سلام؛ می خوام یه چیزی براتون تعریف کنم که از تعجب شاخ درمیارید. یادمه وقتی خواهر کوچیکم 3 ساله بود، داییم خونمون بود و داشت قلیون می کشید. تا پا شد رفت بیرون، خواهر کوچیکم رفت جای داییم نشست و دود از دهن و دماغش بیرون... یادمون باشه که بچه هامون مثل سایمون هستن که هر کاری می کنیم اون ها هم می کنن؛ پس مراقب سایه مون باشیم!
(خدیجه و همون خواهر کوچیکه که الان 9 سالشه، اهواز)
امید: سلاااام! این قضیه سایه رو تقریبا همه مون می دونیم؛ ولی خب! شاید خیلی هامون یادمون می ره؛ خیلی ها هم یادمون نمی ره؛ ولی اونجور که باید جدیش نمی گیریم؛ برا اینکه جدی بگیریم و بدونیم رفتارهای پدر و مادر چقدر تو اعماق ذهن بچه ها نفوذ می کنه، فکر کنم باید چند تا پیامک بعدی رو هم بخونیم...
******
بقیه در ادامه مطلب...