
سلام؛ امید اینم شعر من درباره هم اندیشان. جالبه که منم محسنم.
می شود خنده خدا را دید
می شود حس خوب را دید
می شود لا به لای این همه دیوار
بی بهانه فقط کمی خندید
می شود خوب بود و خوبی را
مثل یک هدیه، مثل گل، بخشید
می شود با نگاهی عمیق و وسیع
از پیامی چه نکته ها فهمید
می توانی هنوز هم... آری!
با "هم اندیشی" و "پیام" و "امید"
راستی از آقا پیام چه خبر؟
(محسن شاکری، 19 ساله، تهران)
امید: پیام خان همین دور و برا است. همیشه سلام می رسونه. مام خدمتتون بدجور سلام داریم. اینجوری: سلااااآآآآاااام


امید: سلاااااام؛ می گم چقدر تاثیر داره! اصلا آدم حالش عوض می شه وقتی می بیندشون. پیامک های معرفت رو می گم. جدی می گما. درسته که درج نمی شن؛ ولی واقعا دیده می شن. می خواین شماها هم چند تاش رو ببینین تا حال و هواتون مثل من عوض شه؟
******
سلام؛ امید واقعا خسته نباشی... دو سالی می شه باهاتونم و هر روز منتظرم هم اندیشان به روز بشه و بخونم. از بیکاری نیست، از پرکاری زیاده. برای خوب زندگی کردن باید وارد خانواده بزرگ هم اندیشان شد. بار اولیه که پیامک می دم. مهم نیست درج بشه. دوست دارم بدونید منم جزء طرفدارای پروپاقرص هم اندیشانم.
(سمانه، دانشجوی حقوق)
******
سلام امید؛ الان ساعت ۲۳:۳۰ دقیقه شبه. راستش منم وجدان درد گرفتم از وقتی پیامتو خوندم. آخه منم چند ماهی می شه که ازطریق شوهرم عضو باشگاه شدم. تازه بعضی وقتا با هم مطالبو می خونیم؛ ولی تا حالا اصلا پیام نداده بودم. امید خان ما هم هستیم. بحثاتون خیلی عالیه. ممنون که هستین.
(زهرا و مجید، عضو ثابت باشگاه جان)


سلااااامم؛ حاالتووون چطوووره؟؟؟ من محسنم. شاعر باشگاه. همراه همیشگیتون؛ البته یه مدتی باهاتون نبودم. حالا برگشتم. نمی دونم چه اتفاقایی افتاده تو باشگاه؛ اما خیلی خوشحالم که هنوووز هستییین. این شعر رو اوایل برا باشگاه گفته بودم؛ اما نفرستاده بودم. درج بشه خوشحال می شم. اگرم نشد فدای سرتووون. همین که تو آرشیو شعرای باشگاه باشه کافیه. امیدوارم خوشتون بیااااااد...
صفحه سیصد و هفتاد باشد باشگاهمان وندر آن جمعی همدل و همراهمان
شخصی با نام پیام گردیده بود مسِئول آن بعد ایامی امید آمد و گشت بر جای آن
اینک این باشگاه دارد چند هزاری هم سفر خوش تفکر، خوش منش، عقلی به سر
شبنم و نرگس و مریم، مه لقا، سودابه، آذر پوریا و مهدی و سجاد الی تا که به آخر
گر خواهی توانی عضو شوی در باشگاه همدل و همراهمان بر هر مسئله، آگاه
هر کجایی! در لرستان یا خراسان یا که رشت ارسال کن یک پیامک سی هزار، چهل و هشت
اینک ای باشگاه تو باشی افتخارم علم و دانش هر چه دارم از تو دارم
تا توانم می کنم در حفظ تو سعی و تلاش مایه از جان می گذارم جان من جاودانه باش
امید: سلاااااام؛ چطور بود؟... شروع رو می گم. چسبید؟ این بیت آخریه رو داشتین؟


امید: سلاااااام؛ نمی دونم اینو بهتون بگم یا نه؟!.... نه! نمی گم. بگم که بهم گیر بدین چرا اینقدر حرف می زنی؟ نه! نمی گم! التماس نکنین!
******
سلام؛ اندکی شوخی... اگه می خواین کسی به حرفتون توجه کنه با این جمله شروع کنید: "نمیدونم اینو بهت بگم یا نه..."
(مریم خدابنده، 69 خرداد، صفا دشت شهریار)
امید: نمی ذارین آدم دو دقیقه مورد توجه قرار بگیره که! فوری لو می دین!
******
سلام امید؛ من به دلیل کمرویی و نداشتن اعتماد به نفس به خیلی از خواسته هام نرسیدم. به خاطر همین با خیال پردازی همه نداشته ها و آرزوهامو تو رویاهام به دست میارم و بیشتر مواقع این خیال بافیا باعث کلافگی و سرخوردگیم می شه. به نظرت بحثای این هفته کمکم می کنه؟
(رعنا از ابهر)
امید: کافیه فقط یوخده عمیق شی.


امید: سلااااااام؛ حال و احوال؟... من که سر قولم هستم و حالم خوب خوبه. امیدوارم شماها هم حالتون خوب باشه. فقط اگه یه کم به من فرصت بدین کم کم بحث خود کم بینی رو براتون داغش می کنم. فعلا دست گرمی این چند تا پیامک رو داشته باشین تا نوبت دوم...
******
سلام؛ حالا که بهتون پیامک می دم ساعت10 شبه. راستش 2 ماهی می شه بحثاتونو دنبال می کنم؛ اما اینایی که می گن با حرفای شما مسیر زندگیشون عوض شده راسته؟؟ آخه مگه می شه؟
(معصومه حافظی، 18 ساله از تبریز)
امید: چرا نمی شه؟ بابا! ناسلامتی ماها اومدیم برا تغییر! این تغییرای خوب، غیر از اینکه حالمون رو خوب می کنه، مشکلاتمون رو هم کم می کنه. دیروز یه کارشناس می گفت: اگه می خواین تو زندگی، تو لحظات سخت تصمیم گیری، خدا کمکتون کنه و تصمیمات درست به ذهنتون بزنه، کار خیر کنین. می گفت: کارهای خیر باعث می شن خطاهای زندگی کم بشه.
******


سلام امید؛ برا اینکه تب و لرزت خوب بشه شلغم بخور برات خوبه.
(امین، کاشان)
امید: سلاااااام؛ راستش! من تو این چند روزه، یه کار بدی کردم که ممکنه خدا ازم راضی نباشه! و اون این بود که جوگیر شدم و به خاطر اینکه وقفه ای تو کار باشگاه ایجاد نشه، به خودم استراحت ندادم. هر روز هم داره حالم بدتر و بدتر می شه. با اجازه تون و به خاطر رضای خداوند، فردا رو می خوام مرخصی بگیرم. امیدوارم شنبه سر حال و قبراق ببینمتون و بحث خودکم بینی رو با هم با قوت، دنبال کنیم.
******
سلام به آقا امید و هم اندیشان؛ یه روز دو نفر می رن ماهیگیری. یکی مثل شماها باتجربه و یکی مثل من بی تجربه. بی تجربه چند تا ماهی بزرگ می گیره بعد ول می کنه تو رودخونه. آخرکار باتجربه می بینه دوستش چند تا ماهی کوچیک تو سبدش داره، می پرسه چه کاریه؟ ماهی بزرگ رو ول می کنی و کوچیک هاش رو نگه می داری؟ بی تجربه می گه: من یه تابه کوچیک دارم که ماهی بزرگ توش جا نمی شه. باتجربه می گه: ای کاش ما ظرف و ظرفیت خودمون رو بزرگ کنیم تا اون نعمت هایی که خدا به ما ارزانی داشته ازشون بهتر استفاده کنیم. ای کاش.
(عادل فردی از تبریز، اسپره خون)


امید: سلاااااام؛ حال و احوالتون که خوبه؟ منم دارم بهتر می شم.
******
سلام؛ موضوع این هفته عالیه. راستش منم از اونایی ام که فکر می کنن مرغ همسایه غازه. آره! متاسفانه همینطوره. با اینکه خیلی هاااااااا بهم می گن تو خوبی و خیلی دوستم دارن ولی من بازم فکر می کنم هستن کسایی که خیلی از من بهترن.....! گاهی وقتا زندگیم مختل می شه. فکر می کنم دچار وسواس فکری هم هستم!
(نرگس، رشت)
امید: راستش! اگه آدم به آدمای بهتر از خودش نگاه کنه تا ازشون درس بگیره می شه یه اتفاق خوب؛ ولی اگه قراره فقط حسرت بخوره و زندگیش مختل بشه، می شه یه اتفاق بد! اینجور جاها می شه رد پای شیطون رو به خوبی پیدا کرد! از این مساله مهم که بگذریم یه چیز مهم دیگه می خوام بهتون بگم. نمی دونم چند نفر توفیق پیدا می کنن که بهش عمیق شن. می ذارمش توی پرانتز. بارها و بارها بخونینش تا خوب متوجهش بشین که اگه بشین، تمام مشکلاتتون حل می شه: ((اگه آدم بیفته تو مسیر ترک گناه و سفت و سخت دنبال عاقبت بخیری خودش باشه، دیگه وقت نداره به چیزای بیهوده فکر کنه! تمام فکر و ذهنش رضایت خدا است. همه مشکلاتمون به خاطر اینه که تو مسیر نیستیم.))


امید: سلاااااااام؛ امروز حالم بد بید. بدجور دارم تو تب می سوزم؛ ولی نتونستم انگار شماها رو بکنم. اینو نگفتم که منت سرتون بذارم. گفتم تا بدونین چقدر خاطرتون برام عزیزه.
******
سلام امید؛ بحثی که می خوایم این هفته دنبال کنیم، منو یاد وقتی انداخت که خدا کسی رو برام فرستاد که واقعا همه چی تموم بود. راستش همون کسی بود که همیشه از خدا می خواستم نصیبم کنه؛ اما وقتی اومد، هی به خودم می گفتم: نه! من لیاقت این آقا رو ندارم. (با اینکه واقعا خودمم هیچ مشکلی نداشتم، همیشه سعیمو کردم پاک باشم و به گناه نیوفتم.) تو این فکر بودم بهش جواب رد بدم که خدا خواست و به خودم اومدم. فهمیدم که بابا! این شیطونه که داره کاری می کنه که من تمام کارای خدا پسندانمو ندیده بگیرم. یا به قول شما (خود کم بین بشم) اما تو این چند ماه با چیزایی که از نامزدم یاد گرفتم باورم شد که واقعا علت هر خود کم بینی"شیطان" است.
(زهرا از دلفان)


سلام امید و دوستان مهربونم؛ می شه بگین خود کم بینی یعنی چی؟؟؟ راستی! خواستم بگم خیلی بودنتون توی زندگیم تاثیر داره و همیشه واسه هم باشگاهیام و امید دعا می کنم.
(محدثه)
امید: سلااااام؛ اتفاقا این اول کاری، سوال خوبی پرسیدی. واقعیتش اینه که معنا و مفهوم خود کم بینی، گسترده تر از اون چیزی که فکرش رو می کنیم. با هم بریم صفحه 790 تا ببینیم وقتی آدم، خودکم بین باشه چه جوری می شه. راستی! بابت پیامک هایی که برا تهیه شیره انگور و خرما فرستادین ممنون. دستورهاش خیلی متفاوته. همشون رو می خونم و وقتی به یه جمع بندی رسیدم براتون می گم. فعلا اینو بگم که تهیه اش برا هممون امکانپذیره. آماده باشین که قرار شیره رو خودمون درست کنیم.
******
سلام؛ چرا اینقدر دروغ می گید؟ من که سه ساله هم اندیشان رو می خونم چرا تغییری تو رفتار و اخلاقم ایجاد نشده؟ همه این پیام ها مال خود امیده. الکی اسم کسی رو زیرش می نویسه؛ پس چرا پیام های من درج نمی شه؟
(رضا، 19 ساله)
امید: یه بار فکر نکنی این پیام خودته ها! خودم نوشتمش!!!!

- مطالب پیشنهادی
- همراه با ما
- آرشیو مطالب
- موضوعات بحث شده در سال 1394
- موضوعات بحث شده در سال 1393
- بحث آزاد [7]
- پختگی و ناپختگی [12]
- بحث آزاد [6]
- کمبود محبت [8]
- بحث آزاد [6]
- به پای کسی نشستن [8]
- چرا و چگونه با خانواده همسر، صمیمی شویم [8]
- بحث آزاد [5]
- راه های نزدیکی به خدا [14]
- ترس از ازدواج [8]
- چگونه با مشکلات کنار بیاییم؟ [10]
- راه های جلوگیری از تنهایی و کلافگی خانم های خانه دار [5]
- بحث آزاد [5]
- گفتگوی موفق [5]
- گفتگوی آزاد [5]
- قضاوت عجولانه [5]
- تفاوت زن و مرد [10]
- چطور جذاب باشیم؟ [7]
- تجربه های من از کنکور [5]
- فلسفه حجاب [13]
- چرا اراده ام ضعیفه [9]
- دل به دل راه دارد؟ [5]
- نا امیدی [12]
- عاقبت بخیری [10]
- بحث آزاد [5]
- خود کم بینی [9]
- تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی [9]
- بحث آزاد [5]
- بخشیدن دیگران [15]
- بحث آزاد [2]
- موضوعات بحث شده در سال 1392
- بحث آزاد [4]
- تفاوت نسل ها [10]
- تقلید از دیگران [12]
- ماهواره [6]
- تجربه های من [6]
- بحث آزاد [6]
- مهارت ارتباط با خانواده همسر [9]
- نقش هدف در زندگی [6]
- بحث آزاد [12]
- جوانهای امروزی چقدر برای تشکیل زندگی آمادگی دارند [6]
- خودشناسی [6]
- اشتغال خانم ها [11]
- بحث آزاد [16]
- چرا بعضی از افراد بد جذابترند؟ [11]
- چگونه بعد از شکست عاطفی یک زندگی شاد داشته باشیم؟ [11]
- بحث آزاد [6]
- آیا دوام عشق بعد از ازدواج یک خیاله؟ [5]
- آسیب شناسی استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی [6]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [11]
- بحث آزاد [11]
- تاثیر تغییر در زندگی [15]
- چرا احساس تنهایی می کنیم؟ [0]
- بحث آزاد [6]
- چطور استعدادهامون رو کشف کنیم؟ [10]
- فرزند صالح [9]
- بحث آزاد [6]
- جایگاه زن و مرد در دنیای امروز [11]
- عشق یک طرفه [6]
- چگونه دوران مجردی را به سلامت بگذرانیم [6]
- راه های شناخت همسر مناسب [17]
- بحث آزاد [6]
- تقدیر الهی [12]
- موضوعات بحث شده در سال 1391
- زندگی ماشینی و آدم آهنی شدن [1]
- غریزه جنسی [1]
- سرنوشت [9]
- ترک وسواس [1]
- ازدواج یا دانشگاه [13]
- همسرداری [13]
- ازدواج [40]
- کار و کارآفرینی [44]
- کنکور [3]
- کمرنگ شدن اخلاقیات [9]
- توجه بیشتر به اطرافمون [8]
- ارتباط با جنس مخالف [69]
- سوالات جلسه خواستگاری [26]
- اینترنت [2]
- توجه بیشتر به بزرگترها [24]
- چگونگی ایجاد فرصتهای ازدواج بهتر [11]
- خوشبختی واقعا چیه؟ [12]
- ریشه یابی طلاق [12]
- تلاش برای حل مشکل طلاق [14]
- راز شاد زیستن [9]
- مهارت های زندگی [12]
- بحث آزاد [44]
- اعتماد به نفس [10]
- بازگشت اعتماد به نفس از دست رفته [11]
- راهکار برای تغییر عادت های بد [12]
- تاسوعا و عاشورا 1391 [7]
- چرا با اعتقاد به آخرت باز هم مرتکب گناه می شویم [16]
- بداخلاقی [11]
- ماشینی نشدن [9]
- راه های برقراری ارتباط با دیگران [7]
- دختران پسر نما و پسران دختر نما [10]
- کنترل نگاه [6]
- وسواس فکری [5]
- تفاهم در زندگی مشترک [13]
- بحث آزاد [13]
تولد باشگاه: عید غدیر سال 1390
مدیر پیامنما و باشگاه هماندیشان:
» محمد رضا بیدگلیان (امید)
مدیر سابق پیام نما و باشگاه:
» سید مهدی جعفری (پیام)
مجری باشگاه:
» حسین تکلو
مدیر وبسایت هم اندیشان:
» حسین وفا
