پیوند RSS

زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 11:27 بعد از ظهر

somayyeh ارسال‌ها : 3052 عضویت: 6 /12 /1393 محل زندگی: شهربابک(کرمان) تشکرها : 5944 تشکر شده : 4018

پاسخ : 1442 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان بعضی از آدمها را نمی شود داشت، فقط می شود یک جور خاصی دوستشان داشت! بعضی آدمها اصلا برای این نیستند که مال تو باشند  یا تو برای آنها! اصلا به آخرش فکر نمی کنی،آنها برای اینند که دوستشان بداری آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا کم نیست..... این آدمها حتی وقتی که دیگر نیستند هم تا ابد در کنج دلت تا ابد یک جور خاص دوست داشته خواهند شد....   امضای کاربر : من یه دخترخاصم چون خودم خواستم.... I am all i can be.... من همینیم ک هستم....

یکشنبه 30 فروردین 1394 - 09:35

somayyeh ارسال‌ها : 3052 عضویت: 6 /12 /1393 محل زندگی: شهربابک(کرمان) تشکرها : 5944 تشکر شده : 4018	پاسخ : 1443 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان وقتی دلت گرفته باشه … تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند … باز هم دل تو بارانیست … خیس تراز دریا خراب تر از امواج . امضای کاربر : من یه دخترخاصم چون خودم خواستم.... I am all i can be.... من همینیم ک هستم....
یکشنبه 30 فروردین 1394 - 09:35

somayyeh ارسال‌ها : 3052 عضویت: 6 /12 /1393 محل زندگی: شهربابک(کرمان) تشکرها : 5944 تشکر شده : 4018	پاسخ : 1444 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان خودم و خـــــدایم را دوست دارم از روزی که دریافته ام جز خودم و خـــــدایم کسی را ندارم که دلداریم بدهد برایم آواز بخواند و با همه ی بدیهایم ترکم نکند . از وقتی خودمــــــان را دوست دارم دیگر تنها نیستم... امضای کاربر : من یه دخترخاصم چون خودم خواستم.... I am all i can be.... من همینیم ک هستم....
یکشنبه 30 فروردین 1394 - 09:35

somayyeh ارسال‌ها : 3052 عضویت: 6 /12 /1393 محل زندگی: شهربابک(کرمان) تشکرها : 5944 تشکر شده : 4018

پاسخ : 1445 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود!درست می شود! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!! امضای کاربر : من یه دخترخاصم چون خودم خواستم.... I am all i can be.... من همینیم ک هستم....

یکشنبه 30 فروردین 1394 - 09:36

somayyeh ارسال‌ها : 3052 عضویت: 6 /12 /1393 محل زندگی: شهربابک(کرمان) تشکرها : 5944 تشکر شده : 4018	پاسخ : 1446 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان تلخ می گذرد این روزها را می گویم که قرار است از تو که آرام جان لحظه هایم بوده ای برای دلم یک انسان معمولی بسازم ! امضای کاربر : من یه دخترخاصم چون خودم خواستم.... I am all i can be.... من همینیم ک هستم....
یکشنبه 30 فروردین 1394 - 09:36

sanam ارسال‌ها : 84 عضویت: 23 /11 /1392 محل زندگی: ایران تشکرها : 2032 تشکر شده : 220

پاسخ : 1447 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان نقل قول از rezvan71r71 کاش مرا درست ترجمه می کردی.. اما مرا از آن جماعتی دیدی که می شناختی... من نبودم! من نبودم..... من یک شاعر معمولی ام، یک مردهء منطقی، بعضی حرف ها را نمی توانم هضم کنم.. به سادگی ِ حباب کم رمقی، با کوچکترین اشاره ای می شکنم... همیشه سعی کرده ام همه را درک کنم.. خودم را بجای دیگران فرض کنم... به همین دلیل هرگاه درک نشدم، فراموش کردم... هر چقدر هم سخت، اما فراموش کردم!! امضای کاربر : [right]گاهی زندگی یعنی دوست داشتن تو بی هیچ امیدی !!! [/right]

یکشنبه 30 فروردین 1394 - 19:20

mehdijoon ارسال‌ها : 1898 عضویت: 24 /11 /1393 محل زندگی: یه گوشه کنار تشکرها : 1102 تشکر شده : 1457

پاسخ : 1448 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان   گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود!درست می شود! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!! امضای کاربر : (((اشتباه کردن اشتباه نیست. در اشتباه ماندن اشتباه است.!!))) (((افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند)))

یکشنبه 30 فروردین 1394 - 21:05

mehdijoon ارسال‌ها : 1898 عضویت: 24 /11 /1393 محل زندگی: یه گوشه کنار تشکرها : 1102 تشکر شده : 1457	پاسخ : 1449 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان   گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ آنــقـدر بـزرگ کـﮧ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد امضای کاربر : (((اشتباه کردن اشتباه نیست. در اشتباه ماندن اشتباه است.!!))) (((افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند)))
یکشنبه 30 فروردین 1394 - 21:06

mehdijoon ارسال‌ها : 1898 عضویت: 24 /11 /1393 محل زندگی: یه گوشه کنار تشکرها : 1102 تشکر شده : 1457	پاسخ : 1450 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان   گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها حسرت ها را می شمارم و باختن ها وصدای شکستن را ... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم وکدام خواهش را نشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگــــــــــــــــم امضای کاربر : (((اشتباه کردن اشتباه نیست. در اشتباه ماندن اشتباه است.!!))) (((افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند)))
یکشنبه 30 فروردین 1394 - 21:07

mehdijoon ارسال‌ها : 1898 عضویت: 24 /11 /1393 محل زندگی: یه گوشه کنار تشکرها : 1102 تشکر شده : 1457	پاسخ : 1451 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان   مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند .... وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!! امضای کاربر : (((اشتباه کردن اشتباه نیست. در اشتباه ماندن اشتباه است.!!))) (((افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند)))
یکشنبه 30 فروردین 1394 - 21:07

mehdijoon ارسال‌ها : 1898 عضویت: 24 /11 /1393 محل زندگی: یه گوشه کنار تشکرها : 1102 تشکر شده : 1457

پاسخ : 1452 RE دل نوشتـــــــــهـ های هـــمـ اندیـــشان گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن... میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری... اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!! اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ...   امضای کاربر : (((اشتباه کردن اشتباه نیست. در اشتباه ماندن اشتباه است.!!))) (((افسوس که جوان نمیداند و پیر نمیتواند)))

یکشنبه 30 فروردین 1394 - 21:08

© 1391-1392