دوستان هم اندیش بالاخره جواب داد. خب! برم
نمایشگاه ببینم چه خبره. مثل اینکه خیلی خبره! راستی دوستان خوبم! سلاااام؛ پیام،
امروز تو باشگاهه. تو نوبت دوم! فعلا خداحافظ. فقط اومدم ببینمتون! ****** سلام.
می دونید امروز توی نمایشگاه چی شد؟ پیام رو کشف کردم. اول زیر بار نمی رفت که پیامه،
ولی این قدر کنجکاوی کردم که خودش رو لو داد. نمی دونست من از اون زرنگ ترم. این قدر
گفتم پیام خودتی، تا اعتراف کرد. نمی دونید
اینجا چقدر مظلوم بود. حتما برید نمایشگاه. با امید و پیام بحث هم اندیشی کردیم. خیلی
خوش گذشت. (نیلوفر، از دلیجان) ****** پیام: سید مهدی جعفری / معروف به پیام/
40 ساله / متاهل / لیسانس ادبیات / محل شناسایی: نمایشگاه کتاب / جرم: هیچی / به جان آقای قاضی هیچی. الکی منو گرفتن. من اینقده مظلومم. اصلا
به قیافه من میاد آدم شری باشم؟! باور ندارید، از خواهرمان نیلوفر خانم از دلیجان
بپرسید. نیلوفر:
راست می گوید جناب قاضی. قاضی:
خب، اگر این گونه هست. ولش کنید برود. این
طفلک آزارش به مورچه هم نمی رسد. پیام:
ای به قربان آن همه فهم و کمالاتت جناب قاضی. اجازه
بفرمایید دستان مبارک را.... خب پس اجازه بفرمایید سلامی عرض کنم خدمت دوستان. بله... سلام علیکم و رحمه ا... و برکاته. می بینم که
همه چهره ها نورانی هست و مشغول ذکر. به هر حال تاثیر حضور شخصیت های بزرگ در مجلس
است دیگر. ان شاء ا... که خداوند سایه چنین قضات با فهم و کمالاتی را بر سر ما
مستدام بدارد. خواهشمندم تنی چند از دوستان جناب قاضی را تا دم در بدرقه بفرمایند
تا ما به مباحث عمیق علمی و فرهنگی بپردازیم و برای ایشان تصدیع اوقات نشود.
****** خودت
باش! کسی هم اگرخوشش نیامد، نیامد! اینجا که مجسمه سازی نیست. (محدثه، از لاهیجان) پیام:
من حالا با شما کار دارم. ****** آخه
یه روز چقدر میتونه قشنگ باشه؛ در صورتی که هیچ کار بخصوصی انجام ندی، فقط بری نمایشگاه
و بایستی کنار غرفه هم اندیشان و اون روز بشه بهترین روز زندگیت. (زینب پیری) ****** امام
علی (علیه السلام) فرمودند: بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفرید. (فرشته، 21، دمق) ****** دیروز
یه خانومی آمد پیشم و گفت: خبر داری شوهرت اینجاها رفته خواستگاری؟ منم یه لبخند بهش
زدم و گفتم: هیچ کدوم لیاقتش را نداشتند. نمی دونم چرا بعضی ها دنبال فتنه می گردند؟ (معصومه، 23 ساله) ****** سلام.
بى انصافى بود. باید ازت یه تشکر صادقانه بکنم. وقتى جواب قرآنى رو دیدم، اول شوکه
شدم، بعد لبخند زدم. می دونستم خیلیا عربی شو خوندن. به این دلیل که ثواب داره؛ اما
باور نمی کردم کسی هم باشه که معنیش رو بخونه.
به این دلیل که بفهمه خداش چى گفته. اى کاش برای فرهنگ سازیش یکى دو خط اختصاص بدین
تا قرآن که برای زنده هاست، این قدر واسه مسلمون هاى ایرانیش ناآشنا نباشه. ****** به
افتخار مگس که یادمون داد زیاد که دور کسی بگردی، آخرش می زنه تو سرت @! ****** سلام.
دوست های خوبم. نباید به طور کلی زیرآب تقلید رو بزنیم. این که ما رفتار و افکار خوب
و از دیگران وام بگیریم بد نیست که چیزی که بد، تقلید کورکورانه است که هیچ منطقی هم
پشتش نیست. (اسماعیل، از رامهرمز) پیام:
همینو بگو. ****** سلام
امید. من زهرام، همون که یکشنبه تا آخر وقت کنارتون بودم. واقعا روز خوبی بود. از این
که چند ساعت کنار شما و دوستای هم اندیشم بودم، خیلی خوشحالم. بهترین روز هفته بود
برام. امیدوارم بتونم بازم بیام. (زهرا، 21 ساله، از...) ****** سلام،
بچه ها باورتون نمیشه از ظهر که رفتیم غرفه، از اون به بعد منو خواهرم آن قدر راجع
به اون حرف زدیم، سردرد گرفتم. بى نهایت خوبید، تک تکتون رو دوست دارم. (زینب و سمیرا، همون بادکنکیا، یادتونه؟) ****** سلام
به همه عزیزای هم اندیش، در جواب آقایی که گفته بود: خانم ها گوشی شوهرشون رو چک میکنن
و یه چیزی بهشون بگین، باید بگم: تا وقتی آقایی کار مشکوکی یا پنهونکاری نداشته باشه،
خانمش چرا شک کنه؟ شوهر خود من از بس واسه گوشیش کد گذاشته و همه جا گوشیش رو با خودش
می بره، باعث شک من میشه. هر چند می دونم، دوست دختر نداره، ولی بازم بهش شک می کنم،
اگه یه مدتی آقایون گوشیشون رو در اختیار خانمشون بذارن واگه پیامی اومد بذارن خانمشونم
بخونه یا ببینه مشکل حل میشه، باشگاه خواهش می کنم. درج کن. (یه مامانی که دو ماه دیگه کوچولوش به دنیا
میاد) ****** سلام
امید. الان که دارم پیام رو می نویسم اشک تو چشمام حلقه زده. دیروز که توی نمایشگاه
درباره سبک شمردن نماز شوهرم با شما حرف زدم و راهنماییم کردی و من خودم رو تغییر دادم
و دیگه بهش غر نزدم، همین امروز تغییر رفتارش رو دیدم. آدم باید خودش رو تغییر بده،
نه اینکه سعی کنه دیگران رو تغییر بده. واقعا ممنون. کاش همون سه سال پیش کسی مثل شما
راهنماییم می کرد تا این قدر حرص نمی خوردم. (مهدیه، از البرز) ****** حرف
های دیگران را در وسعت خویش حل کن تا دریا بمانی. سلام پیام! این یعنی بی تفاوت باشیم؟ ("؟، از ایوان غرب") پیام:
ببین "از ایوانغربجان" امروز حس فلسفیم خوب کار نمی کنه. فعلا دارم به این فکر می کنم که چگونه می توان
جوگیر نشد؟ ****** سلام.
پیام، اعتماد به نفس شما رو خلال دندون اگه داشت، تنه درخت بود. البته ببخشیدا!! (آیلار) پیام:
خواهش میشه، ولی
خلال دندون هم یه روز درخت بود. ببخشیدا... ****** سلام
بر دوستان ناب اندیش! می دونید چه خبر شده؟ دیگه نگران کندی سرعت تله تکست نباشید،
مبدل دیجیتال بخرید. آخه ما تازه خریدیم و مطالب باشگاه رو دیگه بدون مشکل می خونیم.
این جوری گره مشکلتون با دستان توانمند خودتون باز می شه و دیگه نیازی نیست به کسی
گله کنید. (ناب اندیش، از صومعه سرا) ****** سلام
بر آقا امید و آقاپیام و همه هم اندیشان گل.
این اولین پیامیه که دارم بهتون میدم. خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید. از دست زنم
که این قدر شکاک است، کلافه شدم. منو دریابید. پیام:
برو خودتو لو بده. اولش سخته بعدش راحت میشی. منو نیگاه
کن. الگوی حی و حاضر. ****** سلام
به همه. پیام، نکنه میخوای با این غایب بودنت خودت رو تو باشگاه اسطوره کنی؟ می خوای
مثل سیمرغ یه افسانه بشی؟ (فائزه ۶۷، از آمل) پیام:
سیمرغ کجه کدبیه خواخر جان؟ لو بوردمه. تموم بیه بورده؟ ****** سلام
امید و روح پیام. من قرار بود امروز صبح با دخترعموم اینا بیام تهران فقط به خاطر
دیدن هم اندیشان و شما. آخه یه کار دو روزه داشتن. با خودم گفتم بهترین فرصته، ولی
از شانس بد من دیروز خونشون رو دزد زد و کنسل شد. دیشب خیلی گریه کردم... (مهشید، از کرمانشاه) پیام:
گریه تنهایی که فایده نداره. برو جلوی دخترعموت گریه کن.
اون وقت فکر می کنه واسه دزدی خونشونه. بعد می یاردت نمایشگاه. زرنگ
باش. تا گریه هات تموم نشده، برو. ****** سلام.
مامان محبوبه از شاهرودم. دخترم هم اندیش هفده ساله است. من خیلى دخترم را دوست دارم،
اما رابطه ما زیاد خوب نیست. علت هم مرحله سنى است، ولى خواهش می کنم با بزرگ ترها
بد صحبت نکنین. قلب آنها تو فشار زندگى ترک
های زیادى برداشته است. شما ترک ها را خوردتر می کنین. ان شاء الله همه بچه ها موفق بشن. سه تا دختر گل
من همین طور. (مادر سى و دو ساله) پیام:
مادر عزیز، شما که اختلاف سنی تون زیاد نیست. تازه زیاد
هم باشه، ارتباط مادر و دختر مگه به سنه؟ ****** سلام
داداشا و آبجیا! تا اینجا دستگیرم شده که سه نوع تقلید (البته عرفی) داریم که شامل
تقلید مثبت، تقلید منفی و تقلید خنثی است که همتون می دونید، اما از این به بعد باید
شناسایی کنیم! چطور؟ آهاااان... پیشنهاد حقیر اینه که از اون جایی که موارد تقلید بسیار
زیاده و نمی تونیم تک تک بررسی کنیم، بهتره چند تا صافی یا شاخص هایی بذاریم که مورد
رو با این شاخص ها بسنجیم. اگه جفت و جور شد، پس قابل تقلیده و اگه نشد، چی؟...
نه، ولش نمی کنیم، بلکه 100 هزار نفری همفکری، تصحیح و سپس به جای تقلید، الگوش می
کنیم! خوب به نظر بنده اولین صافی باید دین باشه که کاملا علمی و هم منطقیه. حالا بقیه
رو شما معرفی کنید؛ البته تا می تونید شاخص های کلی و دقیق تری بدید تا تعداد شاخص
ها بیش از اندازه نباشه و تشخیص زودتر باشه! (مجتبی برهمند، از یاسوج) پیام:
صافی دوم رو من می گم: منطق. ****** دیروز
داشتم با خودم میگفتم این آقا فرهاد 19 ساله خیلی حالیشه، اما وقتی آدمی مثل پیام
که جونش در بره، پیامک رو درج نمیکنه، 3 بار پیامکش رو درج کرد، حرصم گرفت؛ هان چیه؟
آره، حسودیم شده از بس پیامک های منو درج نکردین. دیگه به باشگاه اس نمیدم و فقط میخونم.
فدای سرم اینم ندرج. (لیلا، 20، از تهران) پیام:
راحت شدی؟ حرصت خالی شد؟ دعوا نداریم که؛ ملت داریم؟ ****** سلام
اینم یه کتاب "غلبه بر کمروی"؛ مترجم: حسین بنی احمد. (زهرا 72، عاشق هم اندیشان) ****** وصیت
فوری: سلام به گل اندیشان، این وصیت نامه من هست. علت مرگ من: امید و پیام هستن؛ چون
چند بار پیام فرستادم تا کمی در مورد مضرات شکر توضیح بدن، اما دریغ از یک خط توضیح.
پس اگه آسیبی به من رسید، شما شاهد باشید تقصیر کی بوده. (هنگامه عاشق مامانش، در آینده مدیر
بانک میشم، از لاهیجان) پیام:
نه بابا!! مدیر بانک!!!! پس اون وصیت رو بی خیال شو !!
شکر هم نخور. این هم نصیحت. حالا دیگه زندگیتو مدیون منی. نامردی اگه یه وام واسم
جور نکنی. زندگیتو نجات دادم. به جان خانم مدیر گرفتارم. ****** سلام.
میخوام خودم رو خلاصه کنم. اعصابم زیر خط فقر، سرد و جدى، تعصبى، اما در حد میانه،
درونگرا، رک، رازدار، منزوى، قانع، کینه شترى، خیلى احساساتی ام، اما بروز نمیدم. عمو
پیام خودمو گذاشتم، جلو خودم دیوونه هم داره اضافه میشه. (دختر بابام، 19 ساله) پیام:
اگه رکی؛ دیگه نمی تونی درونگرا و منزوی و کینه شتری باشی. آدم رک حرفش رو می
زنه، چیزی نگه نمی داره که درونگرا بشه. الانم
که احساست رو بروز دادی!!
فکر کنم زیادی به خودت بدبینی. ****** سلام
هم اندیشان گل. ببخشید سؤال بى ربط با بحث می پرسم، ما تازه ازدواج کردیم، وقت آزاد
زیاد دارم از نظر اقتصادی هم ضعیفیم، دلم می خواد تو خونه یه کارى انجام بدم که درآمدى
داشته باشه، هیچ کارى بلد نیستم. میشه کمکم کنید؟ امید، تو رو خدا بدرج، حیاتیه. پیام:
فنی - حرفه ای. ****** سلام.
فهیمه ام: 1- اصلا فکر نمی کردم از کارام خوشتون بیاد. 2- واسه رو جلد مجله ام هم بگم
قسمت پایینش که یه سری نوشته داره، اونا رو همین طوری درهم و برهم نوشتم که جاش معلوم باشه. اگه میخوای اصلاحش
کنم، تا آخرین روز نمایشگاه به دستتون برسونم. 3- لوگوها هم دستی است، باید کامپیوتری
می شد، ولی به خاطر کمبود وقت نرسیدم. 4- ژوژمان کارهامون که تمام شه بازم اتود می
زنم. با تشکر. پیام:
اتودات خیلی قشنگ بودن. کاش کامپیوتریش می کردی تا ازش
چاپ کنیم. اون دایره 370 عالی بود. ممنون از همه دوستانی که به باشگاه
خودشون لطف دارن. دیروز هم روز خوبی بود. خب، دیگه خداحافظی کنیم دیگه. خداحافظ.
به امید دیدار. شاید یه بار دیگه رفتم نمایشگاه.
- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
