اندازه متن
- کوچکتر | + بزرگتر
بالا
Top
   

زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 8:17 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم





ارسال پاسخ
تعداد بازدید 471
نویسنده پیام
behzad1991 آفلاین



ارسال‌ها : 1254
عضویت: 1 /1 /1392
محل زندگی: tabriz

تشکرها : 13092
تشکر شده : 5498
آسانسور!!!!!!!!!!
آن شنیدم که یکی مرد
دهاتی هوس دیدن تهران سرش افتاد وپس از مدت بسیار مدیدی و تقلای شدیدی به کف آورد
زر و سیمی و رو کرد به تهران خوش و خندان و غزلخوان ز سر شوق و شعف گرم تماشای عمارات
شد و کرد به هر کوی گذر ها و به هر سوی نظرها وبه تحسین و تعجب نگران گشته به هر
کوچه و بازار و خیابان و دکانی.

در خیابان به بنائی که بسی مرتفع و عالی و زیبا و نکو بود و مجلل نظر افکند و شد
از دیدن آن خرم و خرسند و بزد یک دو سه لبخند و جلو آمد ومشغول تماشا شد و یک
مرتبه افتاد دو چشمش به آسانسور ولی البته نبود آدم دل ساده که آن چیست؟ برای چه
شده ساخته یا بهر چه کار است؟ فقط کرد بسویش نظرو چشم بدان دوخت زمانی.

ناگهان دید زنی پیر جلو آمد و آورد بر آن دگمه پهلوی آسانسور به سر انگشت فشاری و
به یکباره چراغی بدرخشید و دری وا شد و پیدا شد از آن پشت اتاقی و زن پیر وزبون
داخل آن گشت و درش نیز فروبست. دهاتی که همانطور به آن صحنه جالب نگران بود ز نو
دید دگر باره همان در به همان جای زهم وا شد واین مرتبه یک خانم زیبا و پری چهره
برون آمد از آن. مردک بیچاره به یکباره دچار تعجب شد وحیرت چو به رخسار زن تازه
جوان خیره شد و دید که در چهره اش از پیری و زشتی ابداً نیست نشانی.

پیش خود گفت : که ما در توی ده اینهمه افسانه جادوگری و سحر شنیدیم ولی هیچ ندیدیم
به چشم خودمان همچه فسونکاری و جادو که در این شهر نمایند و بدین سان به سهولت سر
یک ربع زنی پیر مبدل به زن تازه جوانی شود افسوس کزین پیش نبودم من درویش از این
کار خبر دار که آرم زن فرتوت و سیه چرده خود نیز به همراه در اینجا که شود باز
جوان آن زن بیچاره و من هم سر پیری برم از دیدن او لذت و با او به ده خویش چو
برگردم وزین واقعه یابند خبر اهل ده ما، همه ده را بگذارند که در شهر بیارند زن
خویش چو دانند به شهر است اتاقی که درونش چو رود پیر زنی زشت، برون آید از آن خانم
زیبای جوانی

امضای کاربر :
فقیر تویی ک نداریم...
پنجشنبه 09 خرداد 1392 - 20:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 11 کاربر از behzad1991 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sorena & pari & yasi77 & meysam66 & barfin & rasoul & saba & rezvan71r71 & negaaar & mersikhoda & a66818 &
sangesabur آفلاین



ارسال‌ها : 1002
عضویت: 20 /2 /1392
محل زندگی: بهشهر

تشکرها : 2591
تشکر شده : 2870
پاسخ : 2 RE ;)
مرسى .دوس دارم اين قالب شعرو اسمش يادم رف.اما اين شعرارو باريتم مىخونن و دوس داشته باشن يه نمه تنبکم ميشه زد و دست دست دست...آهان..

امضای کاربر :
یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد ...
جمعه 10 خرداد 1392 - 02:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از sangesabur به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: barfin /
sangesabur آفلاین



ارسال‌ها : 1002
عضویت: 20 /2 /1392
محل زندگی: بهشهر

تشکرها : 2591
تشکر شده : 2870
پاسخ : 4 RE ;)
اينم باحال ميشد اگه يه چيزى بود كه مردا مىرفتن توش وقتى مىاومدن بيرون شيكمشون صاف مىشد و خوش تيپ و جوون و عاشق و با وفا و جذاب و دوست داشتنى مىشدن.اصن ممكنه وجود همچين مردى؟باورم نمىشه....،شعر و محتواش هردو خوب بودن!

امضای کاربر :
یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد ...
جمعه 10 خرداد 1392 - 02:22
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از sangesabur به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: barfin / pari / a66818 / rezvan71r71 /
meysam66 آفلاین



ارسال‌ها : 1136
عضویت: 2 /2 /1392
محل زندگی: آستانه اشرفیه
تشکرها : 3446
تشکر شده : 3141
پاسخ : 5 RE آسانسور!!!!!!!!!!

همینجوریش مردا کم میرن دنبال اینو اون...
یه دستگاه اینجوری هم اختراع شه هر کسو دیدن بگیرن بگن تو زن منی.....

امضای کاربر :
آدمها مثل رودخانه های جاری اند...
زلال که باشی سنگهایت را می بینند ، بر میدارند و نشانه می روند درست سمت خودت .
جمعه 10 خرداد 1392 - 02:24
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از meysam66 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: barfin /
meysam66 آفلاین



ارسال‌ها : 1136
عضویت: 2 /2 /1392
محل زندگی: آستانه اشرفیه
تشکرها : 3446
تشکر شده : 3141
پاسخ : 6 RE ;)
نقل قول از fateme1372
اينم باحال ميشد اگه يه چيزى بود كه مردا مىرفتن توش وقتى مىاومدن بيرون شيكمشون صاف مىشد و خوش تيپ و جوون  و عاشق و با وفا و  جذاب و دوست داشتنى مىشدن.اصن ممكنه وجود همچين مردى؟باورم نمىشه....،شعر و محتواش هردو خوب بودن!

این همه ویژگی رو هرکی داشته باشه که میترکه.....

امضای کاربر :
آدمها مثل رودخانه های جاری اند...
زلال که باشی سنگهایت را می بینند ، بر میدارند و نشانه می روند درست سمت خودت .
جمعه 10 خرداد 1392 - 02:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از meysam66 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: barfin / rezvan71r71 /
sangesabur آفلاین



ارسال‌ها : 1002
عضویت: 20 /2 /1392
محل زندگی: بهشهر

تشکرها : 2591
تشکر شده : 2870
پاسخ : 7 RE ;)
اينا كه چيز زيادى نيس داداش ميثم... ما دخترا همه اينارو داريم و نتركيديم!!!!:)

امضای کاربر :
یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد ...
جمعه 10 خرداد 1392 - 03:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از sangesabur به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: barfin / pari /
meysam66 آفلاین



ارسال‌ها : 1136
عضویت: 2 /2 /1392
محل زندگی: آستانه اشرفیه
تشکرها : 3446
تشکر شده : 3141
پاسخ : 8 RE آسانسور!!!!!!!!!!
همیشه حق با دروغ گو هست و خواهد بود،

امضای کاربر :
آدمها مثل رودخانه های جاری اند...
زلال که باشی سنگهایت را می بینند ، بر میدارند و نشانه می روند درست سمت خودت .
جمعه 10 خرداد 1392 - 03:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از meysam66 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rezvan71r71 /
barfin آفلاین



ارسال‌ها : 2356
عضویت: 30 /11 /1391
محل زندگی: رودسر
تشکرها : 37734
تشکر شده : 9758
پاسخ : 9 RE آسانسور!!!!!!!!!!
آره میثم راس گفتی والا..
همیشه حق با توء....

امضای کاربر :

به شانه ام میزنی که از تنهایی ام بکاهی،به چه دل خوش کرده ای،تکاندن برف از شانه های آدم برفی...
جمعه 10 خرداد 1392 - 03:56
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از barfin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: pari /
meysam66 آفلاین



ارسال‌ها : 1136
عضویت: 2 /2 /1392
محل زندگی: آستانه اشرفیه
تشکرها : 3446
تشکر شده : 3141
پاسخ : 10 RE آسانسور!!!!!!!!!!
بله بله صحیح می فرمایید،حق با شماست....

امضای کاربر :
آدمها مثل رودخانه های جاری اند...
زلال که باشی سنگهایت را می بینند ، بر میدارند و نشانه می روند درست سمت خودت .
جمعه 10 خرداد 1392 - 12:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
behzad1991 آفلاین



ارسال‌ها : 1254
عضویت: 1 /1 /1392
محل زندگی: tabriz

تشکرها : 13092
تشکر شده : 5498
پاسخ : 11 RE ;)
نقل قول از fateme1372
مرسى .دوس دارم اين قالب شعرو اسمش يادم رف.اما اين شعرارو باريتم مىخونن و دوس داشته باشن يه نمه تنبکم ميشه زد و دست دست دست...آهان..
به این قالب شعری میگن بحرطویل 

بهترین سراینده بحرطویل هم مرحوم ابوالقاسم حالت است

امضای کاربر :
فقیر تویی ک نداریم...
جمعه 10 خرداد 1392 - 21:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sadaf370 آفلاین



ارسال‌ها : 1417
عضویت: 4 /9 /1392

تشکرها : 12955
تشکر شده : 1973
پاسخ : 12 RE ;)
نقل قول از meysam66
نقل قول از fateme1372
اينم باحال ميشد اگه يه چيزى بود كه مردا مىرفتن توش وقتى مىاومدن بيرون شيكمشون صاف مىشد و خوش تيپ و جوون  و عاشق و با وفا و  جذاب و دوست داشتنى مىشدن.اصن ممكنه وجود همچين مردى؟باورم نمىشه....،شعر و محتواش هردو خوب بودن!

این همه ویژگی رو هرکی داشته باشه که میترکه.....
آقا میثم . این همه  ویژگی داشته باشه  هیچ کس نمیترکه

امضای کاربر :
هر صدای که برآید ; ندای عشق نیست ..........



بچه ها 4نفر  دوست ندارن من توی این سایت باشم . یکیش که این حرف رو به من زد (
خیلی حرص میده) .  اینم  بگم من حرصش ندادم اما اون ......

من عذاب وجدان ندارم چون هیچ کس رو از سایت بیرون نکردم


بچه ها  خداحافظ


سه شنبه 06 خرداد 1393 - 21:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
mahsa-alp آفلاین


ارسال‌ها : 112
عضویت: 16 /10 /1394
تعداد اخطار: 1

تشکر شده : 33
پاسخ : 13 RE آسانسور!!!!!!!!!!
هر بار که پرنده ای زخمی
از راه گلوی من
بیرون می آید
و اندوهگین 
نگاهم می کند
با خودم می گویم
این آخرین عصر است که به تو 
فکر می کنم...!

پنجشنبه 17 دی 1394 - 10:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از mahsa-alp به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: somayyeh / rezvan71r71 / amonika /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :